عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : یک شنبه 6 فروردين 1396
بازدید : 2998
نویسنده : .::چشم انتظار::.
 انتخاب نام پیامبر (ص) برای فرزند :
رسول گرامی فرمود :
 
نخستین هدیه هر پدری به فرزندش نام نیکو بر وی نهادن است و نیز فرمود : هرگاه بر فرزندتان نام  محمد  نهادید، او را گرامی بدارید و در مجالس برایش جا باز کنید و بر او چهره نکشید .
 
منبع : مفاتیح الحیاة ، ص ۲۴۳
 


:: موضوعات مرتبط: ائمه , احادیث و روایات , فرزند پروری , ,
تاریخ : دو شنبه 8 آذر 1395
بازدید : 1602
نویسنده : .::چشم انتظار::.

خلاصه میگویم ...


کــــــوچـــه ...

مـــــــــــادر ...

 حــســــ بن علی ـــن


شهادت امام حسن مجتبی ، کریم آلُ الله تسلیت باد


#سین_ها



:: موضوعات مرتبط: ائمه , جملات زیبا , ,
تاریخ : دو شنبه 8 آذر 1395
بازدید : 1531
نویسنده : .::چشم انتظار::.

گفتم که عمر ماه صفر رو به آخر است
 دیدم شروع محشر کبرای دیگر است

گردون شده سیاه و فضا پر زدود و آه
تاریک تر ز عرصه تاریک محشر است

▪️رحلت پیامبر اکرم(ص) وشهادت امام حسن(ع) تسلیت باد.



وصیت امام حسن(ع) به امام حسین(ع)

چون من از دنیا رفتم، چشم مرا بپوشان و مرا غسل ده و کنف نما، و بر تابوتم بنه و به سوی قبر جدم رسول خدا(ص)ببر تا دیداری با او تازه کنم، سپس به سوی قبر جده ام فاطمة بنت اسد رضی الله عنها ببر و در آنجا دفنم کن، و زود است بدانی ای برادر که مردم گمان کنند شما می خواهید مرا کنار رسول خدا(ص)به خاک بسپارید، پس در این باره گرد آیند و از شما جلوگیری کنند، تو را به خدا سوگند دهم مبادا درباره من به اندازه شیشه حجامتی خون ریخته شود ...

 ارشاد(مفید) جلد 2 ص 14

 شهادت مظلومانه امام حسن مجتبی(ع) تسلیت باد





:: موضوعات مرتبط: ائمه , پیام وب همسفر , شعر , احادیث و روایات , ,
تاریخ : پنج شنبه 4 آذر 1395
بازدید : 1560
نویسنده : .::چشم انتظار::.

مردی خدمت پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله رسید و عرض کرد آیا به من اجازه میدهید که آرزوی مرگ بکنم؟

حضرت فرمود: مرگ چیزی است که چاره ای از آن نیست و مسافرتی است طولانی که سزاوار است برای کسی که بخواهد به این سفر برود ده هدیه با خود ببرد.(ایا هدایا را اماده کردی)

پرسید آن هدایا کدامند؟

رسول اکرم صلی الله علیه وآله فرمود:

۱- هدیه عزرائیل
۲- هدیه قبر
۳- هدیه نکیر و منکر
۴- هدیه میزان
۵- هدیه پل صراط
6- هدیه مالک (خزانه دار جهنم)
7- هدیه رضوان (خزانه دار بهشت)
۸- هدیه پیامبر
۹- هدیه جبرئیل
۱۰- و هدیه خداوند متعال

اما هدیه عزائیل چهار چیزاست :
۱. رضایت حق داران.
 ۲. قضای نمازها.
 ۳. اشتیاق به خداوند.
 ۴.آرزوی مرگ.

اما هدیه قبر چهار چیزاست :
۱. ترک سخن چینی.
۲. استبراء.
۳. تلاوت قرآن.
۴. نماز شب.

اما هدیه نکیر و منکر چهار چیزاست :
1. راستگویی.
 ۲. ترک غیبت.
 ۳. حق گویی.
4. تواضع در برابر همه

اما هدیه میزان چهار چیزاست :
1. فرو خوردن خشم.
۲. تقوای راستین.
۳. رفتن به سوی جماعت.
۴. دعوت به سوی آمرزش الهی

اما هدیه صراط چهار چیزاست :
۱. اخلاص عمل.
 ۲. زیاد به یاد خدا بودن.
۳. خوش اخلاقی.
 ۴. تحمل کردن آزار دیگران

اما هدیه مالک(خزانه دار جهنم) چهار چیزاست :
۱. گریه از ترس خداوند.
 ۲. صدقه مخفی.
 ۳.ترک گناهان.
۴.خوش رفتاری با پدر و مادر

اما هدیه رضوان(خزانه دار بهشت) چهار چیزاست :
۱. صبر در ناملایمات.
 ۲. شکر بر نعمت.
 ۳انفاق مال در راه اطاعت خداوند.
 ۴.رعایت امانت در مال وقفی

اما هدیه رسول اکرم(ص) چهار چیزاست :
۱. دوست داشتن او.
۲. پیروی از سنت او.
 ۳. دوست داشتن اهل بیت او.
 ۴. زبان را از بدی ها حفظ کردن

 اما هدیه جبرئیل چهار چیزاست
۱. کم حرف زدن.
2.کم خوردن.
 3. کم خوابیدن.
4. مداومت بر حمد

اما هدیه خداوند متعال چهار چیزاست :
۱. امر به نیکی.
 ۲. نهی از بدی.
 ۳. نصیحت و خیر خواهی برای مردم.
 ۴. و مهربانی کردن با همه


منبع
 کتاب المواعظ العدديه. احاديث ده گانه.



:: موضوعات مرتبط: ائمه , احادیث و روایات , ,
تاریخ : سه شنبه 11 آبان 1395
بازدید : 1560
نویسنده : .::چشم انتظار::.

در محضر استاد فاطمی نیا:

درقاموس خدا واهل بيت (ع) ،
"تاحالا كجابودي؟" وجودندارد!
هرزمان توبه كنيم و بازگرديم ، ما را راه ميدهند.
پيغمبراكرم (ص) سوگندي يادكرده است كه اين سوگند در منطقه اسم اعظم است؛هرموقع عبارت "الله لا اله الا هو" آمد، يعني منطقه ي اسم اعظم است، اگر مطلب به اين سادگي بود كه حضرت قسم به اين بزرگي نميخوردند!
پيامبراكرم(ص) فرمودند:" ولله الذي لا اله الا هو، هربنده اي كه گمانش را به خدا نيكو كند، خداوند طبق همان گمان با او رفتار ميكند."
حسن ظن داشته باشيد به خدا!
يقين بدانيد وقتي توبه ميكنيد، خداوند شما را مي بخشد.







:: موضوعات مرتبط: خدا , ائمه , مطالب آموزنده , سخن بزرگان.آیت الله بهجت و ... , ,
:: برچسب‌ها: توبه , ,
تاریخ : یک شنبه 25 مهر 1395
بازدید : 1496
نویسنده : .::چشم انتظار::.




مهدے جان

‎ هیئت تمام  شد

‎ همـہ رفتند و تو هنوز ...

‎ بالاے تل نشستـہ اے و خون گریـہ میڪنے

‎ آجرڪ اللہ یا صاحب الزمان فے مصیبت جدڪ الحسین(ع)

‎  صاحب عزاے ڪربلا بیا



:: موضوعات مرتبط: ائمه , امام زمان , ,
تاریخ : شنبه 23 مرداد 1395
بازدید : 1720
نویسنده : .::چشم انتظار::.


 ثواب صلوات روز جمعه

قال رسول الله صلی الله علیه وآله:

در روز جمعه فراوان بر من درود فرستيد، كه هر كس درودش بر من بيشتر باشد، مقام و منزلتش به من نزديك تر است ، و هر كس روز جمعه صد بار بر من صلوات بفرستد، در روز قيامت با چهره نورانى محشور مى شود، و هر كس در روز جمعه هزار بار بر من درود فرستد، چشم از دنيا نبندد تا جايگاهش را در بهشت ببيند.

آثارالصادقین ، ج 11 ، ص 216

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم



:: موضوعات مرتبط: ائمه , احادیث و روایات , ,
تاریخ : شنبه 9 مرداد 1395
بازدید : 1319
نویسنده : .::چشم انتظار::.


خلاصه ای از مشخصات صادق آل محمد

اسم : جعفر
لقبها : صادق- مصدق - محقق - کاشف الحقایق - فاضل - طاهر - قائم - منجی - صابر
كنیه : ابوعبدالله - ابواسماعیل - ابوموسی
نام پدر : حضرت امام محمد باقر ( علیه السلام )
نام مادر : فاطمه ( ام فروه ) دختر قاسم بن محمد بن ابی بكر
زمان تولد : هفدهم ربیع الاول سال 83 هجری
در روز جمعه یا دوشنبه ( بنا بر اختلاف ) در هنگام طلوع فجر مصادف با میلاد حضرت رسول . بعضی ولادت ایشان را روز سه شنبه هفتم رمضان و سال ولادت ایشان را نیز برخی سال 80 هجری ذكر كرده اند .
محل تولد : مدینه منوره
عمر شریفش : 65 سال
مدت امامت : 34 سال
زمان رحلت ( شهادت ) : 25 شوال سال 148 هجری درباره زمان شهادت نیز گروهی ماه شوال و دسته ای دیگر 25 رجب را بیان كردند .
قاتل : منصور دوانیقی بوسیله زهر
محل دفن : قبرستان بقیع

رخسار حضرت : بیشتر شمایل آن حضرت مثل پدرشان امام باقر (علیه السلام) بود . جز آنكه كمی لاغرتر و بلند تر بودند .
مردی میانه بالا ، سفید روی ، پیچیده موی و پیوسته صورتشان چون آفتاب می درخشید . در جوانی موهای سرشان سیاه و در پیری سفیدی موی سرشان بر وقار و هیبتشان افزوده بود . بینی اش كشیده و وسط آن اندكی برآمده بود وبر گونه راستش خال سیاه رنگی داشت .
ریش مبارك آن جناب نه زیاد پرپشت و نه زیاد كم پشت بود . دندانهایش درشت و سفید بود ومیان دو دندان
پیشین آن گرامی فاصله وجود داشت . بسیار لبخند می زد و چون نام پیامبر برده می شد رنگ از رخسارش تغییر می كرد .


خلق‌ و خوى‌ حضرت‌ صادق‌ ( ع‌ )

حضرت‌ صادق‌ ( ع‌ ) مانند پدران‌ بزرگوار خود در كليه‌ صفات‌ نيكو و سجاياى‌ اخلاقى‌ سرآمد روزگار بود . حضرت‌ صادق‌ ( ع‌ ) داراى‌ قلبى‌ روشن‌ به‌ نور الهى‌ و در احسان‌ و انفاق‌ به‌ نيازمندان‌ مانند اجداد خود بود . داراى‌ حكمت‌ و علم‌ وسيع‌ و نفوذ كلام‌ و قدرت‌ بيان‌ بود .

با كمال‌ تواضع‌ و در عين‌ حال‌ با نهايت‌ مناعت‌ طبع‌ كارهاى‌ خود را شخصا انجام‌ مى‌داد ، و در برابر آفتاب‌ سوزان‌ حجاز بيل‌ به‌ دست‌ گرفته‌ ، در مزرعه‌ خود كشاورزى‌ مى‌كرد و مى‌فرمود : اگر در اين‌ حال‌ پروردگار خود را ملاقات‌ كنم‌ خوشوقت‌ خواهم‌ بود ، زيرا به‌ كد يمين‌ و عرق‌ جبين‌ آذوقه‌ و معيشت‌ خود و خانواده‌ام‌ را تأمين‌ مى‌نمايم‌ .

ابن‌ خلكان‌ مى‌نويسد : امام‌ صادق‌ ( ع‌ ) يكى‌ از ائمه‌ دوازده‌گانه‌ مذهب‌ اماميه‌ و از سادات‌ اهل‌ بيت‌ رسالت‌ است‌ . از اين‌ جهت‌ به‌ وى‌ صادق‌ مى‌گفتند كه‌ هر چه‌ مى‌گفت‌ راست‌ و درست‌ بود و فضيلت‌ او مشهورتر از آن‌ است‌ كه‌ گفته‌ شود . مالك‌ مى‌گويد : با حضرت‌ صادق‌ ( ع‌ ) سفرى‌ به‌ حج‌ رفتم‌ ، چون‌ شترش‌ به‌ محل‌ احرام‌ رسيد ، امام‌ صادق‌ ( ع‌ ) حالش‌ تغيير كرد ، نزديك‌ بود از مركب‌ بيفتد و هر چه‌ مى‌خواست‌ لبيك‌ بگويد ، صدا در گلويش‌ گير مى‌كرد . به‌ او گفتم‌ : اى‌ پسر پيغمبر ، ناچار بايد بگويى‌ لبيك‌ ، در جوابم‌ فرمود : چگونه‌ جسارت‌ كنم‌ و بگويم‌ لبيك‌ ، مى‌ترسم‌ خداوند در جوابم‌ بگويد : لا لبيك‌ ولا سعديك‌ .

برگرفته از : http://www.aviny.com

شهادت امام جعفر صادق (ع)

بر شما دوستان عزیز تسلیت باد



:: موضوعات مرتبط: ائمه , پیام وب همسفر , سیره معصومین , ,
تاریخ : یک شنبه 16 خرداد 1395
بازدید : 1419
نویسنده : .::چشم انتظار::.




 رمَضاٰن‌نَزديٖڪ‌ اَسٺ

             راٰسٺـے...

حَسرَٺِ‌ڪَربَلاٰخوردَن،

         روزِه‌راٰ باٰطِل‌نِميٖڪُنَد؟‎



:: موضوعات مرتبط: ائمه , جملات زیبا , ,
تاریخ : دو شنبه 16 فروردين 1395
بازدید : 857
نویسنده : .::چشم انتظار::.

