عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : دو شنبه 16 فروردين 1395
بازدید : 889
نویسنده : .::چشم انتظار::.

آموزه های وحی در سیره اهل بیت(ع)

مجله: فرهنگ كوثر - شماره 63
 
 
دیباچه

 با اندکی مطالعه در سیره اهل بیت علیهم السلام می توان به حضور گسترده آیات وحیانی قرآن در تمام زوایای زندگی آنان پی برد. آنان چنان قرآن را با زندگانی روزمره خود، عجین کرده بودند که کمتر حدیث یا روایتی را می توان از ائمّه اهل بیت علیهم السلام به دست آورد که در آن آیه، اشاره، شاهد و یا تفسیری از قرآن نباشد. آن بزرگواران از روز تولّد با آیات الهی زبان می گشودند و هنگام شهادت نیز کلام وحی بر زبان داشتند. طبق نوشته علامه مجلسی، سر امام حسین علیه السلام بعد از شهادت آن حضرت بر بالای نیزه، آیات قرآن را تلاوت می نمود.(1) و به خفتگان و غفلت زدگان هشدار می داد که این آیات الهی، جاودانه باقی خواهند ماند و با کشته شدن و شهادت ما این آیات فراموش نمی شود. این حقیقت در زندگی تمام پیشوایان معصوم علیهم السلام نمایان بود. تاریخ نگاران در مورد امام رضاعلیه السلام نوشته اند: همه سخنان، پاسخ ها و مثال های آن حضرت برگرفته از قرآن بود. او هر سه روز یکبار قرآن را ختم می کرد و می فرمود: اگر بخواهم، در کمتر از سه روز هم می توانم آن را ختم نمایم؛ اما هرگز آیه ای را تلاوت نمی کنم مگر اینکه در معنا، شأن نزول و وقت نزول آن می اندیشم.(2)

ائمّه علیهم السلام این چنین بودند و ترویج فرهنگ قرآنی را در جامعه برخود لازم دانسته و از هیچ کوششی در این رابطه دریغ نمی نمودند. در این فرصت، مواردی از رفتار و گفتار چهارده معصوم علیهم السلام را به ترتیب از خاتم انبیاءصلی الله علیه وآله وسلم تا خاتم اوصیا(عجّ) در ارتباط با ترویج فرهنگ قرآنی در جامعه و توضیح و معانی آیات و بیان اشارات وحی به مخاطبان گرامی تقدیم می داریم.

 

طریقه دعا

 

پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله وسلم همواره از حال یارانش جویا می شد. حضرت روزی شنید که یکی از اصحاب بیمار است، بنابراین به عیادتش رفت و از او احوال پرسی نمود. بیمار گفت: یا رسول الله! نماز مغرب را که در مسجد به شما اقتدا کرده بودم، شما سوره قارعه را قرائت کردید. در آن لحظه من چنان تحت تأثیر این آیه قرار گرفتم و از خداوند خواستم: پروردگارا! اگر در نزد تو گنهکارم، طاقت عذاب آخرت را ندارم، در همین دنیا مرا عذاب کن! اکنون می بینید که مریض شده ام!

رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم فرمود: دعای درستی نکردی! می بایست در دعا از قرآن سرمشق بگیری که دعا کردن را به ما می آموزد و می فرماید: «رَبَّنَآ ءَاتِنَا فِی الدُّنْیَا حَسَنَةً وَفِی الْأَخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ»(3)؛ پروردگارا! هم در دنیا و هم در آخرت به ما پاداش نیک بده و ما را از عذاب دوزخ نگهدار.

آنگاه رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم برای او دعا کرد و او از بیماری شفا یافت.(4)

 

علی علیه السلام و قرآن

 

امیرمؤمنان علی علیه السلام در گفت و گوها و رفتارهای فردی و اجتماعی خویش بر آیات الهی اصرار ورزیده و بر ترویج آن اهتمام ویژه ای داشت. آن حضرت بر این باور بود که:

«اَنَّ القُرآنَ هُوَ النَّاصِحُ الّذی لایَغُشُّ واَلهادی الّذی لا یُضِلُّ وَالمُحَدِّثُ الذی لایَکْذِبُ (5)؛ همانا این قرآن پند دهنده ای است که نمی فریبد و هدایت کننده ای است که گمراه نمی سازد و سخنگویی است که هرگز دروغ نمی گوید.»

به همین علّت، امام در فرصت های مناسب از آیات قرآن بهره می گرفت. داستان زیر، نمونه ای از این حقیقت است:

زمانی معاویه از عقیل پرسید: داستان آهن سرخ شده چیست؟ عقیل گفت: در اوائل حکومت علی علیه السلام روزگار بر من فشار آورد و مخارج زندگی، مرا ناتوان ساخت. نزد خود اندیشیدم که برادرم به حکومت رسیده و اموال زیادی در اختیار دارد؛ پس نزد او رفته و یاری بخواهم. با همین قصد در یکی از شب های تاریک، با کمک فرزندم (ظاهراً در آن زمان عقیل پیر بوده و روشنایی چشمانش را از دست داده بود) به خانه علی علیه السلام رفتم. او به پسرم گفت که ما دو نفر را تنها بگذارد و خود از اطاق بیرون رود. وقتی اطاق خلوت شد، علی علیه السلام گفت: بیا نزدیک، بگیر! من با حرص و طمعی وصف ناپذیر و به گمان اینکه کیسه ای طلا به من خواهد داد، به سرعت به نزدش شتافته و دستم را به سویش دراز کردم، ولی ناگهان آهن تفتیده ای را - که در آتش سرخ شده بود - به دستم داد. از شدّت سوزش و حرارت، فریاد کشیدم و آن را به زمین انداختم. در آن حال، علی علیه السلام فرمود:

مادرت به عزایت بگرید! این حرارت آهن است که انسانی آن را با آتش دنیا داغ کرده است. آیا تو از آزار کوتاه مدّت ناله می کنی؛ اما من از آتش سوزان و جاویدان جهنّم ننالم؟! پس، فردای قیامت به من و تو چه خواهد گذشت، اگر ما را به رشته زنجیر آتشین دوزخ بکشند؟

و سپس این آیه را تلاوت فرمود: «اِذِ الاَغلالُ فی أَعْناقِهِم وَالسَّلاسِلُ یُسْحَبُونَ»(6)؛ در آن هنگام که غل و زنجیرها برگردن های آنان قرارگرفته و آنها را به سوی آتش جهنّم می کشند.

و در آخر به من گفت: برادر! جز آنچه که خداوند برای تو تعیین کرده، حقّی از بیت المال در نزد من نداری! برو پیش خانواده ات!(7)

 

زهد در قرآن

 

امام علی علیه السلام در مورد زهد می فرمود: «اَلزُّهدُ کُلُّهُ بَینَ کَلِمَتَینِ مِنَ القرآنِ: قال اللهُ سُبحانه: «لِکَیْلا تَأسَوْا عَلی ما فاتَکُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاکُم»(8) وَ مَنْ لَمْ یَأِسَ عَلَی الماضی وَ لَمْ یَفْرَحْ بِالآتی فَقَدْ أَخَذَ الزُّهدَ بِطَرَفَیْهِ»؛ زهد در بین دو کلمه از قرآن است؛ آنجا که خدای سبحان فرمود: «برآنچه از دست شما رفته، حسرت نخورید و به آنچه به شما رسیده، شادمان مباشید.» بنابراین کسی که بر گذشته افسوس نخورد و به آینده شادمان نباشد، همه جوانب زهد را رعایت کرده است.»(9)

 

روابط والدین و فرزندان

 

در فرهنگ اهل بیت علیهم السلام برای تحکیم روابط والدین و فرزندان شیوه هایی در نظر گرفته شده است و اگر در خانواده این روش ها رعایت شود، افزون بر تحکیم روابط خانوادگی و افزایش مهر و محبّت، موجب خشنودی خداوند متعال نیز خواهد شد. نیکو صداکردن یکدیگر، یکی از این شیوه هاست. انتخاب کلمات زیبا و عاطفه برانگیز که عشق و علاقه سرشار به اطرافیان را نشان می دهد، در مخاطب تأثیر روانی دارد. در این رابطه یک روایت تربیتی را مرور می کنیم:

حضرت فاطمه علیها السلام نقل می کند: وقتی آیه «لاتَجْعَلُوا دُعاءَ الرَّسُولِ بَیْنَکُمْ کَدُعاءِ بَعْضِکُمْ بَعضاً»(10)؛ «رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم را به هنگام خطاب همانند خودتان صدا نکنید و نام نبرید (او را یا رسول الله خطاب کنید) نازل شد»، من طبق آیه، آن حضرت را «یا رسول الله» خطاب می کردم و از این که مثل سابق «پدر» صدا کنم، بیم داشتم! پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم دو سه بار چیزی نگفت؛ اما یکبار به من فرمود: ای فاطمه! آن آیه در مورد تو و خانواده و نسل تو نازل نشده است! تو از منی و من هم از توام! آن آیه برای جفاکاران و درشتخویان قریش که اهل گردنکشی و تکبّرند، نازل گشته است. دوست دارم تو همچنان مرا «پدر» صدا کنی که این گونه خطاب، دل را زنده تر می دارد و خداوند متعال را خشنودتر می سازد.(11)

 

دفاع از حقّ

 

پس از رحلت رسول گرامی اسلام صلی الله علیه وآله وسلم ابوبکر بر مسند خلافت نشست و عوامل وی، «فدک» را که از مِلک پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم بود و از نظر شرعی و به طریق ارث به تنها فرزند رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم؛ یعنی حضرت فاطمه زهراعلیها السلام می رسید، به زور تصرّف کرده و کارگزار حضرت فاطمه علیها السلام را از آنجا بیرون راندند. علی علیه السلام به فاطمه علیها السلام فرمود: برو نزد ابوبکر و ارث خودت را از او بگیر! حضرت زهراعلیها السلام به نزد ابوبکر آمده، فرمود: ارثی را که از پدرم، رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم رسیده، به من بازگردانید! خلیفه گفت: پیامبران ارث باقی نمی گذارند! فاطمه علیها السلام فرمود: «وَ وَرِثَ سُلیمانُ داوُدَ»(12)؛ «حضرت سلیمان از پدرش حضرت داود ارث برد.» خلیفه عصبانی شده و سخن خود را تکرار کرد که پیامبر ارث نمی گذارد! فاطمه علیها السلام فرمود: آیا زکریای پیامبر عرض نکرد: «فَهَبْ لی مِنْ لَدُنکَ وَلِیّاً وَ یَرِثُنی وَ یَرِثُ مِنْ آلِ یَعقُوبَ»(13)؛ «خدایا! از نزد خود جانشین به من ببخش که وارث من و خاندان یعقوب باشد.» ابوبکر بازهمان سخن قبلی خود را تکرار کرد، بدون اینکه به استدلال های قرآنی حضرت فاطمه علیها السلام پاسخی داده باشد! حضرت فاطمه علیها السلام دوباره فرمود: آیا خداوند در قرآن نفرموده است: «یُوصیکُمُ اللهُ فی أَولادِکُمْ لِلذَّکَرِ مِثلُ حَظِّ الاُنثَیَینْ»(14)؛ «خداوند شما را در مورد فرزندانتان سفارش می کند که برای فرزند پسر، مطابق سهم دو دختر بدهید.»؟! خلیفه سخن اوّل خود را دوباره تکرار کرد که پیامبر از خود ارث نمی گذارد. به این ترتیب حضرت زهراعلیها السلام با منطق وحیانی قرآن از حقّ خود دفاع کرد و «ارث» را ثابت نمود؛ اما آنان در مقابل این منطق الهی به زور متوسّل شده و به او ظلم نمودند.(15)

 

پاداش شفاعت

 

انس بن مالک می گوید: یکی از کنیزان امام حسن مجتبی علیه السلام شاخه گلی را به حضور حضرت آورده و به آن بزرگوار تقدیم کرد. امام حسن علیه السلام آن شاخه گل را با کمال میل پذیرفته و به او فرمود: من تو را در راه خدا آزاد کردم. من با تعجّب گفتم: در مقابل اهداء یک شاخه گلِ ناچیز، شما او را آزاد کردید؟ امام در پاسخ فرمود: خداوند متعال در قرآن به ما چنین یاد داده است: «اذا حُیّیتُم بِتَحیَّةٍ فَحَیُّوا بِأَحْسَنَ مِنْها»(16)؛ «هرگاه کسی به شما تحیّت گوید، پاسخ آن را بهتر از آن بدهید.» سپس فرمود: پاسخ بهتر، همان آزاد کردن است.(17)

 

اسوه اخلاق و فضیلت

 

جمعی از سادات بنی هاشم، شبی در منزل امام حسن مجتبی علیه السلام مهمان بودند و از موضوعات مختلف سخن می گفتند. هنگام صرف غذا رسید؛ یکی از خدمتکاران، در اثر سهل انگاری، هنگامی که غذای داغ را بر سر سفره می آورد، مقداری بر روی پای امام حسن علیه السلام ریخت و پای مبارکش مجروح شد. غلام، به سرعت زبان به عذرخواهی گشود و گفت: سرورم! خدای متعال می فرماید: «اَلْکاظِمینَ الْغَیْظ»؛ «پرهیزگاران خشم خود را فرو می برند!» امام فرمود: خشم خود را فرو بردم. غلام ادامه داد: «وَالعافینَ عَنِ النَّاسِ»؛ «از خطای مردم می گذرند.» امام فرمود: تو را عفو کردم. غلام اضافه کرد: «وَاللهُ یُحِبُّ المُحْسِنینَ»(18)؛ «خداوند، نیکوکاران و احسان کنندگان را دوست دارد.» امام علیه السلام پانصد درهم به او بخشید و او را آزاد کرد.(19)

 

مرز اطاعت

 

روزی امام حسین علیه السلام از مقابل عبدالله بن عمروعاص عبور می کرد. عبدالله با مشاهده امام حسین علیه السلام، در حالی که به آن بزرگوار اشاره می کرد، به حاضران گفت: هرکس دوست دارد محبوب ترین مردم زمین را در نزد اهل آسمان ببیند، به این شخصِ عابر نگاه کند، گرچه من پس از حادثه صفّین تاکنون با او سخن نگفته ام!

ابوسعید خدری او را نزد امام حسین علیه السلام برد و گفته هایش را مطرح نمود. حضرت از عبدالله پرسید: آیا تو می دانستی که من محبوب ترین مردم زمین، نزد آسمانیانم و در عین حال با من و پدرم در صفّین به جنگ برخواستی؟ به خدا سوگند که پدر من از من بهتر بود!

