چگونگی روابط بین دختر و پسر درجامعه امروزی


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : دو شنبه 10 اسفند 1394
بازدید : 1210
نویسنده : .::چشم انتظار::.

دانشجوی سال آخرم، دو سال پیش با پسری در دانشگاه آشنا شدم، مشترکات زیادی از نظر فکری و سلیقه ای داشتیم در آغاز قرارمان ارتباط کلامی و تلفنی و گاهی دیدار در گوشه و کنار دانشگاه بود.
بعد از مدتی این ارتباط در خارج از دانشگاه ادامه یافت گاهی در پارک و گاهی در سینما و ... قرار ملاقات می گذاشتیم.
از هر فرصتی برای تجدید دیداری استفاده می کردیم. روابط ما روز به روز عاطفی تر می شد.
تا اینکه یک روز درباره ازدواج با من صحبت کرد.

 خیلی خوشحال شدم که او هم قصدش از این روابط (مثل من) ازدواج است.

هیجان و نشاط با هم بودنمان بقدری ذهن و زندگی مرا به خود مشغول ساخته بود
که به هنگام  خواب و مطالعه کتابهای درسی و در جمع خانواده و دوستان و به هنگام خوردن غذا و تماشای تلویزیون
حتی سر جلسات امتحانی یاد و نام و چهره و حرکات و حرفهای او در ذهنم مرور می شد.

شب ها را به امید دیدار او صبح می کردم. حسابی دلبسته و وابسته شده بودم.
با خانواده ها در میان گذاشتیم حالا به راحتی با هم ارتباط داشتیم چرا که هم هدفمان ازدواج بود و هم مجبور نبودیم پنهانی با هم رابطه داشته باشیم.

گاهی به منزلشان می رفتم و خواهر و مادر همسر آینده ام از من پذیرایی می کردند.
ماجرای دوستی مان را والدین او فهمیده بودند. و می دانستند که ما حدود دو سال با هم روابط عاطفی و پنهانی داشته ایم.
زمان به سرعت سپری شد.

ادامه دوستی ها نه برای من و نه برای والدینم قابل تحمل نبود و می بایست از بلاتکلیفی خارج می شدم.

با درخواست من قرار شد جلسه خواستگاری برگزار شود.
روز موعود فرا رسید.
از چند روز پیش با خوشحالی و شادابی تدارک دیدیم. همه چیز آماده بود.
صدای تیک تاک ساعت منزلمون با ضربان قلبم مسابقه گذاشته بودند.
شور و هیجان وجودم را در برگرفته بود.
صدای زنگ تلفن طبق معمول مرا به سوی گوشی تلفن پرتاب کرد.
دوست پسر سابقم را، حالا به عنوان همسر آینده و همیشگی تداعی می کردم.

صدای او بود با شور و شیدایی تمام پرسیدم پس کجایید. چرا دیر کردید؟
با ناله ای سرد گفت:
والدینم با ازدواج ما مخالفند تمام وجودم سرد شد. دست و پایم نای حرکت نداشتند.

با صدای لرزان گفتم:
چرا چی شده؟ گفت:
مادرم میگن دختری که حدود دو سال با تو دوست بوده و گاهی تا ساعاتی از شب را در پارک و سینما و کوچه و خیابان بوده و روابط احساسی و عاطفی داشته از کجا معلوم با دیگران هم نداشته و نخواهد داشت.

عدم تعریف روابط سالم و هدفمند بین گروههای غیر همجنس با تأکید بر رویکرد فرهنگ بومی و ملی، موجب تنش ها و تلخی های آزاردهنده بین اعضای خانواده بخصوص بین والدین و فرزندان نوجوان و جوان و نیز بروز آسیب‌هایی نظیر
فرار دختران و پسران از خانه،
ازدواج های ناموفق،
دوستی های ناسالم دختران و پسران،
احساس شکست و ناکامی
گسترش اعتیاد،
خودکشی،
افسردگی،
افت تحصیلی و دهها معضل و مشکل دیگر در بین لایه های مختلف اجتماع گردیده است.