آموزه های وحی در سیره اهل بیت(ع)

مجله: فرهنگ كوثر - شماره 63
 
 
دیباچه

 با اندکی مطالعه در سیره اهل بیت علیهم السلام می توان به حضور گسترده آیات وحیانی قرآن در تمام زوایای زندگی آنان پی برد. آنان چنان قرآن را با زندگانی روزمره خود، عجین کرده بودند که کمتر حدیث یا روایتی را می توان از ائمّه اهل بیت علیهم السلام به دست آورد که در آن آیه، اشاره، شاهد و یا تفسیری از قرآن نباشد. آن بزرگواران از روز تولّد با آیات الهی زبان می گشودند و هنگام شهادت نیز کلام وحی بر زبان داشتند. طبق نوشته علامه مجلسی، سر امام حسین علیه السلام بعد از شهادت آن حضرت بر بالای نیزه، آیات قرآن را تلاوت می نمود.(1) و به خفتگان و غفلت زدگان هشدار می داد که این آیات الهی، جاودانه باقی خواهند ماند و با کشته شدن و شهادت ما این آیات فراموش نمی شود. این حقیقت در زندگی تمام پیشوایان معصوم علیهم السلام نمایان بود. تاریخ نگاران در مورد امام رضاعلیه السلام نوشته اند: همه سخنان، پاسخ ها و مثال های آن حضرت برگرفته از قرآن بود. او هر سه روز یکبار قرآن را ختم می کرد و می فرمود: اگر بخواهم، در کمتر از سه روز هم می توانم آن را ختم نمایم؛ اما هرگز آیه ای را تلاوت نمی کنم مگر اینکه در معنا، شأن نزول و وقت نزول آن می اندیشم.(2)

ائمّه علیهم السلام این چنین بودند و ترویج فرهنگ قرآنی را در جامعه برخود لازم دانسته و از هیچ کوششی در این رابطه دریغ نمی نمودند. در این فرصت، مواردی از رفتار و گفتار چهارده معصوم علیهم السلام را به ترتیب از خاتم انبیاءصلی الله علیه وآله وسلم تا خاتم اوصیا(عجّ) در ارتباط با ترویج فرهنگ قرآنی در جامعه و توضیح و معانی آیات و بیان اشارات وحی به مخاطبان گرامی تقدیم می داریم.

 

طریقه دعا

 

پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله وسلم همواره از حال یارانش جویا می شد. حضرت روزی شنید که یکی از اصحاب بیمار است، بنابراین به عیادتش رفت و از او احوال پرسی نمود. بیمار گفت: یا رسول الله! نماز مغرب را که در مسجد به شما اقتدا کرده بودم، شما سوره قارعه را قرائت کردید. در آن لحظه من چنان تحت تأثیر این آیه قرار گرفتم و از خداوند خواستم: پروردگارا! اگر در نزد تو گنهکارم، طاقت عذاب آخرت را ندارم، در همین دنیا مرا عذاب کن! اکنون می بینید که مریض شده ام!

رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم فرمود: دعای درستی نکردی! می بایست در دعا از قرآن سرمشق بگیری که دعا کردن را به ما می آموزد و می فرماید: «رَبَّنَآ ءَاتِنَا فِی الدُّنْیَا حَسَنَةً وَفِی الْأَخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ»(3)؛ پروردگارا! هم در دنیا و هم در آخرت به ما پاداش نیک بده و ما را از عذاب دوزخ نگهدار.

آنگاه رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم برای او دعا کرد و او از بیماری شفا یافت.(4)

 

علی علیه السلام و قرآن

 

امیرمؤمنان علی علیه السلام در گفت و گوها و رفتارهای فردی و اجتماعی خویش بر آیات الهی اصرار ورزیده و بر ترویج آن اهتمام ویژه ای داشت. آن حضرت بر این باور بود که:

«اَنَّ القُرآنَ هُوَ النَّاصِحُ الّذی لایَغُشُّ واَلهادی الّذی لا یُضِلُّ وَالمُحَدِّثُ الذی لایَکْذِبُ (5)؛ همانا این قرآن پند دهنده ای است که نمی فریبد و هدایت کننده ای است که گمراه نمی سازد و سخنگویی است که هرگز دروغ نمی گوید.»

به همین علّت، امام در فرصت های مناسب از آیات قرآن بهره می گرفت. داستان زیر، نمونه ای از این حقیقت است:

زمانی معاویه از عقیل پرسید: داستان آهن سرخ شده چیست؟ عقیل گفت: در اوائل حکومت علی علیه السلام روزگار بر من فشار آورد و مخارج زندگی، مرا ناتوان ساخت. نزد خود اندیشیدم که برادرم به حکومت رسیده و اموال زیادی در اختیار دارد؛ پس نزد او رفته و یاری بخواهم. با همین قصد در یکی از شب های تاریک، با کمک فرزندم (ظاهراً در آن زمان عقیل پیر بوده و روشنایی چشمانش را از دست داده بود) به خانه علی علیه السلام رفتم. او به پسرم گفت که ما دو نفر را تنها بگذارد و خود از اطاق بیرون رود. وقتی اطاق خلوت شد، علی علیه السلام گفت: بیا نزدیک، بگیر! من با حرص و طمعی وصف ناپذیر و به گمان اینکه کیسه ای طلا به من خواهد داد، به سرعت به نزدش شتافته و دستم را به سویش دراز کردم، ولی ناگهان آهن تفتیده ای را - که در آتش سرخ شده بود - به دستم داد. از شدّت سوزش و حرارت، فریاد کشیدم و آن را به زمین انداختم. در آن حال، علی علیه السلام فرمود:

مادرت به عزایت بگرید! این حرارت آهن است که انسانی آن را با آتش دنیا داغ کرده است. آیا تو از آزار کوتاه مدّت ناله می کنی؛ اما من از آتش سوزان و جاویدان جهنّم ننالم؟! پس، فردای قیامت به من و تو چه خواهد گذشت، اگر ما را به رشته زنجیر آتشین دوزخ بکشند؟

و سپس این آیه را تلاوت فرمود: «اِذِ الاَغلالُ فی أَعْناقِهِم وَالسَّلاسِلُ یُسْحَبُونَ»(6)؛ در آن هنگام که غل و زنجیرها برگردن های آنان قرارگرفته و آنها را به سوی آتش جهنّم می کشند.

و در آخر به من گفت: برادر! جز آنچه که خداوند برای تو تعیین کرده، حقّی از بیت المال در نزد من نداری! برو پیش خانواده ات!(7)

 

زهد در قرآن

 

امام علی علیه السلام در مورد زهد می فرمود: «اَلزُّهدُ کُلُّهُ بَینَ کَلِمَتَینِ مِنَ القرآنِ: قال اللهُ سُبحانه: «لِکَیْلا تَأسَوْا عَلی ما فاتَکُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاکُم»(8) وَ مَنْ لَمْ یَأِسَ عَلَی الماضی وَ لَمْ یَفْرَحْ بِالآتی فَقَدْ أَخَذَ الزُّهدَ بِطَرَفَیْهِ»؛ زهد در بین دو کلمه از قرآن است؛ آنجا که خدای سبحان فرمود: «برآنچه از دست شما رفته، حسرت نخورید و به آنچه به شما رسیده، شادمان مباشید.» بنابراین کسی که بر گذشته افسوس نخورد و به آینده شادمان نباشد، همه جوانب زهد را رعایت کرده است.»(9)

 

روابط والدین و فرزندان

 

در فرهنگ اهل بیت علیهم السلام برای تحکیم روابط والدین و فرزندان شیوه هایی در نظر گرفته شده است و اگر در خانواده این روش ها رعایت شود، افزون بر تحکیم روابط خانوادگی و افزایش مهر و محبّت، موجب خشنودی خداوند متعال نیز خواهد شد. نیکو صداکردن یکدیگر، یکی از این شیوه هاست. انتخاب کلمات زیبا و عاطفه برانگیز که عشق و علاقه سرشار به اطرافیان را نشان می دهد، در مخاطب تأثیر روانی دارد. در این رابطه یک روایت تربیتی را مرور می کنیم:

حضرت فاطمه علیها السلام نقل می کند: وقتی آیه «لاتَجْعَلُوا دُعاءَ الرَّسُولِ بَیْنَکُمْ کَدُعاءِ بَعْضِکُمْ بَعضاً»(10)؛ «رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم را به هنگام خطاب همانند خودتان صدا نکنید و نام نبرید (او را یا رسول الله خطاب کنید) نازل شد»، من طبق آیه، آن حضرت را «یا رسول الله» خطاب می کردم و از این که مثل سابق «پدر» صدا کنم، بیم داشتم! پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم دو سه بار چیزی نگفت؛ اما یکبار به من فرمود: ای فاطمه! آن آیه در مورد تو و خانواده و نسل تو نازل نشده است! تو از منی و من هم از توام! آن آیه برای جفاکاران و درشتخویان قریش که اهل گردنکشی و تکبّرند، نازل گشته است. دوست دارم تو همچنان مرا «پدر» صدا کنی که این گونه خطاب، دل را زنده تر می دارد و خداوند متعال را خشنودتر می سازد.(11)

 

دفاع از حقّ

 

پس از رحلت رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وآله وسلم ابوبکر بر مسند خلافت نشست و عوامل وی، «فدک» را که از مِلک پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم بود و از نظر شرعی و به طریق ارث به تنها فرزند رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم؛ یعنی حضرت فاطمه زهراعلیها السلام می رسید، به زور تصرّف کرده و کارگزار حضرت فاطمه علیها السلام را از آنجا بیرون راندند. علی علیه السلام به فاطمه علیها السلام فرمود: برو نزد ابوبکر و ارث خودت را از او بگیر! حضرت زهراعلیها السلام به نزد ابوبکر آمده، فرمود: ارثی را که از پدرم، رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم رسیده، به من بازگردانید! خلیفه گفت: پیامبران ارث باقی نمی گذارند! فاطمه علیها السلام فرمود: «وَ وَرِثَ سُلیمانُ داوُدَ»(12)؛ «حضرت سلیمان از پدرش حضرت داود ارث برد.» خلیفه عصبانی شده و سخن خود را تکرار کرد که پیامبر ارث نمی گذارد! فاطمه علیها السلام فرمود: آیا زکریای پیامبر عرض نکرد: «فَهَبْ لی مِنْ لَدُنکَ وَلِیّاً وَ یَرِثُنی وَ یَرِثُ مِنْ آلِ یَعقُوبَ»(13)؛ «خدایا! از نزد خود جانشین به من ببخش که وارث من و خاندان یعقوب باشد.» ابوبکر بازهمان سخن قبلی خود را تکرار کرد، بدون اینکه به استدلال های قرآنی حضرت فاطمه علیها السلام پاسخی داده باشد! حضرت فاطمه علیها السلام دوباره فرمود: آیا خداوند در قرآن نفرموده است: «یُوصیکُمُ اللهُ فی أَولادِکُمْ لِلذَّکَرِ مِثلُ حَظِّ الاُنثَیَینْ»(14)؛ «خداوند شما را در مورد فرزندانتان سفارش می کند که برای فرزند پسر، مطابق سهم دو دختر بدهید.»؟! خلیفه سخن اوّل خود را دوباره تکرار کرد که پیامبر از خود ارث نمی گذارد. به این ترتیب حضرت زهراعلیها السلام با منطق وحیانی قرآن از حقّ خود دفاع کرد و «ارث» را ثابت نمود؛ اما آنان در مقابل این منطق الهی به زور متوسّل شده و به او ظلم نمودند.(15)

 

پاداش شفاعت

 

انس بن مالک می گوید: یکی از کنیزان امام حسن مجتبی علیه السلام شاخه گلی را به حضور حضرت آورده و به آن بزرگوار تقدیم کرد. امام حسن علیه السلام آن شاخه گل را با کمال میل پذیرفته و به او فرمود: من تو را در راه خدا آزاد کردم. من با تعجّب گفتم: در مقابل اهداء یک شاخه گلِ ناچیز، شما او را آزاد کردید؟ امام در پاسخ فرمود: خداوند متعال در قرآن به ما چنین یاد داده است: «اذا حُیّیتُم بِتَحیَّةٍ فَحَیُّوا بِأَحْسَنَ مِنْها»(16)؛ «هرگاه کسی به شما تحیّت گوید، پاسخ آن را بهتر از آن بدهید.» سپس فرمود: پاسخ بهتر، همان آزاد کردن است.(17)

 

اسوه اخلاق و فضیلت

 

جمعی از سادات بنی هاشم، شبی در منزل امام حسن مجتبی علیه السلام مهمان بودند و از موضوعات مختلف سخن می گفتند. هنگام صرف غذا رسید؛ یکی از خدمتکاران، در اثر سهل انگاری، هنگامی که غذای داغ را بر سر سفره می آورد، مقداری بر روی پای امام حسن علیه السلام ریخت و پای مبارکش مجروح شد. غلام، به سرعت زبان به عذرخواهی گشود و گفت: سرورم! خدای متعال می فرماید: «اَلْکاظِمینَ الْغَیْظ»؛ «پرهیزگاران خشم خود را فرو می برند!» امام فرمود: خشم خود را فرو بردم. غلام ادامه داد: «وَالعافینَ عَنِ النَّاسِ»؛ «از خطای مردم می گذرند.» امام فرمود: تو را عفو کردم. غلام اضافه کرد: «وَاللهُ یُحِبُّ المُحْسِنینَ»(18)؛ «خداوند، نیکوکاران و احسان کنندگان را دوست دارد.» امام علیه السلام پانصد درهم به او بخشید و او را آزاد کرد.(19)

 

مرز اطاعت

 

روزی امام حسین علیه السلام از مقابل عبدالله بن عمروعاص عبور می کرد. عبدالله با مشاهده امام حسین علیه السلام، در حالی که به آن بزرگوار اشاره می کرد، به حاضران گفت: هرکس دوست دارد محبوب ترین مردم زمین را در نزد اهل آسمان ببیند، به این شخصِ عابر نگاه کند، گرچه من پس از حادثه صفّین تاکنون با او سخن نگفته ام!