عبدالله پوزش خواسته و گفت: پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم به من فرمود: از پدرت اطاعت کن و چنین کردم! حضرت سیّدالشّهداعلیه السلام فرمود: آیا کلام خداوند را نشنیده ای که می فرماید: «وَإنْ جاهَداکَ عَلی أَنْ تُشْرِکَ بی مالَیْسَ لَکَ بِهِ عِلمٌ فَلا تُطِعْهُما»(20)؛ «اگر پدر و مادرت تو را وادار کنند که چیزی را همتای من قرار دهی، که از آن آگاهی نداری، و می دانی که باطل است، از آنها پیروی نکن!؟» آیا سخن پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم را نشنیده بودی که: همانا اطاعت از غیر خدا، فقط در کارهای نیک است؟! و نیز گفتار آن بزرگوار را که: هیچ مخلوقی را در چیزی که نافرمانی آفریدگار است، نباید اطاعت کرد؟!(21)

 

ارزش تبلیغ فرهنگی

 

امام حسین علیه السلام از شخصی پرسید: به نظر تو کدام یک از دوکار با ارزش تر است؛ مردی می خواهد بیچاره ناتوانی را به قتل برساند و تو او را از دست قاتل می رهانی، یا فردی ناصبی که دارای اعتقادات فاسد و باطلی است، تلاش می کند اعتقادات یک انسان مؤمنِ درمانده و ضعیف از شیعیان ما را متزلزل کرده و گمراه کند و تو با شیوه ای او را راهنمایی کرده و از انحرافش جلوگیری و ناصبی را با استدلال های الهی شکست داده و مغلوبش می کنی؟

امام حسین علیه السلام در ادامه سخنانش فرمود: آری، اگر این مؤمن را از دست آن فرد ناصبی نجات دهی، ارزش بالاتری دارد. خداوند متعال در قرآن فرمود: «مَنْ أَحْیاها فَکَأنَّما أَحْیا النَّاسَ جَمیعاً»(22)؛ «هرکس یک انسان را زنده کند، مثل این است که تمام مردم را زنده کرده است.»

و تفسیر این آیه چنین است: هرکه آن نفس انسانی را زنده کند و از کفر به ایمان هدایت نماید، همانند این است که تمام مردم را از کشته شدن با شمشیرهای آهنین پاسداری کرده است.(23)

امام در حدیث دیگری در توضیح این سخن، فرمود: برتری کسی که یتیم آل محمّد را - که از پیشوایان خود جدا شده و در سراشیبی جهل و ظلمت سقوط کرده - از ورطه جهالت رهانیده و راه حق را برایش نمایانده و او را از اشتباهاتش برگردانده، برکسی که به یتیمِ گرسنه و تشنه آب و غذا می دهد، همانند برتری آفتاب نسبت به ستاره سُها (ستاره کم نور) است.(24)

 

مکان خداوند!

 

زید بن علی بن الحسین علیهم السلام می گوید: از پدرم (امام زین العابدین علیه السلام) پرسیدم: پدرجان! مگر این طور نیست که خداوند متعال با مکان توصیف نمی شود و برای او مکانی نیست؟ فرمود: بله، خداوند متعال بزرگتر از این است که به مکان توصیف شود. گفتم: پس اینکه حضرت موسی علیه السلام در معراج به رسول اکرم صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: به سوی پروردگارت برگرد؛ چه معنایی دارد؟ فرمود: معنای آن مانند سخن حضرت ابراهیم علیه السلام است که فرمود: «اِنّی ذاهِبٌ اِلی رَبّی سَیَهْدین»(25)؛ «من به سوی خدای خود می روم که هدایتم خواهد کرد» و مانند سخن موسی علیه السلام است که گفت: «وَ عَجِلْتُ اِلَیْکَ رَبِّ لِتَرْضی»(26)؛ «پروردگارا! من برای خشنودی تو تعجیل کرده و به سویت آمدم»، همین طور شبیه کلام خداوند متعال است که دستور داد: «فَفِرُّوا اِلیَ اللهِ»(27)؛ «(ای بندگان خدا از هر کفر و شرّی) به سوی خدا بگریزید»؛ یعنی به سوی خانه خدا بروید. پسرم! کعبه، خانه خداست؛ هرکس آنجا را زیارت کند، خدا را زیارت کرده است. همچنین مساجد، خانه های خدا هستند و هرکس به سوی آنها برود، همانا خدا را قصد کرده و به سوی او رفته است و نمازگزار پیوسته در محضر خدا و در مقابل او است تا از نمازش فارغ شود. خداوند بزرگ بقعه ها و مراکزی در آسمان ها دارد که هرکس به آنها عروج کند، توسّط آن به سوی خداوند عروج کرده است. آیا نشنیده ای که خداوند می فرماید: «تَعْرُجُ الْمَلائِکَةُ وَالرُّوحُ اِلَیْهِ»(28)؛ «فرشتگان و روح به سوی خداوند بالا می روند» و در مورد عیسی علیه السلام فرمود: «بَلْ رَفَعَهُ اللهُ الیهِ»(29)؛ «یقیناً او را نکشته اند، بلکه خداوند او را به سوی خود بالا برد.» و در سوره فاطر فرمود: «اِلَیْهِ یَصْعَدُ الکَلِمُ الطِّیْبُ»(30)؛ «سخنان پاکیزه به سوی خدا صعود می کند.»(31)

البته انسان در هر زمان و مکان در محضر خداست؛ ولی خداوند متعال برای تقرّب بیشتر بندگان و برای آسایش و آرامش آنان، زمان ها و مکانهایی را معیّن کرده است که ویژگی خاصّی دارند.

 

گرامی داشتن همسر

 

احترام به همسر، یکی از نکات مهمّ تربیتی است که در پرورش صحیح فرزندان نقش دارد. امام باقرعلیه السلام در این زمینه با الهام از آیات قرآن به اعتراض یکی از یارانش پاسخ گفت. حکم بن عُتَیبه روزی برای ملاقات امام پنجم علیه السلام به منزل آن حضرت رفت. او امام را در خانه ای آراسته و زیبا یافت، در حالی که حضرت لباس های نو و رنگین پوشیده بود. حکم بن عتیبه از وضع زندگی امام باقرعلیه السلام به شگفت آمد و با نگاهی تعجّب آمیز، به آن حضرت و اطاق آراسته نظاره می کرد. پیشوای پنجم که افکار وی را از نگاهش دریافته بود، از او پرسید: ای حکم! نظر تو در مورد این گونه زندگی چیست؟ حکم عرض کرد: برای من زیبنده نیست در مورد زندگی شما سخنی بگویم و اعتراض داشته باشم؛ اما در میان ما، جوانانِ تجمّل طلب و تازه دامادها چنین می کنند. امام باقرعلیه السلام فرمود: ای حکم! «مَنْ حَرَّمَ زِینَةَ اللهِ الّتی أَخْرَجَ لِعِبادِهِ وَالطَّیباتِ مِنَ الرِّزقِ»(32)؛ «چه کسی زینت هایی را که خداوند برای بندگانش آفریده و روزی های پاکیزه را حرام نموده است.» این زینت ها و زیبایی ها را خداوند متعال برای بندگانش قرار داده است.

آن حضرت در ادامه سخنانش توضیح داد: اما این خانه را که می بینی، خانه همسرم است و من چون تازه با او ازدواج کرده ام، به احترام وی به اینجا آمده ام و لباس زیبا پوشیده ام؛ ولی خانه خود من همان منزل ساده ای است که تو آن را دیده ای.(33)

 

شبهه تناقض در قرآن

 

روزی ابن ابی العوجا، یکی از دانشمندان مخالف اسلام، پرسشی از هشام بن حکم، شاگرد ممتاز مکتب امام صادق علیه السلام در مورد قرآن مطرح کرد. او گفت: به نظر من در برخی آیات قرآن تناقض وجود دارد؛ چرا که از سویی در آیه سوم سوره نساء می گوید: «فَانْکِحُواْ مَا طَابَ لَکُم مِّنَ النِّسَآءِ مَثْنَی وَثُلَثَ وَرُبَعَ فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا تَعْدِلُواْ فَوَ حِدَةً»؛ با زنان پاک (مسلمان) ازدواج کنید با دو یا سه یا چهار زن، و اگر می ترسید میان آنها به عدالت رفتار نکنید، پس به یک همسر اکتفا کنید.

از سویی دیگر در آیه 129 همین سوره عدالت را غیر ممکن می داند و می گوید: «وَلَن تَسْتَطیعُواْ أَن تَعْدِلُواْ بَیْنَ النِّسَآءِ وَلَوْ حَرَصْتُمْ»؛ هرگز نمی توانید میان زنان به عدالت رفتار کنید، هرچند در این راه بکوشید.

با ضمیمه کردن آیه دوم به آیه اوّل، در می یابیم که «تعدّد زوجات در اسلام» ممنوع است؛ زیرا تعدّد زوجات، مشروط به عدالت است و عدالت هم ممکن نیست، پس تعدّد زوجات در اسلام، حرام است.

هشام از پاسخ این شبهه فروماند و از ابن ابی العوجا فرصت خواست و برای حلّ مشکل به مدینه شتافت. او از امام صادق علیه السلام پاسخ شبهه را سؤال کرد و حضرت فرمود: منظور از عدالت در آیه سوم نساء، عدالت در نفقه و رعایت حقوق همسری و طرز رفتار و کردار است و مقصود از عدالت در آیه 129 همین سوره، عدالت در تمایلات قلبی و مهر و محبّت است. بنابراین، تعدّد زوجات در اسلام حرام نیست و طبق شرایطی جائز است.(34)

 

اجتناب از سوء ظن

 

شقیق بلخی - که از عرفای نامدار زمان امام هفتم علیه السلام است - می گوید: در سال 149 ق. به قصد زیارت خانه خدا در «قادسیه»، به کاروان حجّاج پیوستم. در میان کاروان به جوانی خوش سیما و گندمگون برخورد کردم. او جامه ای پشمی به تن کرده و از کاروانیان به دور نشسته بود. پیش خود گفتم: این جوان شاید از صوفیه باشد و موجب زحمت همسفران خواهد شد! بنابراین به قصد پند و اندرز به نزدش رفتم. او مرا با نام، خطاب کرد و گفت: ای شقیق! خداوند می فرماید: «إِجْتَنِبُواْ کَثِیرًا مِّنَ الظَّنِ ّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِ ّ إِثْمٌ»(35)؛ «از گمان های بسیاری اجتناب کنید که برخی از گمان ها گناه است.» من از او جدا شدم؛ اما در این اندیشه بودم که چگونه از نام و اندیشه قلبی من باخبر بود. پس از طیّ مسیر طولانی به «واقعه» - منزلی در بین مکّه و کوفه - رسیدیم. او را دیدم که نماز می خواند در حالی که اعضای بدنش از خوف خدا می لرزند و اشک در چشمانش جاری است. منتظر ماندم تا از نماز فارغ شود و من از پندار نادرستم معذرت بخواهم. او نماز را تمام کرده و رو به من نمود و این آیه را قرائت کرد: «وَإِنِّی لَغَفَّارٌ لِّمَنْ تَابَ وَ ءَامَنَ وَ عَمِلَ صَلِحًا ثُمَّ اهْتَدَی »(36)؛ «همانا من خطای کسی را که توبه کرده و ایمان بیاورد و عمل صالح انجام دهد و به راه راست بیاید، آمرزنده ام.»

بر تعجّبم افزوده شد. هنگامی که در مکّه چند نفر دور او را گرفته بودند، از یکی پرسیدم: این آقا کیست؟ آن شخص گفت: او موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن حسین بن علی بن ابی طالب علیهم السلام است.(37)

 

فضیلت اهل بیت علیهم السلام در قرآن

 

مأمون، جلساتی را با حضور امام رضاعلیه السلام و بسیاری از دانشمندان اهل سنّت و برجستگان سایر ادیان، برگزار می کرد. در یکی از آن جلسات سخن از فضیلت اهل بیت علیهم السلام به میان آمد. آنان از محضر امام هشتم علیه السلام درخواست کردند که از قرآن برای این نکته دلیل بیاورد. در شمار آیاتی که امام رضاعلیه السلام برای فضیلت اهل بیت علیهم السلام بیان کرد، این آیه بود: «فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکْرِ اِنْ کُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ»(38)؛ «اگر نمی دانید از اهل ذکر (آگاهان) بپرسید.» امام فرمود: مراد از اهل ذکر، ما خانواده هستیم، اگر نمی دانید از ما بپرسید. برخی از دانشمندان مجلس گفتند: مقصود از اهل ذکر یهود و نصارا هستند! امام فرمود: سبحان الله! اگر ما پرسیدیم و آنها هم به دین خودشان دعوت کردند و گفتند: دین ما بهتر از دین اسلام است، آیا چنین کاری بر ما جائز است؟ هنگامی که آنان ساکت شدند و پاسخی برای امام رضاعلیه السلام نیافتند، مأمون گفت: ای اباالحسن! آیا ممکن است این سخن را توضیح داده و تفسیر آیه را شفّاف تر بیان کنید! امام علیه السلام فرمود: بله، «ذکر»، رسول الله صلی الله علیه وآله وسلم است و ما (اهل بیت) اهل آن حضرت هستیم و این معنا در سوره طلاق به طور شفّاف بیان شده است. خداوند در آنجا می فرماید: « ... فَاتَّقُواْ اللهَ یَأُوْلِی الْأَلْبَبِ الَّذِینَ ءَامَنُواْ قَدْ أَنزَلَ اللهُ إِلَیْکُمْ ذِکْرًا* رَّسُولًا یَتْلُواْ عَلَیْکُمْ ءَایَتِ اللهِ مُبَیِّنَتٍ»(39)؛ «از (مخالفت فرمان) خداوند بپرهیزید ای خردمندانی که ایمان آورده اید! زیرا خداوند «ذکر» را برای شما فرستاده؛ رسولی که آیات روشن خدا را بر شما تلاوت می کند.» پس ذکر، رسول الله است و ماهم اهل ذکر هستیم.(40)

 

روشن ترین دلیل امامت

 

قاسم بن عبدالرحمن ابتدا به مذهب زیدیه گرایش داشت، تا اینکه به شهر بغداد سفر کرد و مدّتی را در آنجا گذراند. او روزی در یکی از خیابان های بغداد مردم را دید که در شور و شوق و جنب و جوش هستند؛ بعضی می دوند و برخی در بالای بلندی ها جای گرفته اند و بعضی ایستاده اند و نقطه ای را تماشا می کنند. او از مردم پرسید: چه خبر شده؟ آنان گفتند: ابن الرّضا! ابن الرّضا! (یعنی حضرت جوادعلیه السلام فرزند امام رضاعلیه السلام می آید.) او در این اندیشه بود که بایستد و صحنه استقبال مردم را نظاره کند که حضرت جوادعلیه السلام سوار بر قاطری نمایان شد. قاسم زیر لب زمزمه کرد که: خداوند، گروه امامیه را از رحمت خود دور کند! آنها براین باورند که خداوند متعال اطاعت این جوان را بر مردم واجب کرده است؟ همین که این اندیشه از ذهنش خطور کرد، حضرت جوادعلیه السلام که نزد او رسیده بود، به او رو کرد و این آیه را قرائت فرمود: ای قاسم بن عبدالرحمن! «أَبَشَراً مِنَّا واحِداً نَتَّبِعُهُ اِنَّا اِذاً لَفی ضَلالٍ وَسُعُرٍ»(41)؛ «(قوم ثمود گفتند:) آیا ما بشری از جنس خود را پیروی کنیم؟! اگر چنین کنیم، در گمراهی و جنون خواهیم بود.» وی پیش خود گفت: مثل این که او ساحر است و از دل من خبر می دهد؟! حضرت دوباره وی را مخاطب قرار داده، فرمود: «ءَأُلْقِیَ الذِّکْرُ عَلَیْهِ مِنْ بَیْنِنا بَلْ هُوَ کَذَّابٌ أَشِرْ»(42)؛ «تنها بر او وحی نازل شده؟! نه، او آدم بسیار دروغگو و خود پسند است.» قاسم می گوید: وقتی این دلیل واضح و روشن را مشاهده کردم، از مذهب زیدیه دست برداشتم و یقین کردم که آن حضرت، حجّت خدا بر مردم است.(43)