او به گونه ای صحبت می کرد که گویی با شکی که والدینش در دلش کاشته بودند،
دلزده و نگران شده بود.
گوشی را گذاشتم از آن روز لحظه ای روی خوش ندیدم.
هر روزم اشک بود و ناله و گوشه گیری و از هیچ چیز لذت نمی بردم.
هر کس به من می رسید سرزنشم می کرد.

یاد حرفهای عاشقانه و هدیه ها و وعده ها و قرارها و با هم بودنها و خنده ها و شادیهایی که طی دو سال با هم داشتیم عذابم می داد.
دچار افت تحصیلی شدم.
ادامه تحصیل برایم ممکن نبود.
دوستانم از من فاصله گرفتند. حوصله هیچ کس را نداشتم.
نسبت به نماز و حجاب سست بودم، سست تر شدم.
و امروز از آن همه شادی و نشاط و هیجان و گفتگوهای طولانی با او غم و اندوه و دلشوره و احساس حقارت و تنهایی برایم باقی مانده بود.
روابط دختر و پسر

این ماجرای تلخ، یکی از هزاران نمونه ای است که همه روزه در گوشه و کنار جامعه بزرگمان روی می‌دهد، چرا؟

چرا مشاوران، شاهدان، و پدران و مادران این همه داستانها و سریال های تلخ و تکراری را در زندگی دیگران و اطرافیان خود شاهدند،

بدون اینکه پند و عبرتی برای گروههای بعدی باشد،
باز از همان سوراخی گزیده می شوند که گروههایی قبلی گزیده شده‌اند.



اگر شما نیز درگیر چنین روابطی شده اید؛

■رابطه دوستی شما چطور!؟
آیا فکر میکنی به کجا ختم خواهد شد
آیا مسیر را درست طی میکنید به جهت ازدواج

●از همان اول با اجازه خانواده ها راه را برای شناخت هم تدارک ببینید
●دوستی هایی که به سالیان دراز کشیده (۱ سال بیشتر) شود قصد و نیت ازدواج بسیار مبهم و برای جنس دختر فرصت های بعدی رو هم خواهد بست!
●نکته مهمی را هم متذکر شوم
از همان روز اول هفته های اول
اگر قصد ازدواج است
اطلاعات بدید اطلاعات بگیرید
درگیر رمانتیک بازی ها قرار وعده های احساسی نشوید.....پیامک بازی و چت نکنید در حد امکان تماس تلفنی نداشته باشید.... مراقب باشید که ایجاد دلبستگی بدون رسیدن به ازدواج پیامدهای تلخ جبران ناپذیری را به دنبال دارد......
مطمئن باش اگر قانونی از قانونهای الهی رو زیر پا بذاری ،جریمش رو هم باید پرداخت کنی.......پس خیلی خودتو وابسته نکن که دل کندن برات سخت خواهد بود...............موفق باشید.

telegram.me/mehrezendegi1





:: موضوعات مرتبط: مطالب آموزنده , ازدواج و همسرداری , ,
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








✿ مقام معظم رهبری: اگر من امروز رهبر انقلاب نبودم،رییس فضای مجازی کشور میشدم! رایانه ها و فضای مجازی و سایبری که الان در اختیار شماست، اگر بتوانید اینها را یاد بگیرید ،میتوانید یک کلمه حرف درست خودتان را به هزاران مستمعی که شما را نمیشناسند ،برسانید! این فرصت فوق العاده ای است؛ مبادا این فرصت را ضایع کنید ! اگر ضایع شد خداوند متعال از من و شما روز قیامت سوال خواهد کرد! 1391/7/20 ✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿ مشکل کارهای ما اینه که برای رضای همه کار میکنیم،جز خدا"شهیدابراهیم هادی" ✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿ شهادت تیر و ترکش نیست؛آنروز که خدا را باهمه چیز و در همه جا دیدیم و نشان دادیم،شــــــهـــیــــد شده ایم ✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿ در زمین عشـــقـــی نیست که زمینت نزند،آســمــــان را دریاب ✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿ تنها و تنها خــــــداست که می ماند

:: همسفر ::

پرواز تا خدا

پرواز تا خدا

کمک به سازمان خيريه محک

چاپاربلاگ

˜ãíä ãÈÇÑÒå ÈÇ ÇåÇäÊ ˜ääϐÇä Èå ÇãÇã Úáí ÇáäÞí Ú

اسلام زیباست

یاوران حضرت مهدی عج