ابوسعید خدری او را نزد امام حسین علیه السلام برد و گفته هایش را مطرح نمود. حضرت از عبدالله پرسید: آیا تو می دانستی که من محبوب ترین مردم زمین، نزد آسمانیانم و در عین حال با من و پدرم در صفّین به جنگ برخواستی؟ به خدا سوگند که پدر من از من بهتر بود!

عبدالله پوزش خواسته و گفت: پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم به من فرمود: از پدرت اطاعت کن و چنین کردم! حضرت سیّدالشّهداعلیه السلام فرمود: آیا کلام خداوند را نشنیده ای که می فرماید: «وَإنْ جاهَداکَ عَلی أَنْ تُشْرِکَ بی مالَیْسَ لَکَ بِهِ عِلمٌ فَلا تُطِعْهُما»(20)؛ «اگر پدر و مادرت تو را وادار کنند که چیزی را همتای من قرار دهی، که از آن آگاهی نداری، و می دانی که باطل است، از آنها پیروی نکن!؟» آیا سخن پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم را نشنیده بودی که: همانا اطاعت از غیر خدا، فقط در کارهای نیک است؟! و نیز گفتار آن بزرگوار را که: هیچ مخلوقی را در چیزی که نافرمانی آفریدگار است، نباید اطاعت کرد؟!(21)

 

ارزش تبلیغ فرهنگی

 

امام حسین علیه السلام از شخصی پرسید: به نظر تو کدام یک از دوکار با ارزش تر است؛ مردی می خواهد بیچاره ناتوانی را به قتل برساند و تو او را از دست قاتل می رهانی، یا فردی ناصبی که دارای اعتقادات فاسد و باطلی است، تلاش می کند اعتقادات یک انسان مؤمنِ درمانده و ضعیف از شیعیان ما را متزلزل کرده و گمراه کند و تو با شیوه ای او را راهنمایی کرده و از انحرافش جلوگیری و ناصبی را با استدلال های الهی شکست داده و مغلوبش می کنی؟

امام حسین علیه السلام در ادامه سخنانش فرمود: آری، اگر این مؤمن را از دست آن فرد ناصبی نجات دهی، ارزش بالاتری دارد. خداوند متعال در قرآن فرمود: «مَنْ أَحْیاها فَکَأنَّما أَحْیا النَّاسَ جَمیعاً»(22)؛ «هرکس یک انسان را زنده کند، مثل این است که تمام مردم را زنده کرده است.»

و تفسیر این آیه چنین است: هرکه آن نفس انسانی را زنده کند و از کفر به ایمان هدایت نماید، همانند این است که تمام مردم را از کشته شدن با شمشیرهای آهنین پاسداری کرده است.(23)

امام در حدیث دیگری در توضیح این سخن، فرمود: برتری کسی که یتیم آل محمّد را - که از پیشوایان خود جدا شده و در سراشیبی جهل و ظلمت سقوط کرده - از ورطه جهالت رهانیده و راه حق را برایش نمایانده و او را از اشتباهاتش برگردانده، برکسی که به یتیمِ گرسنه و تشنه آب و غذا می دهد، همانند برتری آفتاب نسبت به ستاره سُها (ستاره کم نور) است.(24)

 

مکان خداوند!

 

زید بن علی بن الحسین علیهم السلام می گوید: از پدرم (امام زین العابدین علیه السلام) پرسیدم: پدرجان! مگر این طور نیست که خداوند متعال با مکان توصیف نمی شود و برای او مکانی نیست؟ فرمود: بله، خداوند متعال بزرگتر از این است که به مکان توصیف شود. گفتم: پس اینکه حضرت موسی علیه السلام در معراج به رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: به سوی پروردگارت برگرد؛ چه معنایی دارد؟ فرمود: معنای آن مانند سخن حضرت ابراهیم علیه السلام است که فرمود: «اِنّی ذاهِبٌ اِلی رَبّی سَیَهْدین»(25)؛ «من به سوی خدای خود می روم که هدایتم خواهد کرد» و مانند سخن موسی علیه السلام است که گفت: «وَ عَجِلْتُ اِلَیْکَ رَبِّ لِتَرْضی»(26)؛ «پروردگارا! من برای خشنودی تو تعجیل کرده و به سویت آمدم»، همین طور شبیه کلام خداوند متعال است که دستور داد: «فَفِرُّوا اِلیَ اللهِ»(27)؛ «(ای بندگان خدا از هر کفر و شرّی) به سوی خدا بگریزید»؛ یعنی به سوی خانه خدا بروید. پسرم! کعبه، خانه خداست؛ هرکس آنجا را زیارت کند، خدا را زیارت کرده است. همچنین مساجد، خانه های خدا هستند و هرکس به سوی آنها برود، همانا خدا را قصد کرده و به سوی او رفته است و نمازگزار پیوسته در محضر خدا و در مقابل او است تا از نمازش فارغ شود. خداوند بزرگ بقعه ها و مراکزی در آسمان ها دارد که هرکس به آنها عروج کند، توسّط آن به سوی خداوند عروج کرده است. آیا نشنیده ای که خداوند می فرماید: «تَعْرُجُ الْمَلائِکَةُ وَالرُّوحُ اِلَیْهِ»(28)؛ «فرشتگان و روح به سوی خداوند بالا می روند» و در مورد عیسی علیه السلام فرمود: «بَلْ رَفَعَهُ اللهُ الیهِ»(29)؛ «یقیناً او را نکشته اند، بلکه خداوند او را به سوی خود بالا برد.» و در سوره فاطر فرمود: «اِلَیْهِ یَصْعَدُ الکَلِمُ الطِّیْبُ»(30)؛ «سخنان پاکیزه به سوی خدا صعود می کند.»(31)

البته انسان در هر زمان و مکان در محضر خداست؛ ولی خداوند متعال برای تقرّب بیشتر بندگان و برای آسایش و آرامش آنان، زمان ها و مکانهایی را معیّن کرده است که ویژگی خاصّی دارند.

 

گرامی داشتن همسر

 

احترام به همسر، یکی از نکات مهمّ تربیتی است که در پرورش صحیح فرزندان نقش دارد. امام باقرعلیه السلام در این زمینه با الهام از آیات قرآن به اعتراض یکی از یارانش پاسخ گفت. حکم بن عُتَیبه روزی برای ملاقات امام پنجم علیه السلام به منزل آن حضرت رفت. او امام را در خانه ای آراسته و زیبا یافت، در حالی که حضرت لباس های نو و رنگین پوشیده بود. حکم بن عتیبه از وضع زندگی امام باقرعلیه السلام به شگفت آمد و با نگاهی تعجّب آمیز، به آن حضرت و اطاق آراسته نظاره می کرد. پیشوای پنجم که افکار وی را از نگاهش دریافته بود، از او پرسید: ای حکم! نظر تو در مورد این گونه زندگی چیست؟ حکم عرض کرد: برای من زیبنده نیست در مورد زندگی شما سخنی بگویم و اعتراض داشته باشم؛ اما در میان ما، جوانانِ تجمّل طلب و تازه دامادها چنین می کنند. امام باقرعلیه السلام فرمود: ای حکم! «مَنْ حَرَّمَ زِینَةَ اللهِ الّتی أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَالطَّیباتِ مِنَ الرِّزقِ»(32)؛ «چه کسی زینت هایی را که خداوند برای بندگانش آفریده و روزی های پاکیزه را حرام نموده است.» این زینت ها و زیبایی ها را خداوند متعال برای بندگانش قرار داده است.

آن حضرت در ادامه سخنانش توضیح داد: اما این خانه را که می بینی، خانه همسرم است و من چون تازه با او ازدواج کرده ام، به احترام وی به اینجا آمده ام و لباس زیبا پوشیده ام؛ ولی خانه خود من همان منزل ساده ای است که تو آن را دیده ای.(33)

 

شبهه تناقض در قرآن

 

روزی ابن ابی العوجا، یکی از دانشمندان مخالف اسلام، پرسشی از هشام بن حکم، شاگرد ممتاز مکتب امام صادق علیه السلام در مورد قرآن مطرح کرد. او گفت: به نظر من در برخی آیات قرآن تناقض وجود دارد؛ چرا که از سویی در آیه سوم سوره نساء می گوید: «فَانْکِحُواْ مَا طَابَ لَکُم مِّنَ النِّسَآءِ مَثْنَی وَثُلَثَ وَرُبَعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُواْ فَوَ حِدَةً»؛ با زنان پاک (مسلمان) ازدواج کنید با دو یا سه یا چهار زن، و اگر می ترسید میان آنها به عدالت رفتار نکنید، پس به یک همسر اکتفا کنید.

از سویی دیگر در آیه 129 همین سوره عدالت را غیر ممکن می داند و می گوید: «وَلَن تَسْتَطیعُواْ أَن تَعْدِلُواْ بَیْنَ النِّسَآءِ وَلَوْ حَرَصْتُمْ»؛ هرگز نمی توانید میان زنان به عدالت رفتار کنید، هرچند در این راه بکوشید.

با ضمیمه کردن آیه دوم به آیه اوّل، در می یابیم که «تعدّد زوجات در اسلام» ممنوع است؛ زیرا تعدّد زوجات، مشروط به عدالت است و عدالت هم ممکن نیست، پس تعدّد زوجات در اسلام، حرام است.

هشام از پاسخ این شبهه فروماند و از ابن ابی العوجا فرصت خواست و برای حلّ مشکل به مدینه شتافت. او از امام صادق علیه السلام پاسخ شبهه را سؤال کرد و حضرت فرمود: منظور از عدالت در آیه سوم نساء، عدالت در نفقه و رعایت حقوق همسری و طرز رفتار و کردار است و مقصود از عدالت در آیه 129 همین سوره، عدالت در تمایلات قلبی و مهر و محبّت است. بنابراین، تعدّد زوجات در اسلام حرام نیست و طبق شرایطی جائز است.(34)

 

اجتناب از سوء ظن

 

شقیق بلخی - که از عرفای نامدار زمان امام هفتم علیه السلام است - می گوید: در سال 149 ق. به قصد زیارت خانه خدا در «قادسیه»، به کاروان حجّاج پیوستم. در میان کاروان به جوانی خوش سیما و گندمگون برخورد کردم. او جامه ای پشمی به تن کرده و از کاروانیان به دور نشسته بود. پیش خود گفتم: این جوان شاید از صوفیه باشد و موجب زحمت همسفران خواهد شد! بنابراین به قصد پند و اندرز به نزدش رفتم. او مرا با نام، خطاب کرد و گفت: ای شقیق! خداوند می فرماید: «إِجْتَنِبُواْ کَثِیرًا مِّنَ الظَّنِ ّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِ ّ إِثْمٌ»(35)؛ «از گمان های بسیاری اجتناب کنید که برخی از گمان ها گناه است.» من از او جدا شدم؛ اما در این اندیشه بودم که چگونه از نام و اندیشه قلبی من باخبر بود. پس از طیّ مسیر طولانی به «واقعه» - منزلی در بین مکّه و کوفه - رسیدیم. او را دیدم که نماز می خواند در حالی که اعضای بدنش از خوف خدا می لرزند و اشک در چشمانش جاری است. منتظر ماندم تا از نماز فارغ شود و من از پندار نادرستم معذرت بخواهم. او نماز را تمام کرده و رو به من نمود و این آیه را قرائت کرد: «وَإِنِّی لَغَفَّارٌ لِّمَنْ تَابَ وَ ءَامَنَ وَ عَمِلَ صَلِحًا ثُمَّ اهْتَدَی »(36)؛ «همانا من خطای کسی را که توبه کرده و ایمان بیاورد و عمل صالح انجام دهد و به راه راست بیاید، آمرزنده ام.»

بر تعجّبم افزوده شد. هنگامی که در مکّه چند نفر دور او را گرفته بودند، از یکی پرسیدم: این آقا کیست؟ آن شخص گفت: او موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابی طالب علیهم السلام است.(37)

 

فضیلت اهل بیت علیهم السلام در قرآن

 

مأمون، جلساتی را با حضور امام رضاعلیه السلام و بسیاری از دانشمندان اهل سنّت و برجستگان سایر ادیان، برگزار می کرد. در یکی از آن جلسات سخن از فضیلت اهل بیت علیهم السلام به میان آمد. آنان از محضر امام هشتم علیه السلام درخواست کردند که از قرآن برای این نکته دلیل بیاورد. در شمار آیاتی که امام رضاعلیه السلام برای فضیلت اهل بیت علیهم السلام بیان کرد، این آیه بود: «فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ اِنْ کُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ»(38)؛ «اگر نمی دانید از اهل ذکر (آگاهان) بپرسید.» امام فرمود: مراد از اهل ذکر، ما خانواده هستیم، اگر نمی دانید از ما بپرسید. برخی از دانشمندان مجلس گفتند: مقصود از اهل ذکر یهود و نصارا هستند! امام فرمود: سبحان الله! اگر ما پرسیدیم و آنها هم به دین خودشان دعوت کردند و گفتند: دین ما بهتر از دین اسلام است، آیا چنین کاری بر ما جائز است؟ هنگامی که آنان ساکت شدند و پاسخی برای امام رضاعلیه السلام نیافتند، مأمون گفت: ای اباالحسن! آیا ممکن است این سخن را توضیح داده و تفسیر آیه را شفّاف تر بیان کنید! امام علیه السلام فرمود: بله، «ذکر»، رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم است و ما (اهل بیت) اهل آن حضرت هستیم و این معنا در سوره طلاق به طور شفّاف بیان شده است. خداوند در آنجا می فرماید: « ... فَاتَّقُواْ اللهَ یَأُوْلِی الْأَلْبَبِ الَّذِینَ ءَامَنُواْ قَدْ أَنزَلَ اللهُ إِلَیْکُمْ ذِکْرًا* رَّسُولًا یَتْلُواْ عَلَیْکُمْ ءَایَتِ اللهِ مُبَیِّنَتٍ»(39)؛ «از (مخالفت فرمان) خداوند بپرهیزید ای خردمندانی که ایمان آورده اید! زیرا خداوند «ذکر» را برای شما فرستاده؛ رسولی که آیات روشن خدا را بر شما تلاوت می کند.» پس ذکر، رسول الله است و ماهم اهل ذکر هستیم.(40)