 

توبه بعد از مشاهده عذاب

 

در عصر امامت حضرت هادی علیه السلام مردی مسیحی با زنی مسلمان ارتباط نامشروع برقرار کرده و مرتکب فحشا شد، پس شهادتین را گفت و اسلام آورد. مأموران متوکّل عبّاسی او را دستگیر کرده و نزد خلیفه آوردند. از میان دانشمندان حاضر، یحیی بن اکثم، شاخص ترین عالم دربار عبّاسی، حکم نمود که: مسلمان شدن او پلیدی کفر و زشتی عمل غیر شرعی وی را از بین می برد و اجرای حدّ شرعی بر او لازم نیست. عدّه ای دیگر از فقها گفتند: باید بر او سه بار حدّ جاری شود. برخی از علما نیز نظرات دیگری ارائه دادند. متوکّل که از اختلاف آرای علما متحیّر مانده بود، ناچار به حضرت هادی علیه السلام متوسّل شد و حکم حقیقی را از آن منبع دانش پرسید. آن حضرت با شنیدن ماجرا فرمود: «ُضْرَبُ حتَّی یَمُوتُ؛ آن قدر باید شلاّق زده شود تا بمیرد.» یحیی بن اکثم و سایر فقها اعتراض کرده، گفتند: یا امیر! چنین حکمی در کتاب خدا و سنت پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم وجود ندارد. از او مدرک این فتوا را بخواه! هنگامی که متوکّل از امام علی النّقی علیه السلام مدرک خواست، حضرت با اشاره به آیاتی از سوره غافر برای او چنین نوشت: بسم الله الرحمن الرحیم «فَلَمَّا رَأَوْا بَأْسَنَا قَالُواْ ءَامَنَّا بِاللهِ وَحْدَهُ و وَ کَفَرْنَا بِمَا کُنَّا بِهِ ی مُشْرِکِینَ * فَلَمْ یَکُ یَنفَعُهُمْ إِیمَنُهُمْ لَمَّا رَأَوْاْ بَأْسَنَا سُنَّتَ اللهِ الَّتِی قَدْ خَلَتْ فِی عِبَادِهِ ی وَ خَسِرَ هُنَالِکَ الْکَفِرُونَ»(44)؛ «هنگامی که عذاب شدید ما را دیدند، گفتند: هم اکنون به خداوند یگانه ایمان آوردیم و به معبودهایی که همتای او می شمردیم، کافر شدیم. اما بعد از مشاهده عذاب ما ایمانشان سودی به حال آنان ندارد. این سنّت خداوند است که همواره در میان بندگانش اجرا شده و آنجا کافران، زیانکار شدند.» متوکّل پاسخ امام را پسندیده و دستور داد آنقدر به آن مرد مسیحی شلاّق بزنند تا بمیرد.(45)

 

نامه ای به علی بن بابویه

 

امام یازدهم در گفته ها و نوشته ها و دستورالعمل های خویش از آیات الهی بهره جسته و از کلام وحی به عنوان دلیل و شاهدِ مطمئن استفاده می کرد. آن حضرت در نامه ای که به علی بن بابویه - پدر شیخ صدوق قدس سره - نوشته، این معنا کاملاً مشهود است. آن حضرت بعد از ستایش پروردگار عالمیان می نویسد:

ای بزرگمرد و مورد اعتماد و فقیه پیروان من، ابوالحسن علی بن حسین قمی - که خداوند تو را به آنچه رضای اوست، موفّق نماید و از نسل تو فرزندان شایسته برآورد - تو را سفارش می کنم به پرهیزگاری در پیشگاه خدا و برپاداشتن نماز و پرداخت زکات؛ زیرا نماز کسی که زکات نمی پردازد، پذیرفته نمی شود. و به تو سفارش می کنم که از خطای مردم درگذری و خشم خویش را فرو بری و به خویشاوندان صله و رسیدگی نمایی و با برادران مواسات کنی و در رفع نیازهای آنان در سختی و آسایش، بکوشی. سفارش می کنم در برابر نادانی و بی خردی افراد، بردبار باشی و در دین، ژرف نگر و درکارها، استوار و با قرآن آشنا باشی؛ اخلاق نیکو پیشه سازی و امر به معروف و نهی از منکر کنی، خداوند متعال می فرماید: «لَّا خَیْرَ فِی کَثِیرٍ مِّن نَّجْوَاهُمْ إِلَّا مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلَحٍ بَیْنَ النَّاسِ»(46)؛ «در بسیاری از رازگویی های آنان خیری نیست مگر کسی که (به این وسیله) به صدقه یا کار پسندیده یا اصلاحی میان مردم فرمان دهد.»(47)

 

تولّد نور

 

حکیمه خاتون، عمّه امام عسکری علیه السلام لحظات شیرین و دلنشین تولّد حضرت مهدی علیه السلام را چنین توصیف می کند:

هنگامی که حضرت صاحب الأمرعلیه السلام متولّد شد،نوری از وجود مبارک آن حضرت درخشید و آسمان ها را فراگرفت. کبوترهای سفید را مشاهده می کردم که از آسمان فرود می آمدند و بال های خود را بر سر و روی و بدن آن حضرت می مالیدند و پرواز می کردند. امام عسکری علیه السلام در آن حال از اتاق دیگر مرا صدا زد که: ای عمّه! فرزند مرا به نزدم بیاور! چون او را بغل کردم، متوجّه شدم ختنه شده، ناف بریده و پاک و پاکیزه است. بر بازوی راستش به خطّ آشکار نوشته شده بود: «جاءَ الحَقُّ وَ ذَهَقَ الْباطِلُ اِنَّ الْباطِلَ کانَ ذَهُوقاً»(48)؛ «حق آمد و باطل نابود شد، البته که باطل نابود شدنی است.»

حکیمه خاتون در ادامه گزارش خود از لحظات تولّد امام مهدی(عجّ) می گوید: هنگامی که آن نوزاد مبارک را به نزد پدر گرامی اش بردم، وقتی که نظرش به پدر افتاد، سلام کرد. حضرت عسکری علیه السلام آن طفل سعادتمند را گرفت، چشمانش را بوسید و زبان خود را در دهان او گذاشت و دو گوشش را نوازش کرد و بر کف دست چپ خود، او را نشانید. حضرت آنگاه دست راستش را بر سر او مالید و خطاب به طفل فرمود: عزیزم! به اذن الهی سخن بگو! نوزاد نورانی، لب های مبارک را حرکت داد و فرمود: اعوذ بالله من الشّیطان الرّجیم، بسم الله الرّحمن الرّحیم،«وَ نُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُواْ فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَ رِثِینَ * وَ نُمَکِّنَ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ وَ نُرِیَ فِرْعَوْنَ وَ هَمَنَ وَ جُنُودَهُمَا مِنْهُم مَّا کَانُواْ یَحْذَرُونَ»(49)؛ «و ما اراده کردیم که بر مستضعفان زمین منّت نهاده و آنان را پیشوایان و وارثان روی زمین قرار دهیم و حکومتشان را استوار سازیم و به فرعون و هامان و لشکریانشان، آنچه را که از آن ترسان و هراسناک بودند، نشان دهیم.» پس به یکایک معصومان علیهم السلام درود و صلوات فرستاد تا به پدر بزرگوارش رسید.(50)

 

پی نوشت ها:

 

 

1. بحارالانوار، ج 43، ص 252.

2. کشف الغمه، ج 2، ص 315.

3. بقره / 201.

4. سفینةالبحار، ج 1، ص 208.

5. نهج البلاغه، خطبه 176.

6. همان، خطبه 224.

7. مؤمن / 71.

8. حدید / 23.

9. نهج البلاغه، حکمت 439.

10. نور / 63.

11. مناقب ابن شهرآشوب، ج 3، ص 102.

12. نمل / 16.

13. مریم / 5 و 6.

14. نساء / 11.

15. کشف الغمّه، ج 2، ص 37.

16. نساء / 86.

17. مناقب، ج 4، ص 18.

18. آل عمران / 134.

19. منتهی الآمال، ج 1، ص 223.

20. لقمان / 15.

21. مناقب، ج 4، ص 73.

22. مائده / 32.

23. بحارالانوار، ج 2، ص 9.

24. احتجاج، طبرسی، ج 1، ص 8.

25. صافات / 99.

26. طه / 84.

27. ذاریات / 50.

28. معارج / 4.

29. نساء / 158.

30. فاطر / 10.

31. من لایحضره الفقیه، ج 1، ص 224.

32. اعراف / 32.

33. کافی، ج 6، ص 446.

34. جلوه هایی از نور قرآن، ص 19.

35. حجرات / 12.

36. طه / 82.

37. بحارالانوار، ج 48، ص 82.

38. صافات / 130.

39. طلاق / 10 و 11.

40. عیون اخبارالرضا(ع)، ج 1، ص 187.

41. قمر / 24.

42. همان / ص 25.

43. کشف الغمّه، ج 3، ص 216؛ معجم رجال الحدیث، ج 15، ص 26.

44. غافر / 84 و 85.

45. وسائل الشیعه، ج 28، ص 141.

46. نساء / 114.

47. مستدرک الوسائل، ج 3، ص 64.

48. اسراء / 81.

49. قصص / 5 و 6.

50. الخرائج والجرائج، ج 1، ص 456؛ معجم احادیث المهدی، ج 4، ص 360.


منبع : پایگاه حوزه



:: موضوعات مرتبط: ائمه , مطالب آموزنده , احادیث و روایات , سیره معصومین , ,
تاریخ : دو شنبه 16 فروردين 1395
بازدید : 1358
نویسنده : .::چشم انتظار::.



امام علی (علیه السلام):


بادِرِ الْفُرْصَةَ قَبْلَ اَنْ تَكُونَ غُصَّةً؛

فرصت را غنيمت شمار پيش از آن كه اندوهى گلوگير شود.

نهج البلاغه: ن 31، ص 931



:: موضوعات مرتبط: مطالب آموزنده , سخنان امیرالمومنین , احادیث و روایات , ,
تاریخ : دو شنبه 16 فروردين 1395
بازدید : 1421
نویسنده : .::چشم انتظار::.

طریقه دعا

 پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله وسلم همواره از حال یارانش جویا می شد. حضرت روزی شنید که یکی از اصحاب بیمار است، بنابراین به عیادتش رفت و از او احوال پرسی نمود. بیمار گفت: یا رسول الله! نماز مغرب را که در مسجد به شما اقتدا کرده بودم، شما سوره قارعه را قرائت کردید. در آن لحظه من چنان تحت تأثیر این آیه قرار گرفتم و از خداوند خواستم: پروردگارا! اگر در نزد تو گنهکارم، طاقت عذاب آخرت را ندارم، در همین دنیا مرا عذاب کن! اکنون می بینید که مریض شده ام!

رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم فرمود: دعای درستی نکردی! می بایست در دعا از قرآن سرمشق بگیری که دعا کردن را به ما می آموزد و می فرماید: «رَبَّنَآ ءَاتِنَا فِی الدُّنْیَا حَسَنَةً وَفِی الْأَخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ»(3)؛ پروردگارا! هم در دنیا و هم در آخرت به ما پاداش نیک بده و ما را از عذاب دوزخ نگهدار.

آنگاه رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم برای او دعا کرد و او از بیماری شفا یافت.(4)

4. سفینةالبحار، ج 1، ص 208.


برگرفته از:www.erfan.ir
 



:: موضوعات مرتبط: ائمه , مطالب آموزنده , احادیث و روایات , سیره معصومین , ,
تاریخ : یک شنبه 15 فروردين 1395
بازدید : 1168
نویسنده : .::چشم انتظار::.

✍همه رفته بودن و نوبت به من و آبجیم رسید!
 خانمے با وضع و ظاهرے نامناسب( با ماشین شخصے خودش اومده بود)، ڪه خودش رو با شخصیت و با فرهنگ میدونست، هم تو صف چند نفر بعدازما منتظر بود .
 وقتے ڪه نوبت ما شده بود رو ڪرد بمن و گفت ،جاتو بده بمن .
 نمیدونستم چیڪارڪنم ،(قبلا جامون رو به چندنفرے داده بودیم اما اونا دلیلاے محڪمے داشتن و واقعا دیگه وقتی نمونده بود که بخوایم صرف دیگران کنیم )، داشتم به این فڪرمیڪردم از ڪِے تاحالا ما منتظر بودیم و وقتے نوبت ب خودم رسیده جامو بدم ب یڪے دیگه،ازاونورهم من اخرین نفره صف نبودم ڪه بخوام از حق خودم بگذرم،ازطرف دیگه هم همه اتوبوسا رفته بودن و تنها اتوبوس ما منتظر ما دو تا بود.
 من گفتم نه من جام رو بشما نمیدم.بعدش هم گفتم بعدازمن چندنفرے هستن ڪه قبل شما توصف منتظرن،من اگه جامو بدم اوناهم راضے نیستن،اون خانم بمن گفت اینا همشهریاے من هستن و جاشون رو بمن میدن!ازشون پرسید مگه نه؟ اونا با ڪمے تردید گفتن اره،هے من بهشون میگفتم بگن نه، اونا هم انگار با رو دربایسے حاضربودن جاشونو بدن؛اما اخرش خودم قبول نڪردم. تا جایے ڪه نوبت به آبجیم رسید و خانمه رو ڪرد به آبجیم و گفت :شما ڪه خودتونو مسلمون میدونید،شما ڪه دم از اسلام میزنید،شما ڪه میگید درستڪارید ،اونوقت حاضر نیستید جاتون رو بدید به یڪے دیگه؟!؟
{چند بار بهش گفتیم ،اتوبوس ما میخواد بره،اما اون وقتی دید جامون رو بهش نمیدیم،با تمام حرصش گفت ،ایشاالله اتوبوسوتون بره و جا بمونید!!واقعا کمی رفتارش بچگانه شده بود} داستانش جالبه اما طولانی میشه بخوام همشو بگم برای همین نمیگم و میریم سر اصل مطلب

  ❤️

 (حالا واقعا اسلام ڪے گفته بزور جاتو بده به یڪے دیگه؟!)
 
 این داستان و خاطره تاهمینجاش ڪافیه ،ے نڪتۀ جالبے در این داستان نفهته بود اونم اینڪه


 ڪسے ڪه چادر میپوشه بقیه افراد اون رو درستڪار میدونن.بدون اینڪه حتے بخواد چیزے بگه،بقیه اینگونه تصورمیڪنن،این خیلے خوبه..و خیلے هم سخته...چون اگر اونایے ڪه چادر میپوشند در جایے اشتباهے ڪنند ،دیگران اون اشتباه رو به پاے اسلام و افراد متدین میذارن...
 