 

روشن ترین دلیل امامت

 

قاسم بن عبدالرحمن ابتدا به مذهب زیدیه گرایش داشت، تا اینکه به شهر بغداد سفر کرد و مدّتی را در آنجا گذراند. او روزی در یکی از خیابان های بغداد مردم را دید که در شور و شوق و جنب و جوش هستند؛ بعضی می دوند و برخی در بالای بلندی ها جای گرفته اند و بعضی ایستاده اند و نقطه ای را تماشا می کنند. او از مردم پرسید: چه خبر شده؟ آنان گفتند: ابن الرّضا! ابن الرّضا! (یعنی حضرت جوادعلیه السلام فرزند امام رضاعلیه السلام می آید.) او در این اندیشه بود که بایستد و صحنه استقبال مردم را نظاره کند که حضرت جوادعلیه السلام سوار بر قاطری نمایان شد. قاسم زیر لب زمزمه کرد که: خداوند، گروه امامیه را از رحمت خود دور کند! آنها براین باورند که خداوند متعال اطاعت این جوان را بر مردم واجب کرده است؟ همین که این اندیشه از ذهنش خطور کرد، حضرت جوادعلیه السلام که نزد او رسیده بود، به او رو کرد و این آیه را قرائت فرمود: ای قاسم بن عبدالرحمن! «أَبَشَراً مِنَّا واحِداً نَتَّبِعُهُ اِنَّا اِذاً لَفی ضَلالٍ وَسُعُرٍ»(41)؛ «(قوم ثمود گفتند:) آیا ما بشری از جنس خود را پیروی کنیم؟! اگر چنین کنیم، در گمراهی و جنون خواهیم بود.» وی پیش خود گفت: مثل این که او ساحر است و از دل من خبر می دهد؟! حضرت دوباره وی را مخاطب قرار داده، فرمود: «ءَأُلْقِیَ الذِّکْرُ عَلَیْهِ مِنْ بَیْنِنا بَلْ هُوَ کَذَّابٌ أَشِرْ»(42)؛ «تنها بر او وحی نازل شده؟! نه، او آدم بسیار دروغگو و خود پسند است.» قاسم می گوید: وقتی این دلیل واضح و روشن را مشاهده کردم، از مذهب زیدیه دست برداشتم و یقین کردم که آن حضرت، حجّت خدا بر مردم است.(43)

 

توبه بعد از مشاهده عذاب

 

در عصر امامت حضرت هادی علیه السلام مردی مسیحی با زنی مسلمان ارتباط نامشروع برقرار کرده و مرتکب فحشا شد، پس شهادتین را گفت و اسلام آورد. مأموران متوکّل عبّاسی او را دستگیر کرده و نزد خلیفه آوردند. از میان دانشمندان حاضر، یحیی بن اکثم، شاخص ترین عالم دربار عبّاسی، حکم نمود که: مسلمان شدن او پلیدی کفر و زشتی عمل غیر شرعی وی را از بین می برد و اجرای حدّ شرعی بر او لازم نیست. عدّه ای دیگر از فقها گفتند: باید بر او سه بار حدّ جاری شود. برخی از علما نیز نظرات دیگری ارائه دادند. متوکّل که از اختلاف آرای علما متحیّر مانده بود، ناچار به حضرت هادی علیه السلام متوسّل شد و حکم حقیقی را از آن منبع دانش پرسید. آن حضرت با شنیدن ماجرا فرمود: «ُضْرَبُ حتَّی یَمُوتُ؛ آن قدر باید شلاّق زده شود تا بمیرد.» یحیی بن اکثم و سایر فقها اعتراض کرده، گفتند: یا امیر! چنین حکمی در کتاب خدا و سنت پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم وجود ندارد. از او مدرک این فتوا را بخواه! هنگامی که متوکّل از امام علی النّقی علیه السلام مدرک خواست، حضرت با اشاره به آیاتی از سوره غافر برای او چنین نوشت: بسم الله الرحمن الرحیم «فَلَمَّا رَأَوْا بَأْسَنَا قَالُواْ ءَامَنَّا بِاللهِ وَحْدَهُ و وَ کَفَرْنَا بِمَا کُنَّا بِهِ ی مُشْرِکِینَ * فَلَمْ یَکُ یَنفَعُهُمْ إِیمَنُهُمْ لَمَّا رَأَوْاْ بَأْسَنَا سُنَّتَ اللهِ الَّتِی قَدْ خَلَتْ فِی عِبَادِهِ ی وَ خَسِرَ هُنَالِکَ الْکَفِرُونَ»(44)؛ «هنگامی که عذاب شدید ما را دیدند، گفتند: هم اکنون به خداوند یگانه ایمان آوردیم و به معبودهایی که همتای او می شمردیم، کافر شدیم. اما بعد از مشاهده عذاب ما ایمانشان سودی به حال آنان ندارد. این سنّت خداوند است که همواره در میان بندگانش اجرا شده و آنجا کافران، زیانکار شدند.» متوکّل پاسخ امام را پسندیده و دستور داد آنقدر به آن مرد مسیحی شلاّق بزنند تا بمیرد.(45)

 

نامه ای به علی بن بابویه

 

امام یازدهم در گفته ها و نوشته ها و دستورالعمل های خویش از آیات الهی بهره جسته و از کلام وحی به عنوان دلیل و شاهدِ مطمئن استفاده می کرد. آن حضرت در نامه ای که به علی بن بابویه - پدر شیخ صدوق قدس سره - نوشته، این معنا کاملاً مشهود است. آن حضرت بعد از ستایش پروردگار عالمیان می نویسد:

ای بزرگمرد و مورد اعتماد و فقیه پیروان من، ابوالحسن علی بن حسین قمی - که خداوند تو را به آنچه رضای اوست، موفّق نماید و از نسل تو فرزندان شایسته برآورد - تو را سفارش می کنم به پرهیزگاری در پیشگاه خدا و برپاداشتن نماز و پرداخت زکات؛ زیرا نماز کسی که زکات نمی پردازد، پذیرفته نمی شود. و به تو سفارش می کنم که از خطای مردم درگذری و خشم خویش را فرو بری و به خویشاوندان صله و رسیدگی نمایی و با برادران مواسات کنی و در رفع نیازهای آنان در سختی و آسایش، بکوشی. سفارش می کنم در برابر نادانی و بی خردی افراد، بردبار باشی و در دین، ژرف نگر و درکارها، استوار و با قرآن آشنا باشی؛ اخلاق نیکو پیشه سازی و امر به معروف و نهی از منکر کنی، خداوند متعال می فرماید: «لَّا خَیْرَ فِی کَثِیرٍ مِّن نَّجْوَاهُمْ إِلَّا مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلَحٍ بَیْنَ النَّاسِ»(46)؛ «در بسیاری از رازگویی های آنان خیری نیست مگر کسی که (به این وسیله) به صدقه یا کار پسندیده یا اصلاحی میان مردم فرمان دهد.»(47)

 

تولّد نور

 

حکیمه خاتون، عمّه امام عسکری علیه السلام لحظات شیرین و دلنشین تولّد حضرت مهدی علیه السلام را چنین توصیف می کند:

هنگامی که حضرت صاحب الأمرعلیه السلام متولّد شد،نوری از وجود مبارک آن حضرت درخشید و آسمان ها را فراگرفت. کبوترهای سفید را مشاهده می کردم که از آسمان فرود می آمدند و بال های خود را بر سر و روی و بدن آن حضرت می مالیدند و پرواز می کردند. امام عسکری علیه السلام در آن حال از اتاق دیگر مرا صدا زد که: ای عمّه! فرزند مرا به نزدم بیاور! چون او را بغل کردم، متوجّه شدم ختنه شده، ناف بریده و پاک و پاکیزه است. بر بازوی راستش به خطّ آشکار نوشته شده بود: «جاءَ الحَقُّ وَ ذَهَقَ الْباطِلُ اِنَّ الْباطِلَ کانَ ذَهُوقاً»(48)؛ «حق آمد و باطل نابود شد، البته که باطل نابود شدنی است.»

حکیمه خاتون در ادامه گزارش خود از لحظات تولّد امام مهدی(عجّ) می گوید: هنگامی که آن نوزاد مبارک را به نزد پدر گرامی اش بردم، وقتی که نظرش به پدر افتاد، سلام کرد. حضرت عسکری علیه السلام آن طفل سعادتمند را گرفت، چشمانش را بوسید و زبان خود را در دهان او گذاشت و دو گوشش را نوازش کرد و بر کف دست چپ خود، او را نشانید. حضرت آنگاه دست راستش را بر سر او مالید و خطاب به طفل فرمود: عزیزم! به اذن الهی سخن بگو! نوزاد نورانی، لب های مبارک را حرکت داد و فرمود: اعوذ بالله من الشّیطان الرّجیم، بسم الله الرّحمن الرّحیم،«وَ نُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُواْ فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَ رِثِینَ * وَ نُمَکِّنَ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَ نُرِیَ فِرْعَوْنَ وَ هَمَنَ وَ جُنُودَهُمَا مِنْهُم مَّا کَانُواْ یَحْذَرُونَ»(49)؛ «و ما اراده کردیم که بر مستضعفان زمین منّت نهاده و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم و حکومتشان را استوار سازیم و به فرعون و هامان و لشکریانشان، آنچه را که از آن ترسان و هراسناک بودند، نشان دهیم.» پس به یکایک معصومان علیهم السلام درود و صلوات فرستاد تا به پدر بزرگوارش رسید.(50)

 

پی نوشت ها:

 

 

1. بحارالانوار، ج 43، ص 252.

2. کشف الغمه، ج 2، ص 315.

3. بقره / 201.

4. سفینةالبحار، ج 1، ص 208.

5. نهج البلاغه، خطبه 176.

6. همان، خطبه 224.

7. مؤمن / 71.

8. حدید / 23.

9. نهج البلاغه، حکمت 439.

10. نور / 63.

11. مناقب ابن شهرآشوب، ج 3، ص 102.

12. نمل / 16.

13. مریم / 5 و 6.

14. نساء / 11.

15. کشف الغمّه، ج 2، ص 37.

16. نساء / 86.

17. مناقب، ج 4، ص 18.

18. آل عمران / 134.

19. منتهی الآمال، ج 1، ص 223.

20. لقمان / 15.

21. مناقب، ج 4، ص 73.

22. مائده / 32.

23. بحارالانوار، ج 2، ص 9.

24. احتجاج، طبرسی، ج 1، ص 8.

25. صافات / 99.

26. طه / 84.

27. ذاریات / 50.

28. معارج / 4.

29. نساء / 158.

30. فاطر / 10.

31. من لایحضره الفقیه، ج 1، ص 224.

32. اعراف / 32.

33. کافی، ج 6، ص 446.

34. جلوه هایی از نور قرآن، ص 19.

35. حجرات / 12.

36. طه / 82.

37. بحارالانوار، ج 48، ص 82.

38. صافات / 130.

39. طلاق / 10 و 11.

40. عیون اخبارالرضا(ع)، ج 1، ص 187.

41. قمر / 24.

42. همان / ص 25.

43. کشف الغمّه، ج 3، ص 216؛ معجم رجال الحدیث، ج 15، ص 26.

44. غافر / 84 و 85.

45. وسائل الشیعه، ج 28، ص 141.

46. نساء / 114.

47. مستدرک الوسائل، ج 3، ص 64.

48. اسراء / 81.

49. قصص / 5 و 6.

50. الخرائج والجرائج، ج 1، ص 456؛ معجم احادیث المهدی، ج 4، ص 360.


منبع : پایگاه حوزه



:: موضوعات مرتبط: ائمه , مطالب آموزنده , احادیث و روایات , سیره معصومین , ,
تاریخ : دو شنبه 16 فروردين 1395
بازدید : 1362
نویسنده : .::چشم انتظار::.

طریقه دعا

 پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله وسلم همواره از حال یارانش جویا می شد. حضرت روزی شنید که یکی از اصحاب بیمار است، بنابراین به عیادتش رفت و از او احوال پرسی نمود. بیمار گفت: یا رسول الله! نماز مغرب را که در مسجد به شما اقتدا کرده بودم، شما سوره قارعه را قرائت کردید. در آن لحظه من چنان تحت تأثیر این آیه قرار گرفتم و از خداوند خواستم: پروردگارا! اگر در نزد تو گنهکارم، طاقت عذاب آخرت را ندارم، در همین دنیا مرا عذاب کن! اکنون می بینید که مریض شده ام!

رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم فرمود: دعای درستی نکردی! می بایست در دعا از قرآن سرمشق بگیری که دعا کردن را به ما می آموزد و می فرماید: «رَبَّنَآ ءَاتِنَا فِی الدُّنْیَا حَسَنَةً وَفِی الْأَخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ»(3)؛ پروردگارا! هم در دنیا و هم در آخرت به ما پاداش نیک بده و ما را از عذاب دوزخ نگهدار.

آنگاه رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم برای او دعا کرد و او از بیماری شفا یافت.(4)

4. سفینةالبحار، ج 1، ص 208.


برگرفته از:www.erfan.ir
 



:: موضوعات مرتبط: ائمه , مطالب آموزنده , احادیث و روایات , سیره معصومین , ,
تاریخ : شنبه 14 فروردين 1395
بازدید : 1114
نویسنده : .::چشم انتظار::.