 پس بخودت افتخار ڪن بانوے چادرے
 چرا ڪه چادر تو نشاندهنده "درستڪارے" توست




:: موضوعات مرتبط: مطالب آموزنده , حجاب وعفاف وغیرت , پیام وب همسفر , ,
تاریخ : یک شنبه 15 فروردين 1395
بازدید : 1429
نویسنده : .::چشم انتظار::.



حواست باشد ای بانو که عشقت چادرت باشد...

برایش نقشه ها دارند و جنگ نرم یعنی این!!!

عارفه_نصیری




:: موضوعات مرتبط: مطالب آموزنده , حجاب وعفاف وغیرت , جنگ نرم , ,
تاریخ : شنبه 14 فروردين 1395
بازدید : 935
نویسنده : .::چشم انتظار::.

 بسم اللّه الرّحمن الرّحیم




خواهر با حجابم

وقتى دلت ميگيرد از پوزخندهاى به ظاهر روشنفكرها...

قرآن را باز كن و سوره ى "مطففين" ؛
آيات ٢٦ تا ٢٩را نظاره كن :

آنان كه امروز به تو ميخندند فردا گريانند و تو خندان

پس سرت را بالا بگير...



:: موضوعات مرتبط: مطالب آموزنده , حجاب وعفاف وغیرت , ,
تاریخ : شنبه 14 فروردين 1395
بازدید : 1103
نویسنده : .::چشم انتظار::.

 ما جشن مي‌گيريم براي اينكه زمين به دور آفتاب گشت يعني او حركت كرد!
جشن ما وقتي است كه خود ما حركت كنيم ما به دور شمس حقيقت و شمس ولايت علي و اولاد علي و قرآن حركت كنيم که خود ما متكامل بشويم



 اگر اهل حرکت بوديم و به مقصد رسيديم براي ما عيد است!
عمرمان وقتي کامل است که از جايي شروع بکنيم و به جايي برسيم،نه اينکه زمين از ‌جايي حرکت بکند و به دور شمس بگردد،آن وقت عمر ما زياد بشود!



:: موضوعات مرتبط: مطالب آموزنده , سخن بزرگان.آیت الله بهجت و ... , ,
تاریخ : شنبه 14 فروردين 1395
بازدید : 1036
نویسنده : .::چشم انتظار::.

❤️▬ஜ۩۩ஜ▬▬▬▬


قال رسول اللّه صلی اللّه علیه و آله :
.
مَن أصبَحَ و هِمَّتُهُ غَیْرُ اللّٰهِ أصبَحَ مِنَ الْخاسِرِینَ الْمُعتَدِینَ.
.
هر که صبح خود را آغاز کند در حالی که اندیشه ای جز خدا در سر داشته باشد ، از زیانکاران تجاوزگر باشد.
.
البحار،ج۷۴،ص۳۰۷
میزان الحکمه،ج۶،ص۲۹۵۲
 



:: موضوعات مرتبط: مطالب آموزنده , احادیث و روایات , ,
تاریخ : شنبه 14 فروردين 1395
بازدید : 1168
نویسنده : .::چشم انتظار::.

 ﺩﺍﻧشجویی به استادش ﮔﻔﺖ:
ﭼﺮﺍ ﺷﻤﺎ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﯿﺪ "ﯾﺎ ﻋﻠﯽ" ﭼﺮﺍ "ﯾﺎ ﺍﻟﻠﻪ" ﻧﻤﯽ ﮔﻮﯾﯿﺪ؟



سوال و جواب استاد و دانشجو به روایت از استادش

گفتم : ﻣﮕﺮ ﻧﺸﻨﯿﺪﯾﺪ ﻭﻗﺘﯽ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺑﻪ ﻛﻼ‌ﺳﺘﺎﻥ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﻮﻡ ﮔﻔﺘﻢ ﯾﺎ ﺍﻟﻠﻪ ، ﭘﺲ ﻣﺎ ﯾﺎ ﺍﻟﻠﻪ ﻫﻢ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﯿﻢ
دانشجو : ﻧﻪ ﻣﻨﻈﻮﺭﻡ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﭼﺮﺍ ﻋﻠﯽ علیه السلام ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﻣﯽ ﺯﻧﯿﺪ؟
ﮔﻔﺘﻢ: ﭼﻪ ﺍﺷﮑﺎﻟﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﻣﺎ ﺍﻣﺎﻡ ﻋﻠﯽ علیه السلام ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﺑﺰﻧﯿﻢ؟
ﮔﻔﺖ: ﺷﺮﮎ ﺍﺳﺖ.
ﺍﺷﺎﺭﻩ ﮐﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﮐﻨﺎﺭﯾﺶ ﻭ ﮔﻔﺘﻢ: ﺍﮔﺮ ﺷﻤﺎ ﺍﯾﻦ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﺑﺰﻧﯽ ﺍﯾﻦ ﺷﺮﮎ ﺍﺳﺖ؟
ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ ، ﻭﻟﯽ ﺍﯾﻦ ﺩﻭﺳﺘﻢ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﺣﻀﻮﺭ ﺩﺍﺭﺩ
ﮔﻔﺘﻢ: ﺍﮔﺮ ﺗﻮ ﯾﮏ ﻧﻔﺮﯼ ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﺑﺰﻧﯽ ﮐﻪ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﻧﯿﺴﺖ ﻭ ﻏﺎﺋﺐ ﺍﺳﺖ ﺍﯾﻦ ﺷﺮﮎ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺍﺳﺖ؟ ﺁﯾﺎ ﺗﻮ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺷﺮﯾﮏ ﺧﺪﺍ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﯼ؟
ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ
ﮔﻔﺘﻢ: ﭘﺲ ﭼﻪ ﺍﺷﮑﺎﻟﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﻣﺎ ﻋﻠﯽ علیه السلام ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﺑﺰﻧﯿﻢ؟
گفت : ﻧﻪ ﺷﻤﺎ ﺍﺯ ﺍﻣﺎﻡ ﻋﻠﯽ ﻭ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ علیهما السلام  ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﯿﺪ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺷﻔﺎ ﺩﻫﺪ
ﮔﻔﺘﻢ : ﺁﻥ ﺑﺤﺚ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﺷﻤﺎ ﺗﻮﺿﯿﺢ ﺧﻮﺍﻫﻢ ﺩﺍﺩ. ﻭﻟﯽ ﺳﻮﺍﻝ اولت ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﭼﺮﺍ ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻠﯽ علیه السلام ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﻣﯽ ﺯﻧﯿﺪ؟ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺑﮕﻮﯾﻢ ﮐﻪ ﺻﺪﺍ ﺯﺩﻥ ﻋﻠﯽ علیه السلام ﭼﻪ ﺍﺷﮑﺎﻟﯽ ﺩﺍﺭﺩ؟ ﻣﺎ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﻋﻠﯽ علیه السلام  ﺭﺍ ﺻﺪﺍ ﺑﺰﻧﯿﻢ.
ﭘﺲ ﺻﺪﺍ ﺯﺩﻥ ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﭼﯿﺰﯼ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﺨﻮﺍﻫﯿﻢ ﺍﺷﮑﺎﻟﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ
ﺑﻌﺪ گفتم سوال دومت ﻛﻪ ﮔﻔتی ﺷﻤﺎ ﺍﺯ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ علیه السلام ﺷﻔﺎ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﯿﺪ ﮔﻔﺘﻢ تا بحال مشهد رفته ای
گفت : نه
گفتم ﺷﻤﺎ ﮐﻪ ﻣﺸﻬﺪ ﻧﺮﻓﺘﻪ ﺍﯾﺪ ﺍﺯ ﮐﺠﺎ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﯿﺪ ﻣﺎ ﺷﯿﻌﯿﺎﻥ ﺍﺯ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ علیه السلام ﻣﯽ ﺧﻮﺍﻫﯿﻢ ﮐﻪ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺷﻔﺎ ﺩﻫد
گفت ما شنیده ایم که شما به حرم میروید و شفا میخواهید
ﮔﻔﺘﻢ: ﭼﻪ ﺍﺷﮑﺎﻟﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﻣﺎ ﺍﺯ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ علیه السلام  ﺑﺨﻮﺍﻫﯿﻢ ﮐﻪ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺷﻔﺎ ﺩﻫﺪ؟
ﮔﻔﺖ نه: ﻓﻘﻂ ﺧﺪﺍ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺷﻔﺎ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ
ﺭﻭ ﺑﻪ او ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﮔﻔﺘﻢ: ﺗﺎ ﺣﺎﻻ‌ ﻣﺮﯾﺾ ﺷﺪﻩ ﺍﯼ ﮐﻪ ﻧﯿﺎﺯ ﺑﻪ ﺩﮐﺘﺮ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﻨﯽ؟
ﮔﻔﺖ: ﺑﻠﻪ
ﮔﻔﺘﻢ: ﺁﯾﺎ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﻗﺮﺹ ﻭ ﺩﺍﺭﻭ ﻫﻢ ﻧﻮﺷﺖ؟
ﮔﻔﺖ: ﺑﻠﻪ.
ﮔﻔﺘﻢ: ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺁﻥ ﻗﺮﺹ ﻭ ﺩﺍﺭﻭ ﻣﺮﯾﻀﯽ ﺍﺕ ﺍﺯ ﺑﯿﻦ ﺭﻓﺖ ﯾﺎ ﻫﻨﻮﺯ ﻣﺮﯾﻀﯽ
ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ ﻗﺮﺹ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺧﻮﺭﺩﻡ ﻭ ﺧﻮﺏ ﺷﺪﻡ
ﮔﻔﺘﻢ: ﺣﺎﻻ‌ ﺑﻪ ﺳﻮﺍﻝ ﻣﻦ ﺟﻮﺍﺏ ﺑﺪﻩ . ﺁﯾﺎ ﺍﯾﻦ ﻗﺮﺹ ﻫﺎ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺷﻔﺎ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﯾﺎ ﺍﯾﻦ ﺧﺪﺍ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺷﻔﺎﯾﺖ ﺩﺍﺩ؟
ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺭﺍ ﺷﻔﺎ ﺩﺍﺩ
ﮔﻔﺘﻢ: ﺍﮔﺮ ﺧﺪﺍ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺷﻔﺎ ﺩﺍﺩ ﭘﺲ ﭼﺮﺍ ﻗﺮﺹ ﻭ ﺩﺍﺭﻭ ﺧﻮﺭﺩﯼ؟
ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ ، ﺧﺪﺍ ﺷﻔﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻗﺮﺹ ﻫﺎ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ
ﮔﻔﺘﻢ: ﻫﻤﻪ ﯼ ﺣﺮﻑ ﻣﺎ ﺷﯿﻌﯿﺎﻥ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﺳﺖ ﺗﻮ ﺣﺮﻑ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺛﺎﺑﺖ ﮐﺮﺩﯼ
ﺩﯾﺪﻡ ﺗﻌﺠﺐ ﮐﺮﺩ
ﮔﻔﺘﻢ: ﭼﻄﻮﺭ ﺧﺪﺍﯼ ﻣﺘﻌﺎﻝ ﺷﻔﺎﯼ ﻣﺮﯾﺾ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻭﺟﻮﺩ ﯾﮏ ﻗﺮﺹ ﮐﻮﭼﮏ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻩ، ﺍﯾﻦ ﺧﺪﺍ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﻫﻤﺎﻥ ﺷﻔﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﻭﻟﯿﺎ ﺧﻮﺩﺵ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ علیه السلام ﺑﺪﻫﺪ؟
ﺑﯿﻦ ﺩﻭ ﺭﺍﻩ ﮔﯿﺮ ﻛﺮﺩ. ﺍﮔﺮ ﻣﯽ ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ ﺧﺪﺍ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ، ﻗﺪﺭﺕ ﺧﺪﺍ ﺯﯾﺮ ﺳﻮﺍﻝ ﻣﯽ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺍﮔﺮ ﻣﯽ ﮔﻔﺖ ﭼﺮﺍ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺣﺮﻑ ﻣﺎ ﺛﺎﺑﺖ ﻣﯽ ﺷﺪ
ﻃﯿﻨﺖ ﭘﺎﮐﺶ ﺣﮑﻢ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﺣﺮﻑ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺗﺎﯾﯿﺪ ﮐﻨﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﭼﺮﺍ ﺧﺪﺍ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ.
ﮔﻔﺘﻢ: ﻫﻤﻪ ﯼ ﺣﺮﻑ ﻣﺎ ﺷﯿﻌﯿﺎﻥ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺧﺪﺍﯼ ﻣﺘﻌﺎﻝ ﺑﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ علیه السلام  ﻗﺪﺭﺗﯽ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﻣﺮﯾﺾ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺷﻔﺎ ﺑﺪﻫﺪ ﻫﻤﺎﻧﻄﻮﺭ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻗﺪﺭﺕ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻗﺮﺹ ﻫﺎ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ ﺍﺳﺖ. ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﺧﺪﺍ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺎ ﺍﺧﺘﯿﺎﺭ ﺧﻮﺩﺵ ﺷﻔﺎ ﺩﺍﺩﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ علیه السلام ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﻭ ﺍﯾﻦ ﻋﯿﻦ ﺗﻮﺣﯿﺪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺷﺮﮎ ﻧﯿﺴﺖ.
ﺣﺎﻻ‌ ﮐﻪ ﺗﺎ ﺣﺪﻭﺩﯼ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﺍنشجویم ﺟﺎ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺣﺮﻑ ﻣﺎ ﭼﯽ ﻫﺴﺖ گفتم ﺩﺭ ﻗﺮﺁﻥ ﺩﻭ ﺁﯾﻪ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﮐﻪ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺁﯾﺎﺕ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﺪ: ﺍﯾﻦ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﺘﻌﺎﻝ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺟﺎﻥ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﺩ. ﻭ ﺩﺭ ﺁﯾﻪ ﯼ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﻣﯽ ﻓﺮﻣﺎﯾﺪ: ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﻠﮏ ﺍﻟﻤﻮﺕ(ﺟﻨﺎﺏ ﻋﺰﺭﺍﺋﯿﻞ) ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺟﺎﻥ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﺩ.
ﺳﻮﺍﻝ ﮐﺮﺩﻡ ﮐﻪ ﺑﺎﻻ‌ﺧﺮﻩ ﭼﻪ ﮐﺴﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺟﺎﻥ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﺩ؟
ﮔﻔت : ﻋﺰﺭﺍﺋﯿﻞ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﺫﻥ ﺧﺪﺍ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﺩ.
ﮔﻔﺘﻢ: ﺧﺐ ﻫﻤﯿﻦ ﺣﺮﻑ ﻣﺎ ﺷﯿﻌﯿﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻢ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺿﺎ علیه السلام ﻭ ﺩﯾﮕﺮ ﺍﺋﻤﻪ ﺑﻪ ﺍﺫﻥ ﺧﺪﺍ ﻗﺪﺭﺕ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﯾﮑﺴﺮﯼ ﮐﺎﺭﻫﺎ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﻫﻨﺪ ﺁﯾﺎ ﺍﯾﻦ ﺷﺮﮎ ﺍﺳﺖ؟
ﮔﻔت : نه

                   

ﺷﮑﺮﺧﺪﺍ،ﮐﻪ ﻧﺎﻡ " ﻋﻠــــﯽ " ﺩﺭ ﺍﺫﺍﻥ ﻣﺎﺳﺖ
ﻣﺎ ﺷﯿﻌﻪ ﺍﯾﻢ ﻭ ﻋﺸﻖ ﻋﻠﯽ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻣﺎﺳﺖ
ﺍﺯ ﯾﺎ ﻋﻠـــﯽ، ﺯﺑﺎﻥ ﻭ ﺩﻫﺎﻥ ﺧﺴﺘﻪ ﮐﯽ ﺷﻮﺩ
ﺍﺻﻼ ﺯﺑﺎﻥ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿـــــﻦ ﺩﺭ ﺩﻫﺎﻥ ﻣﺎﺳﺖ
ﻣﺎ ﺷﯿــــــــﻌﻪ ﺯﺍﺩﻩ ﺍﯾﻢ ﻭﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﻫﺰﺍﺭﺷﮑﺮ
ﺍﯾﻦ ﺷـــــﯿﻌﻪ ﺯﺍﺩﮔﯽ، ﺷﺮﻑ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﻣﺎﺳﺖ

     امت_واحده

 @Omat_Vahede



:: موضوعات مرتبط: ائمه , مطالب آموزنده , شیعه شناسی , ,
تاریخ : جمعه 13 فروردين 1395
بازدید : 1248
نویسنده : .::چشم انتظار::.