 ﺩﺍﻧشجویی به استادش ﮔﻔﺖ:
ﭼﺮﺍ ﺷﻤﺎ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﯿﺪ "ﯾﺎ ﻋﻠﯽ" ﭼﺮﺍ "ﯾﺎ ﺍﻟﻠﻪ" ﻧﻤﯽ ﮔﻮﯾﯿﺪ؟



سوال و جواب استاد و دانشجو به روایت از استادش

گفتم : ﻣﮕﺮ ﻧﺸﻨﯿﺪﯾﺪ ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺑﻪ ﻛﻼ‌ﺳﺘﺎﻥ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﻮﻡ ﮔﻔﺘﻢ ﯾﺎ ﺍﻟﻠﻪ ، ﭘﺲ ﻣﺎ ﯾﺎ ﺍﻟﻠﻪ ﻫﻢ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﯿﻢ
دانشجو : ﻧﻪ ﻣﻨﻈﻮﺭﻡ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﭼﺮﺍ ﻋﻠﯽ علیه السلام ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﻣﯽ ﺯﻧﯿﺪ؟
ﮔﻔﺘﻢ: ﭼﻪ ﺍﺷﮑﺎﻟﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﻣﺎ ﺍﻣﺎﻡ ﻋﻠﯽ علیه السلام ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﺑﺰﻧﯿﻢ؟
ﮔﻔﺖ: ﺷﺮﮎ ﺍﺳﺖ.
ﺍﺷﺎﺭﻩ ﮐﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﮐﻨﺎﺭﯾﺶ ﻭ ﮔﻔﺘﻢ: ﺍﮔﺮ ﺷﻤﺎ ﺍﯾﻦ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﺑﺰﻧﯽ ﺍﯾﻦ ﺷﺮﮎ ﺍﺳﺖ؟
ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ ، ﻭﻟﯽ ﺍﯾﻦ ﺩﻭﺳﺘﻢ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺣﻀﻮﺭ ﺩﺍﺭﺩ
ﮔﻔﺘﻢ: ﺍﮔﺮ ﺗﻮ ﯾﮏ ﻧﻔﺮﯼ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﺑﺰﻧﯽ ﮐﻪ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻧﯿﺴﺖ ﻭ ﻏﺎﺋﺐ ﺍﺳﺖ ﺍﯾﻦ ﺷﺮﮎ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺍﺳﺖ؟ ﺁﯾﺎ ﺗﻮ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺷﺮﯾﮏ ﺧﺪﺍ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﯼ؟
ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ
ﮔﻔﺘﻢ: ﭘﺲ ﭼﻪ ﺍﺷﮑﺎﻟﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﻣﺎ ﻋﻠﯽ علیه السلام ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﺑﺰﻧﯿﻢ؟
گفت : ﻧﻪ ﺷﻤﺎ ﺍﺯ ﺍﻣﺎﻡ ﻋﻠﯽ ﻭ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ علیهما السلام  ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﯿﺪ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺷﻔﺎ ﺩﻫﺪ
ﮔﻔﺘﻢ : ﺁﻥ ﺑﺤﺚ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﻤﺎ ﺗﻮﺿﯿﺢ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺩﺍﺩ. ﻭﻟﯽ ﺳﻮﺍﻝ اولت ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﭼﺮﺍ ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻠﯽ علیه السلام ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﻣﯽ ﺯﻧﯿﺪ؟ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺑﮕﻮﯾﻢ ﮐﻪ ﺻﺪﺍ ﺯﺩﻥ ﻋﻠﯽ علیه السلام ﭼﻪ ﺍﺷﮑﺎﻟﯽ ﺩﺍﺭﺩ؟ ﻣﺎ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﻋﻠﯽ علیه السلام  ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﺑﺰﻧﯿﻢ.
ﭘﺲ ﺻﺪﺍ ﺯﺩﻥ ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﺨﻮﺍﻫﯿﻢ ﺍﺷﮑﺎﻟﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ
ﺑﻌﺪ گفتم سوال دومت ﻛﻪ ﮔﻔتی ﺷﻤﺎ ﺍﺯ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ علیه السلام ﺷﻔﺎ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﯿﺪ ﮔﻔﺘﻢ تا بحال مشهد رفته ای
گفت : نه
گفتم ﺷﻤﺎ ﮐﻪ ﻣﺸﻬﺪ ﻧﺮﻓﺘﻪ ﺍﯾﺪ ﺍﺯ ﮐﺠﺎ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﯿﺪ ﻣﺎ ﺷﯿﻌﯿﺎﻥ ﺍﺯ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ علیه السلام ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﯿﻢ ﮐﻪ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺷﻔﺎ ﺩﻫد
گفت ما شنیده ایم که شما به حرم میروید و شفا میخواهید
ﮔﻔﺘﻢ: ﭼﻪ ﺍﺷﮑﺎﻟﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﻣﺎ ﺍﺯ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ علیه السلام  ﺑﺨﻮﺍﻫﯿﻢ ﮐﻪ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺷﻔﺎ ﺩﻫﺪ؟
ﮔﻔﺖ نه: ﻓﻘﻂ ﺧﺪﺍ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺷﻔﺎ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ
ﺭﻭ ﺑﻪ او ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﮔﻔﺘﻢ: ﺗﺎ ﺣﺎﻻ‌ ﻣﺮﯾﺾ ﺷﺪﻩ ﺍﯼ ﮐﻪ ﻧﯿﺎﺯ ﺑﻪ ﺩﮐﺘﺮ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﻨﯽ؟
ﮔﻔﺖ: ﺑﻠﻪ
ﮔﻔﺘﻢ: ﺁﯾﺎ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﻗﺮﺹ ﻭ ﺩﺍﺭﻭ ﻫﻢ ﻧﻮﺷﺖ؟
ﮔﻔﺖ: ﺑﻠﻪ.
ﮔﻔﺘﻢ: ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺁﻥ ﻗﺮﺹ ﻭ ﺩﺍﺭﻭ ﻣﺮﯾﻀﯽ ﺍﺕ ﺍﺯ ﺑﯿﻦ ﺭﻓﺖ ﯾﺎ ﻫﻨﻮﺯ ﻣﺮﯾﻀﯽ
ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ ﻗﺮﺹ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺧﻮﺭﺩﻡ ﻭ ﺧﻮﺏ ﺷﺪﻡ
ﮔﻔﺘﻢ: ﺣﺎﻻ‌ ﺑﻪ ﺳﻮﺍﻝ ﻣﻦ ﺟﻮﺍﺏ ﺑﺪﻩ . ﺁﯾﺎ ﺍﯾﻦ ﻗﺮﺹ ﻫﺎ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺷﻔﺎ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﯾﺎ ﺍﯾﻦ ﺧﺪﺍ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺷﻔﺎﯾﺖ ﺩﺍﺩ؟
ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺭﺍ ﺷﻔﺎ ﺩﺍﺩ
ﮔﻔﺘﻢ: ﺍﮔﺮ ﺧﺪﺍ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺷﻔﺎ ﺩﺍﺩ ﭘﺲ ﭼﺮﺍ ﻗﺮﺹ ﻭ ﺩﺍﺭﻭ ﺧﻮﺭﺩﯼ؟
ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ ، ﺧﺪﺍ ﺷﻔﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻗﺮﺹ ﻫﺎ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ
ﮔﻔﺘﻢ: ﻫﻤﻪ ﯼ ﺣﺮﻑ ﻣﺎ ﺷﯿﻌﯿﺎﻥ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﺳﺖ ﺗﻮ ﺣﺮﻑ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺛﺎﺑﺖ ﮐﺮﺩﯼ
ﺩﯾﺪﻡ ﺗﻌﺠﺐ ﮐﺮﺩ
ﮔﻔﺘﻢ: ﭼﻄﻮﺭ ﺧﺪﺍﯼ ﻣﺘﻌﺎﻝ ﺷﻔﺎﯼ ﻣﺮﯾﺾ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻭﺟﻮﺩ ﯾﮏ ﻗﺮﺹ ﮐﻮﭼﮏ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻩ، ﺍﯾﻦ ﺧﺪﺍ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﻫﻤﺎﻥ ﺷﻔﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﻭﻟﯿﺎ ﺧﻮﺩﺵ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ علیه السلام ﺑﺪﻫﺪ؟
ﺑﯿﻦ ﺩﻭ ﺭﺍﻩ ﮔﯿﺮ ﻛﺮﺩ. ﺍﮔﺮ ﻣﯽ ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ ﺧﺪﺍ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ، ﻗﺪﺭﺕ ﺧﺪﺍ ﺯﯾﺮ ﺳﻮﺍﻝ ﻣﯽ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺍﮔﺮ ﻣﯽ ﮔﻔﺖ ﭼﺮﺍ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺣﺮﻑ ﻣﺎ ﺛﺎﺑﺖ ﻣﯽ ﺷﺪ
ﻃﯿﻨﺖ ﭘﺎﮐﺶ ﺣﮑﻢ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﺣﺮﻑ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺗﺎﯾﯿﺪ ﮐﻨﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﭼﺮﺍ ﺧﺪﺍ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ.
ﮔﻔﺘﻢ: ﻫﻤﻪ ﯼ ﺣﺮﻑ ﻣﺎ ﺷﯿﻌﯿﺎﻥ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺧﺪﺍﯼ ﻣﺘﻌﺎﻝ ﺑﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ علیه السلام  ﻗﺪﺭﺗﯽ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﻣﺮﯾﺾ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺷﻔﺎ ﺑﺪﻫﺪ ﻫﻤﺎﻧﻄﻮﺭ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻗﺪﺭﺕ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻗﺮﺹ ﻫﺎ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ. ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﺧﺪﺍ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺍﺧﺘﯿﺎﺭ ﺧﻮﺩﺵ ﺷﻔﺎ ﺩﺍﺩﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ علیه السلام ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﻭ ﺍﯾﻦ ﻋﯿﻦ ﺗﻮﺣﯿﺪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺷﺮﮎ ﻧﯿﺴﺖ.
ﺣﺎﻻ‌ ﮐﻪ ﺗﺎ ﺣﺪﻭﺩﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﺍنشجویم ﺟﺎ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺣﺮﻑ ﻣﺎ ﭼﯽ ﻫﺴﺖ گفتم ﺩﺭ ﻗﺮﺁﻥ ﺩﻭ ﺁﯾﻪ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﮐﻪ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺁﯾﺎﺕ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ: ﺍﯾﻦ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﺘﻌﺎﻝ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺟﺎﻥ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﺩ. ﻭ ﺩﺭ ﺁﯾﻪ ﯼ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻣﯽ ﻓﺮﻣﺎﯾﺪ: ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﻠﮏ ﺍﻟﻤﻮﺕ(ﺟﻨﺎﺏ ﻋﺰﺭﺍﺋﯿﻞ) ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺟﺎﻥ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﺩ.
ﺳﻮﺍﻝ ﮐﺮﺩﻡ ﮐﻪ ﺑﺎﻻ‌ﺧﺮﻩ ﭼﻪ ﮐﺴﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺟﺎﻥ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﺩ؟
ﮔﻔت : ﻋﺰﺭﺍﺋﯿﻞ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﺫﻥ ﺧﺪﺍ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﺩ.
ﮔﻔﺘﻢ: ﺧﺐ ﻫﻤﯿﻦ ﺣﺮﻑ ﻣﺎ ﺷﯿﻌﯿﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻢ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ علیه السلام ﻭ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﺋﻤﻪ ﺑﻪ ﺍﺫﻥ ﺧﺪﺍ ﻗﺪﺭﺕ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﯾﮑﺴﺮﯼ ﮐﺎﺭﻫﺎ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﻫﻨﺪ ﺁﯾﺎ ﺍﯾﻦ ﺷﺮﮎ ﺍﺳﺖ؟
ﮔﻔت : نه

                   

ﺷﮑﺮﺧﺪﺍ،ﮐﻪ ﻧﺎﻡ " ﻋﻠــــﯽ " ﺩﺭ ﺍﺫﺍﻥ ﻣﺎﺳﺖ
ﻣﺎ ﺷﯿﻌﻪ ﺍﯾﻢ ﻭ ﻋﺸﻖ ﻋﻠﯽ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﺎﺳﺖ
ﺍﺯ ﯾﺎ ﻋﻠـــﯽ، ﺯﺑﺎﻥ ﻭ ﺩﻫﺎﻥ ﺧﺴﺘﻪ ﮐﯽ ﺷﻮﺩ
ﺍﺻﻼ ﺯﺑﺎﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿـــــﻦ ﺩﺭ ﺩﻫﺎﻥ ﻣﺎﺳﺖ
ﻣﺎ ﺷﯿــــــــﻌﻪ ﺯﺍﺩﻩ ﺍﯾﻢ ﻭﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﻫﺰﺍﺭﺷﮑﺮ
ﺍﯾﻦ ﺷـــــﯿﻌﻪ ﺯﺍﺩﮔﯽ، ﺷﺮﻑ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﻣﺎﺳﺖ

     امت_واحده

 @Omat_Vahede



:: موضوعات مرتبط: ائمه , مطالب آموزنده , شیعه شناسی , ,
تاریخ : جمعه 6 فروردين 1395
بازدید : 1459
نویسنده : .::چشم انتظار::.



 حدیث (1) امام موسی کاظم علیه السلام:

    أفضَلُ العِبادَةِ بَعدِ المَعرِفَةِ‌ إِنتِظارُ‌ الفَرَجِ؛

    بهترین عبادت بعد از شناختن خداوند،‌ انتظار فرج و گشایش است.

    تحف العقول ص403
   
حدیث (2) امام باقر علیه السلام:

    ما ضر من مات منتظر لامرنا ألا یموت فی وسط فسطاط المهدی و عسکره


    آنکه در انتظار امر ما بمیرد از اینکه در وسط خیمه مهدی و لشکرش از دنیا نرفته ضرر نکرده است.

    کافی(ط-الاسلامیه) ج1 ، ص372
   
حدیث (3) امام علی علیه السلام:

    ألا فَمَن ثَبَتَ مِنهُم عَلَی دینِهِ وَ لَم یَقسُ قَلبُهُ لِطولِ أمَدِ غَیبَةِ إمامِهِ فَهو مَعی فی دَرَجَتی یَومَ القیامَة


    بدانید آنان که در زمان غیبت حجت خدا در دین خود ثابت مانده و به خاطر طول مدت غیبت منکرش نشوند، روز قیامت با من هم درجه خواهند بود.