«جان دادن مؤمنین ...» 

از امام صادق(علیه‌السلام) سؤال شد که آیا مؤمن از جان دادن خود راضی است؟
فرمودند: در لحظه اول راضی نیست ولی فرشته قبض روح به او دلداری می‌دهد که از پدر به تو مهربان‌ترم، چشمت را باز کن.
او چشم باز می‌کند و ائمه معصومین(علیهم‌السلام) را می‌بیند.
فرشته می‌گوید: اینان دوستان تو هستند.
مؤمن هم با دیدن این صحنه راضی می‌شود.
(تفسیر نور)



:: موضوعات مرتبط: مطالب آموزنده , سخن بزرگان.آیت الله بهجت و ... , احادیث و روایات , ,
تاریخ : جمعه 13 فروردين 1395
بازدید : 1212
نویسنده : .::چشم انتظار::.

~~~~~~❤️ ~~~~~~


طی الارض/علامه قاضی


آیت الله بهجت فرمودند: روزی آقای قاضی به آقای مولوی فرموده بود که شما دنبال طی الارض هستید؟ایشان فرمودند: چه طور؟آقای قاضی فرمودند:به خاطر آن که به خواندن سوره توحید تداوم دارید.

روزنه هایی از عالم غیب، سید محسن خرازی، ص ۳۳۸


~~~~~~❤️ ~~~~~~



:: موضوعات مرتبط: مطالب آموزنده , سخن بزرگان.آیت الله بهجت و ... , ,
تاریخ : جمعه 6 فروردين 1395
بازدید : 1512
نویسنده : .::چشم انتظار::.



 حدیث (1) امام موسی کاظم علیه السلام:

    أفضَلُ العِبادَةِ بَعدِ المَعرِفَةِ‌ إِنتِظارُ‌ الفَرَجِ؛

    بهترین عبادت بعد از شناختن خداوند،‌ انتظار فرج و گشایش است.

    تحف العقول ص403
   
حدیث (2) امام باقر علیه السلام:

    ما ضر من مات منتظر لامرنا ألا یموت فی وسط فسطاط المهدی و عسکره


    آنکه در انتظار امر ما بمیرد از اینکه در وسط خیمه مهدی و لشکرش از دنیا نرفته ضرر نکرده است.

    کافی(ط-الاسلامیه) ج1 ، ص372
   
حدیث (3) امام علی علیه السلام:

    ألا فَمَن ثَبَتَ مِنهُم عَلَی دینِهِ وَ لَم یَقسُ قَلبُهُ لِطولِ أمَدِ غَیبَةِ إمامِهِ فَهو مَعی فی دَرَجَتی یَومَ القیامَة


    بدانید آنان که در زمان غیبت حجت خدا در دین خود ثابت مانده و به خاطر طول مدت غیبت منکرش نشوند، روز قیامت با من هم درجه خواهند بود.

    بحارالانوار(ط-بیروت) ج51 ص109



برگرفته از:www.aviny.com
 



:: موضوعات مرتبط: ائمه , مهدویت , مطالب آموزنده , امام زمان , احادیث و روایات , ,
تاریخ : چهار شنبه 4 فروردين 1395
بازدید : 1531
نویسنده : .::چشم انتظار::.



اگر میخواهی شخصیت واقعی یک نفر را بشناسی

به حرفهایی که دیگران درباره او میزنند توجه نکن

ببین که او درباره  دیگران چطور صحبت میکند!!



:: موضوعات مرتبط: مطالب آموزنده , جملات زیبا , ,
تاریخ : چهار شنبه 4 فروردين 1395
بازدید : 1346
نویسنده : .::چشم انتظار::.

ﺷﺎﻣﻠﻮ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ :

ﺑﺘﺮﺱ ﺍﺯ ﺍﻭ ﮐﻪ ﺳﮑﻮﺕ ﮐﺮﺩ

ﻭﻗﺘﯽ ﺩﻟﺶ ﺭﺍ ﺷﮑﺴﺘﯽ ...


ﺍﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﺣﺮﻑ ﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﺟﺎﯼ ﺗﻮ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺯﺩ ...


ﻭ ﺧﺪﺍ ﺧﻮﺏ ﮔﻮﺵ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺧﻮﺏﺗﺮ ﯾﺎﺩﺵ ﻣﯿﻤﺎﻧﺪ .

ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺭﺳﯿﺪ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﺧﺪﺍ

ﺗﻤﺎﻡ ﺣﺮﻓﻬﺎﯼ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺳﺮﺕ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﮐﺸﯿﺪ ...

ﻭ ﺗﻮ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺩﺭﮎ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﮐﺮﺩ

ﭼﺮﺍ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﻧﺪ :

ﺩﻧﯿﺎ ، ﺩﺍر ِﻣﮑﺎﻓﺎﺕ ﺍﺳﺖ !






:: موضوعات مرتبط: مطالب آموزنده , جملات زیبا , ,
تاریخ : شنبه 29 اسفند 1394
بازدید : 1262
نویسنده : .::چشم انتظار::.

یادی بکنیم از تمام همسران و فرزندانی که امسال سر سفرههای عید،مردِخونشون کنارشون نیست.
چه کسانیکه مردانشون آسمانی شدند و چه کسانی که منتظررسیدن خبری از دلاورانشون هستند..





تا کی دل من چشم به در داشته باشد

ای کاش کسی از تو خبر داشته باشد

❤️▬▬▬▬▬ஜ۩۩ஜ▬▬▬▬▬

این آخرین قدم برای دیدنت
این آخرین پُله واسه رسیدنت
این آخرین نفس کشیدن از برای تو
این آخرین تورو ندیدنم برای تو
برای آخرین نفس بخون ترانه ای
که باید از تو بگذرم به هر بهانه ای
که میشه از تو رَد شد و نظر به جاده کرد
که میشه این غمارو از دلم پیاده کرد
بخون دوباره خوندنت برام مقدسه
بیا دوباره دیدنت برای من بسه
بدون که باید از تو رد شد و دلو ندید
باید بُرید و پَر زد و به آسمون رسید
صدا بزن منو
که باره آخره
بذار ببینمت
قراره آخره
برای بار آخرم شده
فقط بخند
بخند و چشمای قشنگتو
ببند، ببند

بیا به جُرم عاشقی بکش منو نرو
نگاه کن این تن ِ نحیف و زار و خسته رو
تورو به جون ِ خاطرات ِ خوبمون بمون
تورو به جون ِ خاطرات ِ تلخمون نرو
بیا و راحتم کن از نگاه آدما
نذار بگیره دامنم رو آه ِ آدما
بگو چرا باید بسوزه لحظه های من
بخاطر نگاه ِ اشتباه آدما
برای آخرین نفس بخون ترانه ای
که باید از تو بگذرم به هر بهانه ای
که میشه از تو رَد شد و نظر به جاده کرد
که میشه این غمارو از دلم پیاده کرد

این آخرین قدم



:: موضوعات مرتبط: مطالب آموزنده , شهدا , پیام وب همسفر , ,
:: برچسب‌ها: نوروز 95 , عید , شهدا , مدافعین حرم , ,
تاریخ : جمعه 28 اسفند 1394
بازدید : 1442
نویسنده : .::چشم انتظار::.

ذُوالسُّوَیقَتین

امیرالمومنین علی علیه السلام یکی از نشانه های آخرالزمان را ویران کردن کعبه می داند و میفرماید : گویی با چشم خود میبینم که مردی از حبشه ،بسیار نیرومند و شجاع کلنگی به دست گرفته ،خانۀ کعبه را ویران میکند و سنگهای آن را یکایک دور می اندازد.(1) برطبق روایات،این مرد حبشی چاباک و چالاک ،ذوالسُّویقَتین نام دارد.(2)

1.بحارالانوار،ج52،ص218
2.صحیح مسلم ،ج8،ص183؛روزگار رهایی ،ج2،ص913

برگرفته از کتاب فرهنگ الفبایی مهدویت ؛به قلم مجتبی تونه ای

❤️▬▬▬▬▬ஜ۩۩ஜ▬▬▬▬▬

❤️نشراین مطلب تنها بانام وبِ ما مجاز میباشد❤️



:: موضوعات مرتبط: ائمه , مهدویت , مطالب آموزنده , امام زمان , احادیث و روایات , ,
تاریخ : جمعه 28 اسفند 1394
بازدید : 1401
نویسنده : .::چشم انتظار::.

بی تو،
اینجا همه در حبس ابد
تبعیدند!

سال ها،
- هجری و شمسی -
همه بی خورشیدند!

سیر تقویم جلالی،
به جمال تو خوش است

فصل ها را،
همه با فاصله ات سنجیدند ...

تو بیایی، همه ساعت ها،ثانیه ها،

از همین روز،
همین لحظه، همین دم، عیدند ...

قیصر_امین_پور

❤️▬▬▬▬▬ஜ۩۩ஜ▬▬▬▬▬

آقاجان!
ای صاحب قلبم❤️
میگویند بهار در راه است
اما
زمستان من, بی شما بهار نمیشود

.



بهار زندگیم
❤️ای تمام زندگیم❤️

یابن الحسن!

ای طبیب همه,انگار دلت با مانیست
بدشدن حس دل آزارشدن هم دارد

 اسم خود را چشم انتظار گذاشته ام,اما از انتظار هیچ نمیدانم
برای آمدنت دعا میخوانم,اما به وقت عمل که میرسد,پایم میلغزد و انتظارت را فراموش میکنم

 فراموش میکنم که اللهم عجل لولیک الفرج؛یعنی :گناه نکنم

فراموش میکنم که اگر به دعا خواندن بود,که دعای شما گیراترازمن بود و خود برای آمدنتان دعا و ... میخواندید

فراموش میکنم که شما سالیان درازیست که انتظار313نفر را میکشید

فراموش میکنم,دنیای بی شما,دنیای پر از غم و محنت و ظلم وجفاست

نمیدانم دنیا با من چه کرده که یوسف زهرا را فراموش میکنم

شرمنده ام آقا

 اللهم عجل لولیک الفرج

التماس دعای فرج  درآخرین جمعه سال1394

28 اسفند 1394



❤️نشراین متن تنها بانام وبِ ما مجاز میباشد❤️




:: موضوعات مرتبط: مطالب آموزنده , امام زمان , دلنوشته , ,
تاریخ : پنج شنبه 27 اسفند 1394
بازدید : 1415
نویسنده : .::چشم انتظار::.

سعی نکن متفاوت باشی!!!

فقط خوب باش

خوب بودن به اندازه کافی متفاوت هست...



:: موضوعات مرتبط: مطالب آموزنده , جملات زیبا , ,
تاریخ : پنج شنبه 27 اسفند 1394
بازدید : 1289
نویسنده : .::چشم انتظار::.

پیامبر اسلام(ص) می‌فرماید: کسی که آیه‌ای از قرآن را بر قبری از قبرهای مسلمانان قرائت کند، خداوند ثواب هفتاد پیامبر(ع) را به او خواهد داد. و هر کسی که برای اهل قبور دل بسوزاند از آتش جهنم نجات خواهد یافت و در حال خنده و خوشحالی داخل بهشت خواهد شد.
(بحار الانوار، ج ‏۹۹، ص ۳۰۰)


❤️❤️❤️❤️

امروز آخرین پنجشنبه سال 94 هست که بیشتر افراد امروز به اهل قبور میرن و به امواتشون سر میزنن و فاتحه ای نثارشون میکنن...

اما تویی که این پست رو میخونی،آیا خودت برای مرگ آماده ای؟
اگه حق الناسی برگردنت هست،تو همین اخر سالی برو و دِینِت رو ادا کن.
اگر فکرمیکنی ،کینه و نفرتی از کسی تو دلت سنگینی میکنه ،سعی کن ،همه اش رو از دلت پاک کنی.
مطمئن باش خونوادت ،بیشترین افرادی هستن که بفکرتن،سعی کن امسالوباهاشون مهربون باشی...
اگر امسالت پرشده بود از غیبت و دروغ و  هرکاری که خودت بهتر میدونی،سعی کن ازهمین الان تک تکشون رو از بین ببری و سال جدید رو پاک و پاکیزه شروع کنی.(لازم نیست بری به هرکی که غیبتشو کردی بگی ببخشتت کافیه از خدا براش طلب آمرزش کنی که خداهم اون کار ناحق تو رو ببخشه)
دنیا بی ارزش تر ازاین چیزی هست که ما وقتمون رو صرفش کنیم..دنیارو برای آخرتت تزئین کن...برای دنیا به خودت سخت نگیر ..اگه فکر میکنی کاری داری میکنی که به درد آخرتت نمیخوره،بیخیالش شو...
خیلیا حتی فکرشم نمیکردن تا چندلحظه بعد ،تواین دنیا نباشن و به امید طولانی بودن زندگی،توبه رو به تاخیرانداختن والان اونور دارن کلی حسرت میخورن....دیگه وقت تمومه ...هییییییچ کاری ازدستشون برنمیاد
پس توکه هنوز وقت داری ،از همین الان با خدامعامله کن..زندگیتو خدایی کن....دست رد به عشق خدا نزن..خیلی دوستت داره ...تو هم هواشو داشته باش.
همگی کمک کنیم که امسال ان شاءالله سال ظهور ،باشه و ما هم  بتونیم در سایه حکومت حضرت،به اسلام خدمتی بکنیم...