    بحارالانوار(ط-بیروت) ج51 ص109



برگرفته از:www.aviny.com
 



:: موضوعات مرتبط: ائمه , مهدویت , مطالب آموزنده , امام زمان , احادیث و روایات , ,
تاریخ : جمعه 28 اسفند 1394
بازدید : 1378
نویسنده : .::چشم انتظار::.

ذُوالسُّوَیقَتین

امیرالمومنین علی علیه السلام یکی از نشانه های آخرالزمان را ویران کردن کعبه می داند و میفرماید : گویی با چشم خود میبینم که مردی از حبشه ،بسیار نیرومند و شجاع کلنگی به دست گرفته ،خانۀ کعبه را ویران میکند و سنگهای آن را یکایک دور می اندازد.(1) برطبق روایات،این مرد حبشی چاباک و چالاک ،ذوالسُّویقَتین نام دارد.(2)

1.بحارالانوار،ج52،ص218
2.صحیح مسلم ،ج8،ص183؛روزگار رهایی ،ج2،ص913

برگرفته از کتاب فرهنگ الفبایی مهدویت ؛به قلم مجتبی تونه ای

❤️▬▬▬▬▬ஜ۩۩ஜ▬▬▬▬▬

❤️نشراین مطلب تنها بانام وبِ ما مجاز میباشد❤️



:: موضوعات مرتبط: ائمه , مهدویت , مطالب آموزنده , امام زمان , احادیث و روایات , ,
تاریخ : سه شنبه 25 اسفند 1394
بازدید : 1437
نویسنده : .::چشم انتظار::.

خیلی از برادران اهل سنت به ماشیعیان ایراد میگیرن که ما میگیم علی(ع) خداست
این متنو تاآخربخون که بفهمی "علی خداست" یعنی چی؟


 با یه مثال ساده ،این قضیه رو برات حل میکنم.....

وقتی یه آهن مثه سوزن ته گرد رو به آهنربا نزدیک میکنیم ،طبق خاصیتی که درآهن وجود داره  دارای دوقطب میشه و خاصیت آهنربایی پیدا میکنه ومیشه بهش دوباره یه سوزنه دیگه وصل کرد واین سوزن میتونه واسطه ای باشه بین آهنربا و مابقیه آهنا،درسته که اون سوزن بوده  اما الان دیگه خودش یه آهنرباست.
اگر کسی بگه این کفره که علی رو خدا میدونید با توجه به همین مثال میتونیم بهش بگیم علی(ع)مثل همون آهنی میمونه که درکنار آهنربا خاصیت آهنربایی پیدا کرده ومیتونه هرآهنی که بهش متصل میشه رو به آهنربای اصلی متصل کنه
 یعنی علی(ع) انقدر محو در خدابود که مثل خود خدا شده بود ومیشه گفت علی (ع) تصویری از خدابرروی زمینه.




 استفاده از این مطلب کانال تنها با ذکر نام وبِ ما مجاز میباشد..
 



:: موضوعات مرتبط: ائمه , مطالب آموزنده , شیعه شناسی , ,
تاریخ : یک شنبه 23 اسفند 1394
بازدید : 1202
نویسنده : .::چشم انتظار::.

گلِ یاسِ مهربونم فاطمه چراغِ خونم
نکنه بیاد یه روزی بی تو من زنده بمونم

نمیتونم ببینم که دم به دم بی هوش میشی
آروم آروم میسوزی پیشِ چشام خاموش میشی

جونِ زینب دوباره چشماتو وا کن و ببین
آسمون ابری تره یا چشمِ این خونه نشین

منو تنها نذاری ،روی دلم پا نذاری
میون این همه دشمن علی رو جا نذاری
*************

حضرت حیدر به نام فاطمه حساس بود

خلقت از روز ازل مدیون عطر یاس بود

ای که بستی راه را در کوچه ها بر فاطمه

گردنت را می شکست آنجا اگر عباس بود.

شهادت حضرت فاطمه(س) تسلیت باد...



:: موضوعات مرتبط: ائمه , شعر , ,
تاریخ : یک شنبه 23 اسفند 1394
بازدید : 1248
نویسنده : .::چشم انتظار::.

سلام بر تو ای رسول خدا .سلامی از طرف من و دخترت که هم اکنون در جوارت فرود آمده و شتابان به شما رسیده است .ای پیامبر خدا ،صبر و بردباری من با از دست دادن فاطمه کم شده و توان خویشتن داری ندارم.اما برای من که سختی جدایی تو را دیده ، و سنگینی مصیبت تو را کشیدم ، شکیبایی ممکن است.این من بودم که با دست خود تو را درمیان قبر نهادم و هنگام رحلت ،جان گرامی تو میان سینه و گردنم پراز کرد.
پس امانتی که بمن سپرده بودی برگردانده شد و به صاحبش رسید از این پس اندوه من جاودانه و شبهایم ،شب زنده داریست،تا آن روزکه خدا خانه زندگی تو را برای من برگزیند .بزودی دخترت تو را آگاه خواهد ساخت که امت تو چگونه در ستمکاری بر او اجتماع کردند .از فاطمه بپرس ، و حال اندوهناک مارا از او خبرگیر ،که هنوز روزگاری سپری نشده ،و یاد توفراموش نگشته است .
سلام من به هردوی شما ،سلام وداع کننده ای که از روی خشنودی یا خسته دلی سلام نمیکند .اگر از خدمت تو بازمیگردم از روی خستگی نیست، و اگر در کنار قبرت مینشینم از بدگمانی بدانچه خدا صابران را وعده داده نمیباشد.

خطبه 202 نهج البلاغه.


خطبه 202 نهج البلاغه.



:: موضوعات مرتبط: ائمه , سخنان امیرالمومنین , ,
تاریخ : شنبه 22 اسفند 1394
بازدید : 1255
نویسنده : .::چشم انتظار::.




امشب دل سنگ کوچه ها میگرید
یک شهر،خموش و بی صدا میگرید

تشییع جنازه غریب زهراست
تابوت به حال مرتضی میگرید

"السلام علیک یا صدیقه طاهره"



:: موضوعات مرتبط: ائمه , پیام وب همسفر , شعر , ,
تاریخ : شنبه 22 اسفند 1394
بازدید : 1585
نویسنده : .::چشم انتظار::.



ز آه سینه سوزان،ترانه میسازم
چو نی ز مایه جان این فسانه میسازم

پرنسیم،به خوناب اشک میشویم
پیامی از دل خونین روانه میسازم

نمیکنم دل از این عرصه شقایق فام
کنار لاله رخان،آشیانه میسازم

در استان به خون خفتگان وادی عشق
برون ز عالم اسباب،خانه میسازم

سر و دل و جان را به خاک می فکنم
برای قبر تو چندین نشانه می سازم

شاعر:سید علی حسینی خامنه ای




:: موضوعات مرتبط: ائمه , امام خامنه ای و سخنان ایشان , شعر , ,
تاریخ : شنبه 22 اسفند 1394
بازدید : 1187
نویسنده : .::چشم انتظار::.

همان روز که در کوچه ها فاطمه سیلی خورد، به ما فهماند پای علی ایستادن آسان نیست...

راه ولایت پر است از راهزنانی که در طمع ایمان مردمان نشسته اند، یک روز قیمت امامشان چند سکه طلاست، یک روز گندم ری و یک روز...

نمی دانم امروز تو را به چه فروخته اند که حرف هایت را نمی شنوند و هشدارهایت را نمی فهمند...

چقدر شبیه مولایت شده ای... خطبه هایی که می خواند و گوش هایی که نمی شنید...

یک روز جان مسلمین را بهانه کردند تا علی را از نبرد با دشمن منصرف کنند و امروز نان مسلمین را...

پای علی ایستادن آسان نیست، فاطمی باید بود تا که فهمید...

پای تو ایستاده ایم آقاجان، حتی اگر همه آنها که روزی عمار تو نام گرفته بودند، گوشه عزلت برگزینند و عافیت طلبی پیشه کنند و دیگر به خطرهایی که اسلام را تهدید می کند! کاری نداشته باشند، که تاریخ پر است از داستان جاماندن اینان...

پای تو ایستاده ایم، حتی اگر نیاز باشد قرمزی خونمان، خط های قرمزت که یک به یک کمرنگ و کمرنگ تر می شوند، را رنگین کند...

پای تو ایستاده ایم اما دلمان می لرزد، می لرزد هروقت تنهاییت را فریاد می زنی، می لرزد وقتی می گویی خسته نمی شوی از گفتن این حرفها، وقتی بفهمیم گوشی بدهکار حرفهایت نیست، ولی این را آویزه گوششان کنند که صبر می کنیم به فرمان تو، و بساطشان را جمع می کنیم آن روز که فرمانت بر چیز دیگری رقم بخورد...




:: موضوعات مرتبط: ائمه , مطالب آموزنده , امام خامنه ای و سخنان ایشان , سیاسی , ,
تاریخ : شنبه 22 اسفند 1394
بازدید : 1367
نویسنده : .::چشم انتظار::.

 راست گفته اند مادر که نباشد نظم خانه به هم میریزد
علی در نجف
حسن در بقیع
حسین در کربلا
زینب
در دمشق!
و مهدی فاطمه را...نمی دانم



روضه... کافیست

فقط فکر کنی

"مادر" توست

******************

پیامبر اکرم (ص):
فاطمه پاره وجود من است، هر که او را بیازارد مرا آزار داده و هر که او را خوشحال کند مرا خوشحال کرده است.
امالی(صدوق) ص104 ،بحار الانوار(ط-بیروت) ج67 ، ص3‏



:: موضوعات مرتبط: ائمه , جملات زیبا , پیام وب همسفر , احادیث و روایات , ,
تاریخ : شنبه 22 اسفند 1394
بازدید : 1287
نویسنده : .::چشم انتظار::.

قسمت سوم:

◀️ مناوي : براي اولياء خدا بعد از مرگ حجابي وجود ندارد:

مناوي يکي ديگر از علماي اهل_سنت اين مطلب را به عنوان يک عقيده صحيح نقل ميکند


هر جايي كه شما باشيد، بر من صلوات بفرستيد، زيرا درود شما براي من مي‌رسد. زيرا نفس قدسي وقتي از علائق دنيوي جدا شود ، به ملاء اعلي متصل مي شود، و براي آن حجابي باقي نمي ماند. بنابراين، همه چيز را با مشاهده خود و يا خبردادن فرشتگان مي‌بيند. در اين روايت سري است براي كسي كه به آن دست يابد از آن مطلع مي‌شود. اين مطلب را قاضي عياض نقل كرده است.

فيض_القدير  ج 3   ص 400 فيض القدير شرح الجامع الصغير ، اسم المؤلف:  عبد الرؤوف المناوي الوفاة: 1031 هـ ، دار النشر : المكتبة التجارية الكبرى - مصر - 1356هـ ، الطبعة : الأولى
 
مناوي: براي ولي خدا بعد از مرگ حجابي نيست و همه چيز را مشاهده ميکند
وي نه تنها سخن قاضي عياض را نقل کرده بلکه خود هم چنين مطلبي را اذعان داشته است
 ( حيثما كنتم فصلوا علي فإن صلاتكم تبلغني ) لان النفوس القدسية إذا تجردت عن العلائق البدنية اتصلت بالملأ الأعلى ولم يبق لها حجاب فترى وتسمع الكل كالمشاهد ( طب عن الحسن بن علي ) ( باسناد حسن )
هر جايي كه شما باشيد، بر من صلوات بفرستيد، زيرا درود شما براي من مي‌رسد. زيرا نفس قدسي وقتي از علائق دنيوي جدا شود ، به ملاء اعلي متصل مي شود، و براي آن حجابي باقي نمي ماند. بنابراين، مي‌بيند و همه چيز را مي‌شنود همانند كسي كه مشاهده مي‌كند.
التيسير_بشرح_الجامع_الصغير  ج 1   ص 502 ، اسم المؤلف:  الإمام الحافظ زين الدين عبد الرؤوف المناوي الوفاة: 1031هـ ، دار النشر : مكتبة الإمام الشافعي - الرياض - 1408هـ - 1988م ، الطبعة : الثالثة
 
قضاوت با شما
امت_واحده
☑️ @Omat_Vahede



:: موضوعات مرتبط: ائمه , مطالب آموزنده , شیعه شناسی , احادیث و روایات , ,
تاریخ : جمعه 21 اسفند 1394
بازدید : 1449
نویسنده : .::چشم انتظار::.

بزرگترین آرزوهای عمر بن خطاب

واخرج أبو يعلى عن أبي هريرة قال قال عمر بن الخطاب لقد أعطى على ثلاث خصال لأن تكون لي خصلة منها أحب إلي من أن أعطى حمر النعم فسئل وما هن قال تزوجه ابنته فاطمة وسكناه المسجد لا يحل لي فيه ما يحل له والراية يوم خيبر وروى أحمد بسند صحيح عن ابن عمر نحوه.

  السيوطي ، جلال الدين أبو الفضل عبد الرحمن بن أبي بكر (متوفاى911هـ)،  تاريخ الخلفاء، ج 1   ص 172، تحقيق: محمد محي الدين عبد الحميد، ناشر: مطبعة السعادة - مصر، الطبعة: الأولى، 1371هـ - 1952م.

 ترجمه روایت
ابويعلى از طريق ابوهريره نقل كرده است كه عمر بن خطاب گفت: به على (عليه السلام) سه ويژگى داده شده كه اگر يكى از آن‌ها را داشتم، براى من از داشتن شتران سرخ مو بهتر بود. سؤال شد كه آن‌ها ويژگى‌ها چه بود؟ گفت: رسول خدا (صلي الله عليه وآله) او را به همسرى فاطمه دخترش درآورد، او را در مسجد جاى داد كه براى او سكونت در مسجد جايز بود و براى من جايز نبود، و دادن پرچم در روز خيبر. احمد همين روايت را به صورت ديگر از عبدالله_بن_عمر با سند صحيح نقل كرده است.

امت_واحده
☑️ @Omat_Vahede

 



:: موضوعات مرتبط: ائمه , مطالب آموزنده , شیعه شناسی , احادیث و روایات , ,
تاریخ : دو شنبه 17 اسفند 1394
بازدید : 1304
نویسنده : .::چشم انتظار::.

آيا اولياء خدا بعد از مرگ هم قدرتي دارند؟

قسمت اول:

يکي از امور اختلافي وهابيت با امت اسلامي اعم از شيعه و اهل سنت بحث قدرت اولياء خدا بعد از مرگ است
وهابيت مدعي هستند که هرگاه انساني ولو اينکه اين شخص از اولياء خدا باشد يا جزء انبياء از دنيا رفت روح وي ديگر هيچ قدرت و تاثيري در اين دنيا ندارد  و براي همين اعتقاد شيعه و اهل_سنت را تکفير ميکند

محمد_عمر_سربازي و کرامات اولياء بعد از مرگ:

وهابيت در حالي چنين ادعاي را مطرح ميکنند که عقيده اهل سنت و شيعه بر اين پايه استوار است که کرامات و دائره اشراف اولياء خدا در اين دنيا با مرگ وي از بين نميرود چنانچه محمد عمر سربازي از بزرگترين علماي اهل سنت ايران چنين ميگويد:

مسئله هفتم: بدان که از بعضي از اولياء بعد از موت هم تصرفات و کرامات عجيب و غريب سر مي زند و اين مورد بسيار واقع شده است چرا که ولايت بعد از موت گرفته نميشود بلکه همراه با ولي است

خلاصة التصوف ص187

اين عقيده نه تنها عقيده محمد_عمر_سربازي است بلکه علماي بزرگ ديگر اهل سنت هم به آن اذعان کرده اند که بعدا به صورت کامل ارائه خواهیم کرد


قسمت دوم:

قاضي عياض و ملا علي قاري:اولياء خدا بر همه امور آگاه هستند و براي آنها هيچ حجابي نيست

قال القاضي : وذلك أن النفوسَ الزكيةَ القدسية إذا تَجَرَّدَتُ عن العلائق البدنية عَرَجَتْ واتصلت بالملأ الأعلى ، ولم يبق لها حجابٌ فترى الكلَّ كالمشاهد بنفسها أو بإخبار الملك لها ، وفيه سرُّ يطلع عليه من تَيَسَّر له

جان هاي تزکيه شده و قدسيه هرگاه از تعلّقات جسماني عروج مي کند و با عالم اعلي واصل مي شود و حجابي باقي نمي ماند، آنگاه همه را مشاهده مي کنند به شخصه و يا با خبر آوردن فرشته. و در آن رازي است که براي هر که توفيق ميسّر شود، خواهد دانست.

مرقاة المفاتيح شرح مشكاة المصابيح ج 3   ص 11

 امت_واحده
☑️ @Omat_Vahede



:: موضوعات مرتبط: ائمه , مطالب آموزنده , شیعه شناسی , احادیث و روایات , ,
تاریخ : جمعه 14 اسفند 1394
بازدید : 1288
نویسنده : .::چشم انتظار::.

نکته های صلوات

پیغمبر عظیم الشان (ص) یک روز در جمع اصحاب فرمودند:
من دیشب عمویم حضرت حمزه و پسرعمویم جعفرطیار را که هر دو شهید شدند ،در خواب دیدم که غذاهای بهشتی میل میکردند.
از آنها سوال کردم که در آن عالم برترین اعمال کدام است؟
گفتند پدرو مادرمان به قربان شما! در این جا سه چیز افضل اعمال است،اول محبت نسبت به حضرت علی (ع) دوم آب دادن به تشنه ها است و سوم صلوات برمحمد و آل محمد است.(مستدرک الوسائل.ج5.ص328)

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

حجت الاسلام والمسلمین فرحزاد_برنامه سمت خدا



:: موضوعات مرتبط: ائمه , مطالب آموزنده , سخن بزرگان.آیت الله بهجت و ... , احادیث و روایات , ,
تاریخ : پنج شنبه 13 اسفند 1394
بازدید : 1466
نویسنده : .::چشم انتظار::.




 قرارگذاشتیم باهم تاآخردنیا
 الوعده وفا؛این هم آخر دنیاست آن هم روے خوش سڪه اش.."بهشت"...
 زبان اینجا با زبان ما فرق میڪند .نه فارسے است نه عربے است..
 زبان اینجا"اشڪ"است و واژههایش "گریه"...
 ارباب من...
 آقاے من...
 حسین جانم!
 
 گفتنے ها را چشم هایم گفتند اما یڪ جمله را هم باید فریاد زد:
 "پدرو مادرم ،خواهرو برادرم ،همه کس و ڪارم فداے پریشانے دل خواهرت..."


دلنوشته:محمدمهدی شفیعی
 



:: موضوعات مرتبط: ائمه , دلنوشته , ,
تاریخ : پنج شنبه 13 اسفند 1394
بازدید : 1197
نویسنده : .::چشم انتظار::.

در صحيح مسلم آمده است:
.....فلما تُوُفِّيَتْ دَفَنَهَا زَوْجُهَا عَلِيُّ بن أبي طَالِبٍ لَيْلًا ولم يُؤْذِنْ بها أَبَا بَکْرٍ وَصَلَّى عليها عَلِيٌّ "
يعني وقتي که فاطمه ( سلام الله عليها ) وفات کرد ، علي ( عليه السلام ) وي را شبانه به خاک سپرد و به ابي بکر خبر نداد و خودش بر وي نماز خواند .
  صحيح مسلم ، ج 3 ص 153 ح 4679
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
 1534 - حَدَّثَنَا بِذَلِكَ عَلِيُّ بْنُ عِيسَى قَالَ حَدَّثَنَا عَبْدُ الْوَهَّابِ بْنُ عَطَاءٍ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَمْرٍو عَنْ أَبِي سَلَمَةَ عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ أَنَّ فَاطِمَةَ جَاءَتْ أَبَا بَكْرٍ وَعُمَرَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمَا تَسْأَلُ مِيرَاثَهَا مِنْ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ فَقَالَا سَمِعْنَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَقُولُ إِنِّي لَا أُورَثُ قَالَتْ وَاللَّهِ لَا أُكَلِّمُكُمَا أَبَدًا فَمَاتَتْ وَلَا تُكَلِّمُهُمَا
ابی هریره نقل می کند: فاطمه زهرا (س) پیش ابوبکر و عمر امد واز میراثی که از پیامبر (ص) برایشان باقی مانده بود سوال کرد در جواب گفتند: از پیامبر (ص) شنیدیم که می فرموید ما چیزی به ارث نمی گذاریم، حضرت فاطمه زهرا (س) فرمود من تا ابد با ابوبکر و عمر سخن نمي گويم حضرت از دنيا رفت و با آن دو حرف نزد.
  سن ترمذی ج 6 ص 144 ح 1534
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
 در منابع شيعه نيز به غضب حضرت زهراء عليها السلام اشاره شده است:
.......... فَقَالَتْ وَ اللَّهِ لَا آذَنُ لَهُمَا وَ لَا أُكَلِّمُهُمَا كَلِمَةً مِنْ رَأْسِي حَتَّى أَلْقَى أَبِي فَأَشْكُوَهُمَا إِلَيْهِ بِمَا صَنَعَاهُ وَ ارْتَكَبَاهُ مِنِّي
حضرت فاطمه زهرا (س) فرمود: به خداوند سوگند من به ايشان اجازه ورود نخواهم داد و با آنان يك كلمه تكلّم نخواهم كرد تا اينكه پدرم را ملاقات كنم و از اين عملى كه ايشان با من انجام دادند به آن حضرت شكايت نمايم.
  علل الشرائع ؛ ج‏1 ؛ ص186
  بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‏43 ؛ ص203
  رياض الأبرار في مناقب الأئمة الأطهار ؛ ج‏1 ؛ ص68
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
 ابن قتيبه درباره علت ممانعت گفته است:
وقد طالبت فاطمة رضي الله عنها أبا بكر رضي الله عنه بميراث أبيها رسول الله صلى الله عليه وسلم فلما لم يعطها إياه حلفت لا تكلمه أبدا وأوصت أن تدفن ليلا لئلا يحضرها فدفنت ليلا.
فاطمه از ابوبکر ميراث پدرش را خواست، ابوبکر نپذيرفت، قسم خورد که ديگر با او (ابو بکر) سخن نگويد و وصيت کرد که شبانه دفن شود تا او (ابوبکر) در دفن وى حاضر نشود.
الدينوري، أبو محمد عبد الله بن مسلم ابن قتيبة (متوفاي276هـ)، تأويل مختلف الحديث، ج 1، ص 300، تحقيق: محمد زهري النجار، ناشر: دار الجيل، بيروت، 1393هـ، 1972م.
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
 ابن بطال در شرح صحيح بخارى نيز مى‌ نويسد:
أجاز أكثر العلماء الدفن بالليل... ودفن علىُّ بن أبى طالب زوجته فاطمة ليلاً، فَرَّ بِهَا من أبى بكر أن يصلى عليها، كان بينهما شىء.
اكثر علما دفن جنازه را در شب اجازه داده‌اند. علي بن ابوطالب، همسرش فاطمه را شبانه دفن كرد تا ابوبكر به او نماز نخواند؛ چون بين آن دو اتفاقاتى افتاده بود.
  شرح صحيح البخاري لأبن بطال ج 5 ص 360.
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
 #امت_واحده
☑️ @Omat_Vahede




:: موضوعات مرتبط: ائمه , مطالب آموزنده , شیعه شناسی , احادیث و روایات , ,
تاریخ : دو شنبه 10 اسفند 1394
بازدید : 1198
نویسنده : .::چشم انتظار::.



بزرگی میفرمود:
من تجربه دارم که در بسیاری از مشکلات و گرفتاری ها،
خیلی متوسل شدیم و دعا کردیم اما گره از کارمان گشوده نشده بود،
ولی وقتی به مادر عالم حضرت فاطمه زهرا(س)
که به گفته پیغمبر(ص) "ام ابیها" میباشند ،
متوسل و پناهنده شدیم،این گرههای خست هم به سادگی باز شد.
ارزش این روزها و شبهای فاطمیه را بدانیم که زود از دستمان میرود

حجت الاسلام والمسلمین فرحزاد



:: موضوعات مرتبط: ائمه , مطالب آموزنده , سخن بزرگان.آیت الله بهجت و ... , ,
تاریخ : شنبه 8 اسفند 1394
بازدید : 1111
نویسنده : .::چشم انتظار::.


===============
✳️ قال رسول الله
وَأِنِّي لَمَّا رَأَيْتُهَا ذَكَرْتُ مَا يُصْنَعُ بِهَا بَعْدِي كَأَنِّي بِهَا وَقَدْ دَخَلَ الذُّلُّ في بَيْتِهَا وَانْتُهِكَتْ حُرْمَتُهَا وَغُصِبَتْ حَقُّهَا وَمُنِعَتْ‏ إِرْثُهَا وَكُسِرَ جَنْبُهَا [وَكُسِرَتْ جَنْبَتُهَا] وَأُسْقِطَتْ جَنِينُهَا وَهِيَ تُنَادِي يَا مُحَمَّدَاهْ فَلَا تُجَابْ وَتَسْتَغِيثُ فَلَا تُغَاثْ...
فَتَكُونُ أَوَّلَ مَنْ يَلْحَقُني مِنْ أَهْلِ بَيْتِي فَتَقَدَّمَ عَلَيَّ مَحْزُونَةً مَكْرُوبَةً مَغْمُومَةً مَغْصُوبَةً مَقْتُولَة.
فَأَقُولُ عِنْدَ ذَلِكَ اللَّهُمَّ الْعَنْ مَنْ ظَلَمَهَا وَعَاقِبْ مَنْ غَصَبَهَا وَذَلِّلْ مَنْ أَذَلَّهَا وَخَلِّدْ فِي نَارِكَ مَنْ ضَرَبَ جَنْبَهَا حَتَّى أَلْقَتْ وَلَدَهَا فَتَقُولُ الْمَلَائِكَةُ عِنْدَ ذَلِكَ آمِين‏

پيامبر خدا فرمودند:
زمانى كه فاطمه را ديدم، به ياد صحنه‌اى افتادم كه پس از من براى او رخ خواهد داد، گويا مى‌بينم ذلت وارد خانه او شده،‌ حرمتش پايمال گشته، حقش غصب شده، از ارث خود ممنوع گشته، پهلوى او شكسته شده و فرزندى را كه در رحم دارد سقط شده؛ در حالى كه پيوسته فرياد مى‌زند: وا محمداه!؛ ولى كسى به او پاسخ نمى‌دهد،‌ کمک مى‌خواهد؛ اما كسى به فريادش نمى‌رسد.
او اول كسى است از خاندانم كه به من ملحق مى‌شود؛ و در حالى بر من وارد مى‌شود كه محزون، نالان، غمگين، حقش غصب و شهيد شده است.

فرائد السمطين، ج2، ص 34 و 35


☑️ @Omat_Vahede



:: موضوعات مرتبط: ائمه , مطالب آموزنده , شیعه شناسی , ,
تاریخ : دو شنبه 3 اسفند 1394
بازدید : 1100
نویسنده : .::چشم انتظار::.


در کوچه باد مي آيد، خبري در راه است. بادي که مي وزد، آبستن عزاي بزرگي است که خواهد رسيد. توفاني که تنها قصد ويراني کلبه عشق را دارد،کلبه حقيقت، کلبه وحي و توحيد.

برخيز؛ هنوز اسلام نيازمند خطبه هاي توست. هنوز اميرالمؤمنين (ع) انقلاب و غيرت فاطمى تو را پشتوانه خويش مي خواهد. برخيز و با همين نيمه جان مجروح، با همين پيکر زخم خورده در کوچه هاي شهر جاري شو. درِ تمام خانه هاي خواب برده را با دست هاي عصمت خويش بکوب تا بيدارشان کنى و پايمال شدن وصيت و ميراث رسول را سکوت نکنند.