 اللهم عجل لولیک الفرج



:: موضوعات مرتبط: مطالب آموزنده , پیام وب همسفر , احادیث و روایات , ,
تاریخ : چهار شنبه 26 اسفند 1394
بازدید : 1482
نویسنده : .::چشم انتظار::.




1. رفتار پدرو مادر در مقابل فرزند باید با حیا باشد.
2.بچه ها چه میبینند(رفت و آمد با دیگر خانواده ها ،رسانه ، شبکه های اجتماعی و...)
3.فرزندانمان را از همان بدو تولد با حیا در جمع بیاوریم(دختر از 6_7سالگی و یا قبل از دبستان)
4.در داستانهایی که میگوییم دختر و پسر (نامحرم) باهم همبازی نباشند.
5.همبازی ها رعایت شوند(2 سال قبل از دبستان همبازی ها همجنس باشند.)
6.جداخوابی بچه ها.
7.روابط بین پدر و مادر در حضور فرزندان رعایت شود.(تبادل عاطفی مناسب و خوبی داشته باشند)
8.معرفی الگوهای مناسب برای بچه ها (به انسانهای بی حجاب نسبت به باحجابان کمی برخورد سردتری داشته باشیم.)

برگرفته از سخنان حاج آقا تراشیون

استفاده از این مطلب کانال تنها با ذکر نام وبِ ما مجاز میباشد..



:: موضوعات مرتبط: مطالب آموزنده , فرزند پروری , ,
تاریخ : چهار شنبه 26 اسفند 1394
بازدید : 1181
نویسنده : .::چشم انتظار::.

قابل توجه زوجین


ده قانون قهر کردن در رابطه زناشویي :

قهر كردن يك نوع خشم و عصبانيت موذيانه است كه ميتواند به روابط آسيب جدي بزند.

١)احترام به يكديگر به خصوص در حضور فرزندان و  آشنايان

٢)حق  نداریم به خونواده های هم توهین کنیم.

٣)حق نداریم مسایل و مشکلات کهنه رو مطرح کنیم. تو هر دعوا فقط راجع به همون موضوع بحث میکنیم.

٤)شام و ناهار نپختن و شام و ناهار نخوردن نداریم. همه اعضا مثل حالت عادی باید برای غذا حاضر باشن.

٥)سلام و خداحافظی در هر صورت لازمه

٦)هیچکس حق نداره جای خوابشو عوض کنه.

٧)هر کس برای آشتی پیش قدم بشه اون یکی باید براش کادو بخره.

٨)حق نداریم اشتباه طرف مقابلو تعمیم بدیم . مثلا عبارت توهمیشه .... ممنوعه. چون اینکار دعوا رو به اوج میرسونه.

٩)بعد از يك روز از شروع اختلاف باید به هم فرصت بدیم که هرکی راجع به دیدگاهش نسبت به موضوع دعوا پنج دقیقه صحبت کنه و طرف دیگه هم پنج دقیقه زمان برای پاسخگویی داره و بعد اگه حرفی باقی موند باید به فردا موکول بشه تا سر و ته بحث مشخص باشه.

١٠)ارتباط پيامكى آزاد است..




:: موضوعات مرتبط: مطالب آموزنده , ازدواج و همسرداری , ,
تاریخ : چهار شنبه 26 اسفند 1394
بازدید : 1001
نویسنده : .::چشم انتظار::.



حدود 17_18 سال پیش احمد رزیقی به ایران آمده بود.
همراه خودش یه کیف بسیار کهنه ای داشت که هر جا میرفت با خودش میبرد.
یکی از دوستان ،از او پرسید:چرا کیفت اینقدر کهنه است ؟
ناگهان از چشمان احمد رزیقی اشک جاری شد و بلند شد تا برود .دوست ما گفت ببخشید قصد ناراحت کردنتونو نداشتم فقط خواستم بدونم چرا اینقدر کهنه است!!
گفت این کیف ماجرایی دارد.
چندین سال پیش شیخ عبدالباسط ،برای تلاوت قرآن به جاهای مختلفی دعوت میشدند و از اونجایی که من خانه ای نداشتم و تعداد فرزندان زیادی هم داشتم برای کمک به من هر جایی میرفت شرط تلاوتش این بود که من هم باید تلاوت کنم .یه سال از ایشون دعوت شد در مسجد ابوظبی برای ماه مبارک رمضان و طبق معمول شرط گذاشتن که بنده هم باشم برای ایشون تلاوت یک روز در میان در ماه رمضان(یعنی برای پانزده روز) مبلغ 100 هزار دلار مشخص کردند و برای من ،برای همان مقدار تلاوت 11هزار دلار تعیین کردند.
بعد از اتمام ماه رمضان درحالیکه در هواپیما در حال برگشت به سمت منزل بودیم شیخ عبدالباسط گفت:"شیخ احمد ! من از کیفت خیلی خوشم اومده اونو بمن میدی؟" من گفتم :شیخ! قابل شمارونداره. شیخ گفت :" من کیفتو با تمام محتویاتش میخوام و در ازاش میتونم کیف خودمو با تمام محتویاتش بتو بدم." گفتم : شیخ! اینجوری که شما ضرر میکنی .تو کیف من فقط یازده هزار دلاره و تو کیف شما صدهزاردلار.گفت:"یعنی میخوای دلِ منو بشکونی و بهم ندی؟!گفتم این چه حرفیه .گفت پس مخالفت نکن.کیفو باهم عوض کردیم و من بعد از بازگشت ،منزل خوبی برای خودم تهیه کردم و ندگیم خیلی بهتر شد.
این کیف همون کیفه که شیخ بمن داده.


استفاده از این مطلب کانال تنها با ذکر نام وبِ ما مجاز میباشد..



:: موضوعات مرتبط: مطالب آموزنده , ,
تاریخ : سه شنبه 25 اسفند 1394
بازدید : 1389
نویسنده : .::چشم انتظار::.

نکاتی درباره آیه ۱۳۰ سوره آل عمران
نهی_تدریجی_ربا:
قرآن برای ریشه کن کردن رباخواری،حکم تحریم آن را در چهار مرحله بیان فرمود:۱- در آیه ۳۹ سوره روم، ۲-در آیه ۱۶۱ سوره نساء ،۳- در آیات ۲۷۵ تا ۲۷۹ سورع بقره،۴-در این آیه،حکم تحریم ربا به صراحت ذکر شده؛اما تنها به نوعی از انواع ربا و نوع شدید و فاحش آن اشاره شده است.منظور از ربای فاحش این است که سرمایه به شکل تصاعدی در مسیر ربا سیر کند؛ یعنی سود در مرحله نخستین با اصل سرمایه ضمیمه شود و مجموعاً مورد ربا قرار گیرد و به همین ترتیب،در هر مرحله،سودِ به اضافه سرمایه،سرمایه جدیدی را تشکیل دهد و در مدت کمی،از راه تراکم سود،مجموع بدهی بدهکار به چندین برابر اصل بدهی افزایش یابد و او را به کلی از زندگی ساقط کند.از روایات و تواریخ استفاده می شود که در زمان جاهلیت معمول بود که اگر بدهکار در رأس مدت نمی توانست بدهی خود را بپردازد،از طلبکار تقاضا می کرد که مجموع سود و بدهی را به شکل سرمایه جدیدی به او قرض بدهد و سود آن را بگیرد.در عصر ما نیز این رباخواری بسیار ظالمانه فراوان است ۴.از پیامبر اکرم ( ص) روایت شده است :  کسی که ربا بخورد،خداوند شکمش را به همان اندازه که ربا خورده است،از آتش جهنم پر می کند و اگر از ربا مالی بدست آورد،خدا هیچ عملی را از او نمی پذیرد و همواره در لعنت خدا و فرشتگان خداست تا وقتی که با او قیراطی از ربا باشد ۵.

۴-نمونه، ج ۳، ص ۱۰۶
۵- سفینة البحار، ج ۳،ص ۲




:: موضوعات مرتبط: مطالب آموزنده , تفسیر+اندکی درنگ , ,
:: برچسب‌ها: ربا , ,
تاریخ : سه شنبه 25 اسفند 1394
بازدید : 1471
نویسنده : .::چشم انتظار::.

فقط اسمش روی یکی ازبلوارهای بزرگ تهران است,بدون اینکه بدانیم او کیست؟!

طلبه جوانی شب هنگام در حجره خود مشغول مطالعه بود که به ناگاه دختری زیبارو وارد اتاق شده، در را بست و با انگشت به طلبه اشاره کرد که سکوت کند و هیچ نگوید ... دختر خود را از بزرگ زادگان اصفهان معرفی می کند و می گوید: اگر در برابر بودنم مقاومت کنی ترا به سیاست سختی دچار می‌کنم. طلبه جوان از ترس او را جا می‌دهد، دختر غذا می‌طلبد، طلبه می‌گوید جز نان خشک و ماست چیزی ندارم، می‌گوید بیاور. غذا می‌خورد و می‌خوابد.

⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
در چنین شرایطی وسوسه های شیطانی به سراغ طلبه جوان می آید اما محمدباقر هربار با پناه بردن به خداوند و سوزاندن تک تک انگشتان دست با آتش چراغ، آتش هوس را خاموش می کند.

مأموران تجسّس که تا صبح به جستجوی دختر شاه صفوی مشغول بودند، گذرشان به مدرسه دینی می‌افتد، در این هنگام دختر را در حجره محمدباقر یافته و همراه طلبه جوان نزد شاه عباس می برند.

شاه عصبانی می پرسد: چرا شب به ما اطلاع ندادی؟ محمد باقرگفت : شاهزاده تهدید کرد که اگر به کسی خبر دهم مرا به دست جلاد خواهد داد.

شاه دستور داد که تحقیق شود که آیا این جوان خطائی کرده یا نه ؟

⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
خبر سلامتی دختر را که از اهل حرم می‌گیرد از طلبه پرسید: چطور توانستی با وجود جوان بودن در برابر هوای نفس مقاومت نمائی؟

محمد باقر ۱۰ انگشت خود را نشان داد و شاه دید که تمام انگشتانش سوخته و علت را پرسید طلبه گفت : چون او به خواب رفت نفس اماره مرا وسوسه می نمود هر بار که نفسم وسوسه می کردیکی از انگشتان را بر روی شعله سوزان شمع می گذاشتم تا طعم آتش جهنم را بچشم و بالاخره از سر شب تا صبح بدین وسیله با نفس مبارزه کردم و به فضل خدا ، شیطان نتوانست مرا از راه راست منحرف کند وایمانم را بسوزاند.

⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️
شاه عباس از تقوا و پرهیز کاری او خوشش آمد و دستور داد همین شاهزاده خانم را به عقد میرمحمد باقر ـ طلبه فقیر مازندرانی ـ درآورند و به او لقب «میرداماد» داد.

میر برهان الدین محمدباقر استرآبادی، مشهور به «میرداماد»، معلم ثالث و متخلص به اشراق، فیلسوف، متکلم و فقیه برجسته دوره صفویه و از ارکان مکتب فلسفی اصفهان است. از شاگردان وی می توان به ملا صدرای شیرازی(صاحب اسفار) اشاره کرد



:: موضوعات مرتبط: مطالب آموزنده , حجاب وعفاف وغیرت , ازدواج و همسرداری , ,
تاریخ : سه شنبه 25 اسفند 1394
بازدید : 1116
نویسنده : .::چشم انتظار::.



بی خامنه ای شعار هم عهدی چیست

بی خامنه ای ندای یا مهدی چیست

هرکس که نشد فدایی "خامنه ای"

بی شک تو بدان فدایی "مهدی" نیست



:: موضوعات مرتبط: مطالب آموزنده , امام خامنه ای و سخنان ایشان , سیاسی , ,
تاریخ : سه شنبه 25 اسفند 1394
بازدید : 1498
نویسنده : .::چشم انتظار::.

خیلی از برادران اهل سنت به ماشیعیان ایراد میگیرن که ما میگیم علی(ع) خداست
این متنو تاآخربخون که بفهمی "علی خداست" یعنی چی؟


 با یه مثال ساده ،این قضیه رو برات حل میکنم.....

وقتی یه آهن مثه سوزن ته گرد رو به آهنربا نزدیک میکنیم ،طبق خاصیتی که درآهن وجود داره  دارای دوقطب میشه و خاصیت آهنربایی پیدا میکنه ومیشه بهش دوباره یه سوزنه دیگه وصل کرد واین سوزن میتونه واسطه ای باشه بین آهنربا و مابقیه آهنا،درسته که اون سوزن بوده  اما الان دیگه خودش یه آهنرباست.
اگر کسی بگه این کفره که علی رو خدا میدونید با توجه به همین مثال میتونیم بهش بگیم علی(ع)مثل همون آهنی میمونه که درکنار آهنربا خاصیت آهنربایی پیدا کرده ومیتونه هرآهنی که بهش متصل میشه رو به آهنربای اصلی متصل کنه
 یعنی علی(ع) انقدر محو در خدابود که مثل خود خدا شده بود ومیشه گفت علی (ع) تصویری از خدابرروی زمینه.




 استفاده از این مطلب کانال تنها با ذکر نام وبِ ما مجاز میباشد..
 



:: موضوعات مرتبط: ائمه , مطالب آموزنده , شیعه شناسی , ,
تاریخ : دو شنبه 24 اسفند 1394
بازدید : 1288
نویسنده : .::چشم انتظار::.



 آدمی بنده خالص خدا نمیشود

تا آنگاه که ستایش و نکوهش نزد او یکسان شود.

بحارالانوار.ج73ص294



:: موضوعات مرتبط: مطالب آموزنده , احادیث و روایات , ,
تاریخ : شنبه 22 اسفند 1394
بازدید : 1265
نویسنده : .::چشم انتظار::.


نکاتی درمورد آیه ۱۱۸ سوره آل عمران

مسلمانان، اسرار خود را نزد کافران فاش نکنند:

در شأن نزول این آیه آمده است که عده ای از مسلمانان به سبب قرابت یا همسایگی یا حق رضاع یا پیمانی که پیش از اسلام بسته بودند،با یهودیان دوستی داشتند و به قدری با آن ها صمیمی بودند که اسرار مسلمانان  را به آنان می گفتند و بدین وسیله، قوم یهود که دشمن سرسخت اسلام و مسلمین بودند و به ظاهر خود را دوست مسلمانان معرفی می کردند،از اسرار مسلمانان مطّلع می شدند.این آیه نازل شد و به آنان هشدار داد که چون آنان در دین شما نیستند،نباید آن ها را محرم اسرار خود قرار دهید؛زیرا آنان درباره شما از هیچ شر و فسادی کوتاهی نمی کنند و می خواهند شما همیشه در رنج و عذاب باشید.۱

۱- نمونه،جلد۳، صفحه ۸۰




:: موضوعات مرتبط: مطالب آموزنده , تفسیر+اندکی درنگ , ,
تاریخ : شنبه 22 اسفند 1394
بازدید : 1246
نویسنده : .::چشم انتظار::.

همان روز که در کوچه ها فاطمه سیلی خورد، به ما فهماند پای علی ایستادن آسان نیست...