يگانه دختر پيامبر اکرم(ص) در نزد مسلمانان برترين و والامقام ترين بانوي جهان در تمام قرون و اعصار مي باشد. مادري چون خديجه دارد که بايد گفت اسلام مرهون زحمات آن بزرگوار است. در دامن پدري چون پيامبر گرامي پرورش يافت، شوهري چون اميرالمومنين دارد که بيش از سيصد آيه از قرآن شريف درباره او نازل شده است و فرزنداني چون حسن، حسين، زينب و کلثوم دارد که اگر نبودند، قطعا اسلام نبود.

پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله مي فرمايند:
بي شک فاطمه عليها السلام حوريه اي است که به صورت انسان آفريده شده است.
( همان، ج 78، ص 112.)

داستاني آموزنده از حضرت فاطمه (س) :
روزى امام حسن مجتبى عليه السلام وارد اتاق مادرش ، حضرت زهراء عليها السلام گرديد، ديد که مادرش در حال رکوع نماز است و براى مردها و زن هاى مؤ من با ذکر نامشان دعا مى کند.گوش کرد، که ديد مادرش فقط براى ديگران دعا مى نمايد و براى خويش ، هيچ دعائى نمى فرمايد، جلو آمد و اظهار داشت : اى مادر! چرا مقدارى هم براى خودت دعا نمى کنى همان طورى که براى ديگران دعا مى نمائى ؟حضرت زهراء سلام اللّه عليها پاسخ داد:
اى فرزندم ! اوّل ما بايد به فکر نجات همسايه باشيم و سپس براى خودتلاش و دعا کنيم.

آري امروز رحيل رحلت، گوهر گراني را از صدف حيات به معراج رسانيده است و عاشقان و شيفتگانش را به سوگ نشانده است. امروزه پس از گذشت ساليان متمادي همچنان مزار سرور بانوان جهان مخفي است و کسي از محل آن آگاه نيست. مسلمانان و بخصوص شيعيان در انتظار ظهور امام مهدي(عجل الله تعالي فرجه الشريف) بزرگترين منجي الهي و يازدهمين فرزند از نسل فاطمه (عليها السلام) در ميان ائمه مي باشند تا او مزار مخفي شده مادر خويش را بر جهانيان آشکار سازد و به ظلم و بي عدالتي در سراسر گيتي، پايان دهد.

ايام سوگواري حضرت فاطمه زهرا (س) را به تمام مسلمانان جهان تسليت عرض میکنیم.
التماس دعا



:: موضوعات مرتبط: ائمه , مطالب آموزنده , پیام وب همسفر , ,
تاریخ : یک شنبه 2 اسفند 1394
بازدید : 1199
نویسنده : .::چشم انتظار::.



خون است که روی خاک خشت افتاده است

داغ است به قلب سر نوشت افتاده است

خیزید وفرشته را به بیرون ببرید

آتش به در باغ بهشت افتاده است

سروده جواد محمد زمانی




در سینه ام دلى است که پابند خانه نیست

دیگر عبور زندگیم را بهانه نیست!

یارب گواه باش که در گوشه بقیع

حتى مزار مادرمان را نشانه نیست

ما وارثان زخم کبود شقایقیم

آیا گواه ما در و دیوار خانه نیست!؟

در سینه هاى زخمى آلاله ها هنوز

منفورتر ز نام تو اى تازیانه! نیست

در روزگار قحطى دل هیچ قصه اى

گویاتر از چکامه دفن شبانه نیست

امشب کنار مدفن پنهان "فاطمه"

دریاى درد و رنج على را کرانه نیست



*********

امام خامنه ای:

حاجات سالانه ام را جمع میکنم،فاطمیه از مادرم میگیرم



:: موضوعات مرتبط: ائمه , شعر , ,
:: برچسب‌ها: فاطمیه , ,
تاریخ : جمعه 30 بهمن 1394
بازدید : 1274
نویسنده : .::چشم انتظار::.





غم هجرانت آنقدر سنگین است که

یک روز نه بلکه یک دهه

یکسال نه که هر سال

و هرسال دوبار سوگواری نیز

تسلی مان نمی دهد.

سلام خداوند بر بانوی بزرگواری که بخاطر عظمت مهربانی اش نسبت به پدر بزرگوارشان - رسول خدا صلی الله علیه و آله - ام ابیها ( مادر پدرش ) لقب گرفتند.

 

ایام فاطمیه بر همگان تسلیت باد



http://foshtom.persianblog.ir



:: موضوعات مرتبط: ائمه , پیام وب همسفر , ,
تاریخ : جمعه 30 بهمن 1394
بازدید : 1265
نویسنده : .::چشم انتظار::.

 از وقتے فهمیدم بین مردم هستی...
 هرڪسے رو میبینم بهش سلام میڪنم....!
 
 سلامے به بلنداے تاریخ بشر....
 سلام بر مولاے منتظران
 سلام بر انتظار مولاے منتظران
 سلام بر دلهاے مالا مال از شوق انتظار
 سلام بر منتقم شهادت مادر





خواهد آمد 
 
 مرهم زخم علے مرتضے در ڪوچه ها



:: موضوعات مرتبط: ائمه , امام زمان , ,
تاریخ : پنج شنبه 29 بهمن 1394
بازدید : 1339
نویسنده : .::چشم انتظار::.





 شــــــبهاے جـــــــمعه  "فــــــاطمه" ایوان ڪربلا
 
 با اشـــــــــــڪـــــــ مادرانه تو را میزند صــــــــدا ...



:: موضوعات مرتبط: ائمه , شعر , ,
تاریخ : سه شنبه 27 بهمن 1394
بازدید : 1243
نویسنده : .::چشم انتظار::.



  راه دور است و دلم نزدیڪ تو  
   
  از راه دور میخوانم تو را  
   
  میخوانم تو را ڪه واسطه اے برایم بین من و خدا 

***
 
 همه گفتند محال است،


دلخوشم من به محالات رضا


یا امام رضا...

دلم دنیایی پر از حرف است و راهم دور
 



:: موضوعات مرتبط: ائمه , ,
تاریخ : دو شنبه 26 بهمن 1394
بازدید : 1226
نویسنده : .::چشم انتظار::.

گشاده رو،نرم خو و خوش برخورد بود.
گشاده رو،نرم خو و خوش برخورد بود. هرچه را میل نداشت،بجاے انتقاد ،نسبت به آن تغافل میڪرد.
گشاده رو،نرم خو و خوش برخورد بود. ڪسے را از خودش مایوس نمیڪرد.
گشاده رو،نرم خو و خوش برخورد بود. اهل جدال ،چانه زنے و سرگرم شدن به حرفهاے بیهوده نبود
گشاده رو،نرم خو و خوش برخورد بود. از ڪسے مذمت نمیڪرد .
گشاده رو،نرم خو و خوش برخورد بود. جز در امورے ڪه امید پاداش بود،سخن نمیگفت.
گشاده رو،نرم خو و خوش برخورد بود. هنگام خنده با مردم میخندید و هنگام تعجب و تحسین نیز،آنان را همراهے میڪرد.
گشاده رو،نرم خو و خوش برخورد بود. اگر ڪسے ڪه ناآشنا و غریب بود،در گفتار و رفتار به حضرت جفا میڪرد،او را تحمل مینمود.
گشاده رو،نرم خو و خوش برخورد بود. تا گفتار ڪسے از حق تجاوز نمیڪرد ،آن سخن را قطع نمیڪرد و هنگامیڪه میدید سخنان ڪسے از مرز حق میگذرد، یا با نهے خود و یا با ترڪ جلسه سخن او را قطع میڪرد.
 



:: موضوعات مرتبط: ائمه , مطالب آموزنده , سیره معصومین , ,
تاریخ : شنبه 24 بهمن 1394
بازدید : 1411
نویسنده : .::چشم انتظار::.





یک خشت از این حرم اگر کم بشود

باشیعه ی مرتضی طرف خواهی شد

******کلنا عباسک یا زینب******



به یاد شهدای مدافع حرم

وامید به اینکه بزودی،تمام جهان از ظلم و ستم نجات پیدا کنه

اللهم عجل لولیک الفرج
**********

از تیغ دم مزن،همه مست شهادتیم

حرف از حرم مزن که همه کوه غیرتیم

*****لبیک یا زینب*****



:: موضوعات مرتبط: ائمه , مطالب آموزنده , شهدا , شیعه شناسی , پیام وب همسفر , ,
:: برچسب‌ها: کلنا عباسک یا زینب , لبیک یا زینب ,
تاریخ : شنبه 24 بهمن 1394
بازدید : 1434
نویسنده : .::چشم انتظار::.





 روز میلاد زینب ڪبرے

 پرستار همه عاطفه ها

 و همه ستاره هاے درخشان ایمان و عفت

 و پرستار همه ارزشهاے زخم دیده در تاریخ شیعه

 برهمه پرستاران و منادیان انسانیت و ایمان مبارڪ باد.

 




بلبل طبعم غزل خوان در ثنای زینب است

مرغ روحم پر زنان اندر هوای زینب است



:: موضوعات مرتبط: ائمه , پیام وب همسفر , ,
تاریخ : سه شنبه 20 بهمن 1394
بازدید : 1109
نویسنده : .::چشم انتظار::.





 از حضرت صادق (ع) منقول است که حق تعالی زینت و اظهار نعمت را دوست میدارد و ترک زینت و اظهار بد حالی را دشمن می دارد و دوست میدارد که اثر نعمت را در بنده خود ببیند به اینکه
جامه خود را خوشبو دارد،
خانه را نیکو دارد،
و ساحتهای خانه را بِروبَد
حتی آنکه چراغ پیش از فرو رفتن آفتاب روشن کردن،فقر را زایل میکند و روزی را زیاد  میکند.



درحدیث معتبر وارد شده که سوفیان ثوری به مسجدالحرام آمد، دید که حضرت امام صادق نشسته و جامه های پرقیمت پوشیده است گفت : والله بروم و اورا بر این جامه ها سرزنش کنم،پس نزدیک آمد و گفت ای پسر رسول خدا والله که پیغمبر چنین جامه ای نپوشیده ،حضرت فرمودند که رسول خدا در زمانی بودند که روزی بر مردم تنگ بود و امروز روزی برمردم فراخ است.سزاوارترین مردم به صرف کردن نعمتهای خدا نیکانند.پس این آیه را خواند که گذشت و فرمودند ما سزاوارترین مردمیم به تصرف کردن در انچه خدا عطا کرده.ای ثوری این جامه را که میبینی برای مردم پوشیدم پس دامن جامه را بالا کردند و جامه خشنی را که در زیر پوشیده بودند به او نشان دادند و فرمودند این را برای خود پوشیدم و این جامه های نیکو را برای مردم.و اما تو در زیر این جامه خشن جامه نازکی پوشیدی برای لذت نفس خود و آن خشن را برای فریب دادن مردم.

برگرفته از: کتاب حلیه المتقین.نوشته مرحوم علامه مجلسی



:: موضوعات مرتبط: ائمه , مطالب آموزنده , احادیث و روایات , ,
تاریخ : دو شنبه 19 بهمن 1394
بازدید : 1165
نویسنده : .::چشم انتظار::.

شخصی به محضر امام مجتبی آن ولی بزرگ خدا میرسد و خواسته ای سنگین را مطرح میکند.امام که موجودی خود را با مطلوب او مطابق نمیبیند،چنین لب به عذرخواهی میگشاید:
«حق درخواست و وجوب شناخت حق تو در نظرم بزرگ است،ولی از بخششی که شایسته آن هستی دستم کوتاه و هرچه که انفاق بزرگ باشد در پیشگاه پروردگار اندک است و ناچیز،اگر آنچه در حد امکان ماست بپذیری و از آنچه که در حق واجب تو ادا میکنیم غمگین و آزرده خاطر نشوی و به آن بسنده کنی حاجت تو را روا میکنم.»
آن شخص که گویا خود را در مقابل بدهکار و وام داری شرمنده از تاخیر بدهی خویش می یابد،با یک دنیا احساس به محضر آن کریم عرض میکند:
«ای پسر پیامبر،اندک را میپذیرم و بر آن سپاس میگذارم و حتی اگر چیزی هم مرحمت نکنی عذر شما را میپذیرم.»
آنگاه امام به مسئول امور مالی خویش فرمود:
« پنجاه هزار درهم و پانصد دینار که موجود است بیاور و سپس دو کارگر را برای حمل آن مال سنگین خواست و نیز عبای مبارک خود را بعنوان مزد آن کارگران اهدا نمود.»
وقتی که اطرافیان عرض کردند: دیگر برای ما درهم و دیناری نمانده است ،فرمود:
«میدانم ،ولی میخواهم نزد خداوند پاداش بزرگی داشته باشم.»



:: موضوعات مرتبط: ائمه , مطالب آموزنده , سیره معصومین , ,

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 9 صفحه بعد

✿ مقام معظم رهبری: اگر من امروز رهبر انقلاب نبودم،رییس فضای مجازی کشور میشدم! رایانه ها و فضای مجازی و سایبری که الان در اختیار شماست، اگر بتوانید اینها را یاد بگیرید ،میتوانید یک کلمه حرف درست خودتان را به هزاران مستمعی که شما را نمیشناسند ،برسانید! این فرصت فوق العاده ای است؛ مبادا این فرصت را ضایع کنید ! اگر ضایع شد خداوند متعال از من و شما روز قیامت سوال خواهد کرد! 1391/7/20 ✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿ مشکل کارهای ما اینه که برای رضای همه کار میکنیم،جز خدا"شهیدابراهیم هادی" ✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿ شهادت تیر و ترکش نیست؛آنروز که خدا را باهمه چیز و در همه جا دیدیم و نشان دادیم،شــــــهـــیــــد شده ایم ✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿ در زمین عشـــقـــی نیست که زمینت نزند،آســمــــان را دریاب ✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿ تنها و تنها خــــــداست که می ماند

:: همسفر ::

پرواز تا خدا

پرواز تا خدا

کمک به سازمان خيريه محک

چاپاربلاگ

˜ãíä ãÈÇÑÒå ÈÇ ÇåÇäÊ ˜ääϐÇä Èå ÇãÇã Úáí ÇáäÞí Ú

اسلام زیباست

یاوران حضرت مهدی عج