راه ولایت پر است از راهزنانی که در طمع ایمان مردمان نشسته اند، یک روز قیمت امامشان چند سکه طلاست، یک روز گندم ری و یک روز...

نمی دانم امروز تو را به چه فروخته اند که حرف هایت را نمی شنوند و هشدارهایت را نمی فهمند...

چقدر شبیه مولایت شده ای... خطبه هایی که می خواند و گوش هایی که نمی شنید...

یک روز جان مسلمین را بهانه کردند تا علی را از نبرد با دشمن منصرف کنند و امروز نان مسلمین را...

پای علی ایستادن آسان نیست، فاطمی باید بود تا که فهمید...

پای تو ایستاده ایم آقاجان، حتی اگر همه آنها که روزی عمار تو نام گرفته بودند، گوشه عزلت برگزینند و عافیت طلبی پیشه کنند و دیگر به خطرهایی که اسلام را تهدید می کند! کاری نداشته باشند، که تاریخ پر است از داستان جاماندن اینان...

پای تو ایستاده ایم، حتی اگر نیاز باشد قرمزی خونمان، خط های قرمزت که یک به یک کمرنگ و کمرنگ تر می شوند، را رنگین کند...

پای تو ایستاده ایم اما دلمان می لرزد، می لرزد هروقت تنهاییت را فریاد می زنی، می لرزد وقتی می گویی خسته نمی شوی از گفتن این حرفها، وقتی بفهمیم گوشی بدهکار حرفهایت نیست، ولی این را آویزه گوششان کنند که صبر می کنیم به فرمان تو، و بساطشان را جمع می کنیم آن روز که فرمانت بر چیز دیگری رقم بخورد...




:: موضوعات مرتبط: ائمه , مطالب آموزنده , امام خامنه ای و سخنان ایشان , سیاسی , ,
تاریخ : شنبه 22 اسفند 1394
بازدید : 1352
نویسنده : .::چشم انتظار::.

قسمت سوم:

◀️ مناوي : براي اولياء خدا بعد از مرگ حجابي وجود ندارد:

مناوي يکي ديگر از علماي اهل_سنت اين مطلب را به عنوان يک عقيده صحيح نقل ميکند


هر جايي كه شما باشيد، بر من صلوات بفرستيد، زيرا درود شما براي من مي‌رسد. زيرا نفس قدسي وقتي از علائق دنيوي جدا شود ، به ملاء اعلي متصل مي شود، و براي آن حجابي باقي نمي ماند. بنابراين، همه چيز را با مشاهده خود و يا خبردادن فرشتگان مي‌بيند. در اين روايت سري است براي كسي كه به آن دست يابد از آن مطلع مي‌شود. اين مطلب را قاضي عياض نقل كرده است.

فيض_القدير  ج 3   ص 400 فيض القدير شرح الجامع الصغير ، اسم المؤلف:  عبد الرؤوف المناوي الوفاة: 1031 هـ ، دار النشر : المكتبة التجارية الكبرى - مصر - 1356هـ ، الطبعة : الأولى
 
مناوي: براي ولي خدا بعد از مرگ حجابي نيست و همه چيز را مشاهده ميکند
وي نه تنها سخن قاضي عياض را نقل کرده بلکه خود هم چنين مطلبي را اذعان داشته است
 ( حيثما كنتم فصلوا علي فإن صلاتكم تبلغني ) لان النفوس القدسية إذا تجردت عن العلائق البدنية اتصلت بالملأ الأعلى ولم يبق لها حجاب فترى وتسمع الكل كالمشاهد ( طب عن الحسن بن علي ) ( باسناد حسن )
هر جايي كه شما باشيد، بر من صلوات بفرستيد، زيرا درود شما براي من مي‌رسد. زيرا نفس قدسي وقتي از علائق دنيوي جدا شود ، به ملاء اعلي متصل مي شود، و براي آن حجابي باقي نمي ماند. بنابراين، مي‌بيند و همه چيز را مي‌شنود همانند كسي كه مشاهده مي‌كند.
التيسير_بشرح_الجامع_الصغير  ج 1   ص 502 ، اسم المؤلف:  الإمام الحافظ زين الدين عبد الرؤوف المناوي الوفاة: 1031هـ ، دار النشر : مكتبة الإمام الشافعي - الرياض - 1408هـ - 1988م ، الطبعة : الثالثة
 
قضاوت با شما
امت_واحده
☑️ @Omat_Vahede



:: موضوعات مرتبط: ائمه , مطالب آموزنده , شیعه شناسی , احادیث و روایات , ,
تاریخ : جمعه 21 اسفند 1394
بازدید : 1040
نویسنده : .::چشم انتظار::.



کاش دیگه کسی با حسرت,خیره به جایی نشه

بجای اینکه پولمونوصرف خریدموادمحترقه برای چهارشنبه سوری کنیم

,میتونیم حسرتی رو از دل کسی پاک کنیم.



کاش دیگه کسی بخاطر نداشتنِ چیزی اشکی از چشماش روونه نشه...


...

ما همگی بفکر همنوعانمون هستیم... حتی یک لحظه تحمل دیدن اشک کسی رو نداریم..این ایام رو غنیمت بشمریم و به همنوعهای خودمون کمک کنیم تا اونها هم مثلِ من ،مثلِ تو عیدی شاد رو تجربه کنند.



به امید روزی که هیچ کسی از نداری ناراحت نباشه
به امید روزی که هیچ کسی از مریضی درد نکشه
به امید روزی که هیچ ظلمی تو جامعه اتفاق نیفته
به امید روزی که بهترینِ عالم "امام زمانمون" ظهور کنه و کل دنیا گلستون بشه

اللهم عجل لولیک الفرج

***********



:: موضوعات مرتبط: مطالب آموزنده , پیام وب همسفر , ,
تاریخ : جمعه 21 اسفند 1394
بازدید : 1505
نویسنده : .::چشم انتظار::.

بزرگترین آرزوهای عمر بن خطاب

واخرج أبو يعلى عن أبي هريرة قال قال عمر بن الخطاب لقد أعطى على ثلاث خصال لأن تكون لي خصلة منها أحب إلي من أن أعطى حمر النعم فسئل وما هن قال تزوجه ابنته فاطمة وسكناه المسجد لا يحل لي فيه ما يحل له والراية يوم خيبر وروى أحمد بسند صحيح عن ابن عمر نحوه.

  السيوطي ، جلال الدين أبو الفضل عبد الرحمن بن أبي بكر (متوفاى911هـ)،  تاريخ الخلفاء، ج 1   ص 172، تحقيق: محمد محي الدين عبد الحميد، ناشر: مطبعة السعادة - مصر، الطبعة: الأولى، 1371هـ - 1952م.

 ترجمه روایت
ابويعلى از طريق ابوهريره نقل كرده است كه عمر بن خطاب گفت: به على (عليه السلام) سه ويژگى داده شده كه اگر يكى از آن‌ها را داشتم، براى من از داشتن شتران سرخ مو بهتر بود. سؤال شد كه آن‌ها ويژگى‌ها چه بود؟ گفت: رسول خدا (صلي الله عليه وآله) او را به همسرى فاطمه دخترش درآورد، او را در مسجد جاى داد كه براى او سكونت در مسجد جايز بود و براى من جايز نبود، و دادن پرچم در روز خيبر. احمد همين روايت را به صورت ديگر از عبدالله_بن_عمر با سند صحيح نقل كرده است.

امت_واحده
☑️ @Omat_Vahede

 



:: موضوعات مرتبط: ائمه , مطالب آموزنده , شیعه شناسی , احادیث و روایات , ,
تاریخ : جمعه 21 اسفند 1394
بازدید : 1224
نویسنده : .::چشم انتظار::.


✍همونطور که قبلا" هم در مطالب گذشته گفتیم،برای یک انتخاب خوب،باید به معیارهایی توجه کرد که ،تضمین کننده خوشبختی هستن،یعنی همون:ایمان و اخلاق

حال برای شناخت طرف مقابل چه کارهایی میشه انجام داد⁉️

راهی که تو احادیث اومده و مفید هست اینه که خانواده ،علاوه بر پرس و جو در محله و ... به سراغ دوستان خواستگار(یادخترخانم)برن،یعنی ببینن که این فرد به چه گروهی درجامعه تعلق داره..دوستان هرکس نسبتا شبیه خود اون شخص هستن..واینکار نشون میده که اون فرد از چه اشخاصی خوشش میاد و یا عکسش.باید ببینیم بیشتر در چه گروههایی هست،مذهبی، غیرمذهبی و... ببینیم به اونچه که ما میخواهیم شبیه هست یانه
 البته این تحقیق و پرس و جو معمولا باید توسط پدرو مادرهاصورت بپذیرد.پس پدرومادرهای عزیز در امرازدواج آسان بگیرید،اما ساده انگارانه برخورد نکنید ..

حال اگر شخصی اهل نماز و روزه بود ما ازکجا باید متوجه بشیم که این شخص ظاهر و باطنش بهم میخوره یا خیر⁉️

از امام صادق روایت داریم که میگن: فریب نماز و روزه کسی رو نخورید و این تنها با آزمایش این دو خصوصیات امکان پذیرهست که آیا شخص راستگو و امانت دار هست یا خیر....
زندگی بدون راستی و درستی که امکان پذیر نمیباشه
و همچنین کسی که امانت دار باشه،اون دختر (پسر) رو بعنوان ی امانت میبینه و ازش مراقبت میکنه..

این به این معنی نیست که اگرنماز نخونه و روزه نگیره و راستگو وامانت دار باشه،فرد خوبیه..نه چون اینجوری ایمانش میره زیرسوال،در اینصورت اگرواقعا راستگو باشه خودش میگه نماز نمیخونه و بخاطر نبودمعیار ایمان در این شخص ،کاملا از انتخاب این فرد صرف نظر میشه...


این متن براساس گفته های دکتر خسروی در برنامه " خانه آرام من" شبکه پنج نوشته شده..اگر ایرادی در نوشته هست برماببخشید..
و یک راه ارتباطی برای تمام کسانی که در این باب و مسائل سوالاتی دارند
ايميل ارتباط
Info@asreiman.com
اینهم راه ارتباطی با دکتر خسروی هست..میتونید سوالتتون رو برای ایشون ارسال کنید و از مشاوره خوب ایشون بهره مند بشید



:: موضوعات مرتبط: مطالب آموزنده , ازدواج و همسرداری , ,
تاریخ : چهار شنبه 19 اسفند 1394
بازدید : 1334
نویسنده : .::چشم انتظار::.

بانو...

حجابت

رمز ورود به توست!

رمز ورودت با آرایش غلیظ هک میشود

با خنده های بلند هک میشود

با صحبت بی پروا با نامحرم هک میشود

اصلا شیطان منتظر نشسته است که تورا هک کند!

پس



رمزگشایی از خویشتن را فقط به " همسرت" بسپار!

او محرم ترین هکر دنیاست برای تو..




:: موضوعات مرتبط: مطالب آموزنده , حجاب وعفاف وغیرت , ازدواج و همسرداری , ,
تاریخ : چهار شنبه 19 اسفند 1394
بازدید : 1396
نویسنده : .::چشم انتظار::.

چارلى چاپلين میگوید:

پس از عمری فقر، به ثروت وشهرت رسیدم.
و آموختم كه،
با پول میتوان ساعت خريد،
 ولى زمان نه.
ميتوان مقام خريد،
ولى احترام نه.

ميتوان كتاب خريد،
ولى دانش نه.

ميتوان دارو خريد،
ولى سلامتى نه.

میتوان رختخواب خرید،
ولی خواب راحت نه ...


ارزش آدمها به دارایی نیست،
به معرفت آنهاست
.



:: موضوعات مرتبط: مطالب آموزنده , جملات زیبا , ,
تاریخ : چهار شنبه 19 اسفند 1394
بازدید : 1450
نویسنده : .::چشم انتظار::.

═════ ೋღ❤️❤️❤️ღೋ════

پیامبر اکرم(ص):
بهترین شما کسی است که برای خانواده اش بهتر باشد،
و من از همه شما برای خانواده ام بهترم
زنان را گرامی نمی دارد،
مگر انسان بزرگوار
و به آن اهانت نمیکند ،
مگر شخص پَست و بی مقدار


نهج الفصاح.ص472.ح1520



رستگار آن کسی است که جفتی دارد

و در سایه همزیستی با او خوابی راحت و عمیق پیدا میکند.


قطب الدین کیدری؛دیوان امام علی(ع)ص184



:: موضوعات مرتبط: مطالب آموزنده , ازدواج و همسرداری , احادیث و روایات , ,
تاریخ : چهار شنبه 19 اسفند 1394
بازدید : 1593
نویسنده : .::چشم انتظار::.





 اهل کجا بودنت مهم نیست؛
اهل و بجا بودنت مهم است

منطقه زندگیت مهم نیست؛
منطق زندگیت مهمه

به امیدخوشبختی برای تک تک شماعزیزان



:: موضوعات مرتبط: مطالب آموزنده , ازدواج و همسرداری , ,
تاریخ : سه شنبه 18 اسفند 1394
بازدید : 1266
نویسنده : .::چشم انتظار::.



ﺍﮔﺮ ﺭﻭﺯﻱ ﻳﻚ ﺁﻳﻪ ﺍﺯ ﻗﺮﺁﻥ ﻛﺮﻳﻢ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﻧﻤﺎﻳﻴﺪ ، ﻛﻞ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﺪﺕ
17 ﺳﺎﻝ ﻭ 7 ﻣﺎﻩ ﻭ 9 ﺭﻭﺯ ﺣﻔﻆ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﺷﺪ .
ﺍﮔﺮ ﺭﻭﺯﻱ ﺩﻭ ﺁﻳﻪ ﺍﺯ ﻗﺮﺁﻥ ﻛﺮﻳﻢ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﻧﻤﺎﻳﻴﺪ ، ﻛﻞ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﺪﺕ 8
ﺳﺎﻝ ﻭ 9 ﻣﺎﻩ ﻭ 18 ﺭﻭﺯ ﺣﻔﻆ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﺷﺪ .
ﺍﮔﺮ ﺭﻭﺯﻱ 3 ﺁﻳﻪ ﺍﺯ ﻗﺮﺁﻥ ﻛﺮﻳﻢ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﻧﻤﺎﻳﻴﺪ ، ﻛﻞ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﺪﺕ 5
ﺳﺎﻝ ﻭ 10 ﻣﺎﻩ ﻭ 13 ﺭﻭﺯ ﺣﻔﻆ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﺷﺪ .
ﺍﮔﺮ ﺭﻭﺯﻱ 4 ﺁﻳﻪ ﺍﺯ ﻗﺮﺁﻥ ﻛﺮﻳﻢ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﻧﻤﺎﻳﻴﺪ ، ﻛﻞ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﺪﺕ 4
ﺳﺎﻝ ﻭ 4 ﻣﺎﻩ ﻭ 24 ﺭﻭﺯ ﺣﻔﻆ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﺷﺪ .
ﺍﮔﺮ ﺭﻭﺯﻱ 5 ﺁﻳﻪ ﺍﺯ ﻗﺮﺁﻥ ﻛﺮﻳﻢ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﻧﻤﺎﻳﻴﺪ ، ﻛﻞ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﺪﺕ 3
ﺳﺎﻝ ﻭ 6 ﻣﺎﻩ ﻭ 7 ﺭﻭﺯ ﺣﻔﻆ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﺷﺪ .
ﺍﮔﺮ ﺭﻭﺯﻱ 6 ﺁﻳﻪ ﺍﺯ ﻗﺮﺁﻥ ﻛﺮﻳﻢ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﻧﻤﺎﻳﻴﺪ ، ﻛﻞ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﺪﺕ 2
ﺳﺎﻝ ﻭ 11 ﻣﺎﻩ ﻭ 4 ﺭﻭﺯ ﺣﻔﻆ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﺷﺪ .
ﺍﮔﺮ ﺭﻭﺯﻱ 7 ﺁﻳﻪ ﺍﺯ ﻗﺮﺁﻥ ﻛﺮﻳﻢ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﻧﻤﺎﻳﻴﺪ ، ﻛﻞ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﺪﺕ 2
ﺳﺎﻝ ﻭ 6 ﻣﺎﻩ ﻭ 3 ﺭﻭﺯ ﺣﻔﻆ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﺷﺪ .
ﺍﮔﺮ ﺭﻭﺯﻱ 8 ﺁﻳﻪ ﺍﺯ ﻗﺮﺁﻥ ﻛﺮﻳﻢ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﻧﻤﺎﻳﻴﺪ ، ﻛﻞ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﺪﺕ 2
ﺳﺎﻝ ﻭ 2 ﻣﺎﻩ ﻭ 12 ﺭﻭﺯ ﺣﻔﻆ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﺷﺪ .
ﺍﮔﺮ ﺭﻭﺯﻱ 9 ﺁﻳﻪ ﺍﺯ ﻗﺮﺁﻥ ﻛﺮﻳﻢ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﻧﻤﺎﻳﻴﺪ ، ﻛﻞ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﺪﺕ 1
ﺳﺎﻝ ﻭ 11 ﻣﺎﻩ ﻭ 12 ﺭﻭﺯ ﺣﻔﻆ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﺷﺪ .
ﺍﮔﺮ ﺭﻭﺯﻱ 10 ﺁﻳﻪ ﺍﺯ ﻗﺮﺁﻥ ﻛﺮﻳﻢ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﻧﻤﺎﻳﻴﺪ ، ﻛﻞ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﺪﺕ
1 ﺳﺎﻝ ﻭ 9 ﻣﺎﻩ ﻭ 3 ﺭﻭﺯ ﺣﻔﻆ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﺷﺪ .
ﺍﮔﺮ ﺭﻭﺯﻱ 11 ﺁﻳﻪ ﺍﺯ ﻗﺮﺁﻥ ﻛﺮﻳﻢ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﻧﻤﺎﻳﻴﺪ ، ﻛﻞ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﺪﺕ
1 ﺳﺎﻝ ﻭ 7 ﻣﺎﻩ ﻭ 6 ﺭﻭﺯ ﺣﻔﻆ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﺷﺪ .
ﺍﮔﺮ ﺭﻭﺯﻱ 12 ﺁﻳﻪ ﺍﺯ ﻗﺮﺁﻥ ﻛﺮﻳﻢ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﻧﻤﺎﻳﻴﺪ ، ﻛﻞ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﺪﺕ
1 ﺳﺎﻝ ﻭ 5 ﻣﺎﻩ ﻭ 15 ﺭﻭﺯ ﺣﻔﻆ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﺷﺪ .
ﺍﮔﺮ ﺭﻭﺯﻱ 13 ﺁﻳﻪ ﺍﺯ ﻗﺮﺁﻥ ﻛﺮﻳﻢ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﻧﻤﺎﻳﻴﺪ ، ﻛﻞ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﺪﺕ
1 ﺳﺎﻝ ﻭ 4 ﻣﺎﻩ ﻭ 6 ﺭﻭﺯ ﺣﻔﻆ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﺷﺪ .
ﺍﮔﺮ ﺭﻭﺯﻱ 14 ﺁﻳﻪ ﺍﺯ ﻗﺮﺁﻥ ﻛﺮﻳﻢ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﻧﻤﺎﻳﻴﺪ ، ﻛﻞ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﺪﺕ
1 ﺳﺎﻝ ﻭ 3 ﻣﺎﻩ ﺣﻔﻆ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﺷﺪ .
ﺍﮔﺮ ﺭﻭﺯﻱ 15 ﺁﻳﻪ ﺍﺯ ﻗﺮﺁﻥ ﻛﺮﻳﻢ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﻧﻤﺎﻳﻴﺪ ، ﻛﻞ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﺪﺕ
1 ﺳﺎﻝ ﻭ 2 ﻣﺎﻩ ﻭ 1 ﺭﻭﺯ ﺣﻔﻆ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﺷﺪ .
ﺍﮔﺮ ﺭﻭﺯﻱ 16 ﺁﻳﻪ ﺍﺯ ﻗﺮﺁﻥ ﻛﺮﻳﻢ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﻧﻤﺎﻳﻴﺪ ، ﻛﻞ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﺪﺕ
1ﺳﺎﻝ ﻭ 1 ﻣﺎﻩ ﻭ 6 ﺭﻭﺯ ﺣﻔﻆ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﺷﺪ .
ﺍﮔﺮ ﺭﻭﺯﻱ 17 ﺁﻳﻪ ﺍﺯ ﻗﺮﺁﻥ ﻛﺮﻳﻢ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﻧﻤﺎﻳﻴﺪ ، ﻛﻞ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﺪﺕ
1 ﺳﺎﻝ ﻭ 10 ﺭﻭﺯ ﺣﻔﻆ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﺷﺪ .
ﺍﮔﺮ ﺭﻭﺯﻱ 18 ﺁﻳﻪ ﺍﺯ ﻗﺮﺁﻥ ﻛﺮﻳﻢ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﻧﻤﺎﻳﻴﺪ ، ﻛﻞ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﺪﺕ
11 ﻣﺎﻩ ﻭ 9 ﺭﻭﺯ ﺣﻔﻆ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﺷﺪ .
ﺍﮔﺮ ﺭﻭﺯﻱ 19 ﺁﻳﻪ ﺍﺯ ﻗﺮﺁﻥ ﻛﺮﻳﻢ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﻧﻤﺎﻳﻴﺪ ، ﻛﻞ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﺪﺕ
11 ﻣﺎﻩ ﻭ 1 ﺭﻭﺯ ﺣﻔﻆ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﺷﺪ .
ﺍﮔﺮ ﺭﻭﺯﻱ 20 ﺁﻳﻪ ﺍﺯ ﻗﺮﺁﻥ ﻛﺮﻳﻢ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﻧﻤﺎﻳﻴﺪ ، ﻛﻞ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﺪﺕ
10 ﻣﺎﻩ ﻭ 16 ﺭﻭﺯ ﺣﻔﻆ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﺷﺪ .
ﺍﮔﺮ ﺭﻭﺯﻱ ﻳﻚ ﺻﻔﺤﻪ ﺍﺯ ﻗﺮﺁﻥ ﻛﺮﻳﻢ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﻧﻤﺎﻳﻴﺪ ، ﻛﻞ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﺪﺕ
1 ﺳﺎﻝ ﻭ 8 ﻣﺎﻩ ﻭ 12 ﺭﻭﺯ ﺣﻔﻆ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﺷﺪ .
ﺍﮔﺮ ﺭﻭﺯﻱ ﺩﻭ ﺻﻔﺤﻪ ﺍﺯ ﻗﺮﺁﻥ ﻛﺮﻳﻢ ﺭﺍ ﺣﻔﻆ ﻧﻤﺎﻳﻴﺪ ، ﻛﻞ ﻗﺮﺁﻥ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﺪﺕ
10 ﻣﺎﻩ ﻭ 6 ﺭﻭﺯ ﺣﻔﻆ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﺷﺪ .
ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻧﻔﺮﻣﺎﻳﻴﺪ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺍﺯﺍﻱ ﻫﺮ ﺣﺮﻓﻲ ﻛﻪ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻗﺮﺍﺋﺖ ﻗﺮﺁﻥ ، ﺁﻥ ﺭﺍ
ﺑﺮ ﺯﺑﺎﻥ ﻣﻲ ﺁﻭﺭﻳﺪ ، ﺩﻩ ﺣﺴﻨﻪ ﺑﺮﺍﻳﺘﺎﻥ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻣﻲ ﺷﻮﺩ . ﻣﺜﻼ ﺑﺮﺍﻱ
ﺑﺴﻢ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﻟﺮﺣﻤﻦ ﺍﻟﺮﺣﻴﻢ 190 ﺣﺴﻨﻪ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﺩﺍﺷﺖ . ﺣﺎﻻ ﺧﻮﺩﺗﺎﻥ
ﺣﺴﺎﺏ ﻛﻨﻴﺪ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻳﻦ ﻫﻤﻪ ﺁﻳﻪ ﻭ ﺍﻳﻦ ﻫﻤﻪ ﺗﻜﺮﺍﺭﻱ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺮﺍﻱ ﺣﻔﻆ
ﺁﻧﻬﺎ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﻫﻴﺪ ، ﭼﻪ ﺛﻮﺍﺏ ﻋﻈﻴﻤﻲ ﻧﺼﻴﺒﺘﺎﻥ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ .
ﺷﻤﺎ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﺣﺘﻲ ﺑﻪ ﻳﻚ ﺩﺍﻧﻪ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺣﺴﻨﺎﺕ ﻣﺤﺘﺎﺟﻴﺪ . ﭘﺲ
ﻓﺮﺻﺖ ﺑﺎﻗﻴﻤﺎﻧﺪﻩ ﺍﺯﻋﻤﺮ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻏﻨﻴﻤﺖ ﺑﺸﻤﺮﻳﺪ .

https://telegram.me/hafzkallamenoor



:: موضوعات مرتبط: مطالب آموزنده , تفسیر+اندکی درنگ , پیام وب همسفر , ,
:: برچسب‌ها: قران , حفظ قرآن , ثواب حفظ قرآن , ,
تاریخ : سه شنبه 18 اسفند 1394
بازدید : 1202
نویسنده : .::چشم انتظار::.

مقدار پوشش در نماز

۱. مرد باید در حال نماز عورتین خود را بپوشاند، هر چند کسی او را نمی‌بیند و بهتر است از ناف تا زانو را بپوشاند.

۲. زن باید در موقع نماز تمام بدن و موی خود را با پوششی که کاملاً بدن را می‌پوشاند بپوشاند، ولی پوشاندن صورت به مقداری که شستن آن در وضو واجب است و دستها تا مچ و پاها تا مفصل ساق لازم نیست.(لازم به ذکر است،زیر چانه خانمها باید پوشانده شود.)

بعضی ازمستحبات قیام:



۱. بدن را راست نگهدارد.
۲. شانه‌ها را پایین بیندازد.
۳. دستها را روی رانها بگذارد.
۴. انگشتها را به هم بچسباند.
۵. جای سجده را نگاه کند.
۶. سنگینی بدن را به طور مساوی روی دو پا بیندازد.
۷. با خضوع و خشوع باشد.
۸. پاها را پس و پیش نگذارد.



:: موضوعات مرتبط: مطالب آموزنده , احکام , ,
تاریخ : سه شنبه 18 اسفند 1394
بازدید : 1224
نویسنده : .::چشم انتظار::.

 نڪاتے درمورد آیه 110 سوره آل عمران
 
 بهترین امت:
 
 این آیه به همه مسلمانها خطاب میڪند و آنها را بهترین امتے معرفے میڪند ڪه در میان انسانها آفریده شده اند .روشن است ڪه برترے مسلمانها بردیگر امتها ،بدلیل رواج امر به معروف و نهے از منڪر در بین آنها و ایمان واقعے بخداست و مسلمانان تا زمانے یڪ امت ممتاز محسوب میگردند ڪه دعوت بسوے نیڪے ها و مبارزه با فساد را فراموش نڪنند و اگر روزے این وظیفه را فراموش ڪنند دیگر بهترین امت نخواهند بود .
 باید دانست ڪه امر به معروف و نهے از منڪر،هیچ منافاتے با آزادے و اختیار خدادادے انسانها ندارد و در حقیقت ضامن زندگے سعادتمندانه ے انسانها همراه با آزادے آنهاست.
پیامبر اڪرم(ص) این نڪته را به زیبایے چنین فرموده است:"یڪ فرد گناهڪار در میان مردم ،همانند ڪسے است ڪه با جمعے سوار ڪشتے شود و هنگامے ڪه در وسط دریا قرار گیرد تبرے بردارد و به سوراخ ڪردن جایے بپردازد ڪه در آن نشسته است.اگر به او اعتراض ڪنند در جواب بگوید ڪه من در سهم خودم تصرف میڪنم .اگر دیگران او را از این عمل خطرناڪ بازندارند ،طولے نمیڪشد ڪه آب دریا به داخل ڪشتے نفوذ میڪند و یڪباره همگے در دریا غرق میشوند.پیامبر با این مثال جالب منطقے بودن امر به معروف و نهے از منڪر را مجسم میڪند و حق نظارت فرد بر اجتماع را یڪ حق طبیعے میداند ڪه ناشے از پیوند سرنوشتهاست."



:: موضوعات مرتبط: مطالب آموزنده , تفسیر+اندکی درنگ , ,
:: برچسب‌ها: امر به معروف , نهی از منکر , گناهکار , منطق امربه معروف , ,
✿ مقام معظم رهبری: اگر من امروز رهبر انقلاب نبودم،رییس فضای مجازی کشور میشدم! رایانه ها و فضای مجازی و سایبری که الان در اختیار شماست، اگر بتوانید اینها را یاد بگیرید ،میتوانید یک کلمه حرف درست خودتان را به هزاران مستمعی که شما را نمیشناسند ،برسانید! این فرصت فوق العاده ای است؛ مبادا این فرصت را ضایع کنید ! اگر ضایع شد خداوند متعال از من و شما روز قیامت سوال خواهد کرد! 1391/7/20 ✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿ مشکل کارهای ما اینه که برای رضای همه کار میکنیم،جز خدا"شهیدابراهیم هادی" ✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿ شهادت تیر و ترکش نیست؛آنروز که خدا را باهمه چیز و در همه جا دیدیم و نشان دادیم،شــــــهـــیــــد شده ایم ✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿ در زمین عشـــقـــی نیست که زمینت نزند،آســمــــان را دریاب ✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿✿ تنها و تنها خــــــداست که می ماند

:: همسفر ::

پرواز تا خدا

پرواز تا خدا

کمک به سازمان خيريه محک

چاپاربلاگ

˜ãíä ãÈÇÑÒå ÈÇ ÇåÇäÊ ˜ääϐÇä Èå ÇãÇã Úáí ÇáäÞí Ú

اسلام زیباست

یاوران حضرت مهدی عج